سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شمس نامه

داستان آرش کمانگیر 

در زمان پادشاهی منوچهر پیشدادی، در جنگی با توران، افراسیاب سپاهیان ایران را در مازندران محاصره می کند. سرانجام منوچهر پیشنهاد صلح می‌دهد و تورانیان پیشنهاد آشتی را می‌پذیرند و قرار بر این می‌گذارند که کمانداری ایرانی برفراز البرزکوه تیری بیاندازد که تیر به هر کجا نشست آنجا مرز ایران و توران باشد. آرش از پهلوانان ایران داوطلب این کار می‌شود. به فراز دماوند می‌رود و تیر را پرتاب می‌کند. تیر از صبح تا غروب حرکت کرده و در کنار رود جیحون یا آمودریا بر درخت گردویی فرود می آید. و آنجا مرز ایران و توران می‌شود. پس از این تیراندازی آرش از خستگی می‌میرد. آرش هستی‌اش را بر پای تیر می‌ریزد؛ پیکرش پاره پاره شده و در خاک ایران پخش می‌شود و جانش در تیر دمیده می‌شود. مطابق با برخی روایت ها اسفندارمذ تیر و کمانی را به آرش داده بود و گفته بود که این تیر خیلی دور می رود ولی هر کسی که از آن استفاده کند، خواهد مرد. با این وجود آرش برای فداکاری حاضر شد که از آن تیر و کمان استفاده کند.

بسیاری آرش را از نمونه‌های بی‌همتا در اسطوره‌های‌ جهان دانسته‌اند؛ وی نماد جانفشانی در راه میهن است.

آرش کمانگیر،*
مقدمه :
آرش معروف به کمانگیر، از پهلوان*هاى باستانى و اسطوره*اى ایران است که در تیراندازى بسیار زبردست و بى*مانند بود. او پس از شکست ایرانیان از تورانیان براى تعیین مرز دو کشور تیرى را از نقطه*ى شکست،که سارى یا آمل بود پرتاب کرد. تیر آرش پس از زمان درازى بر تنه* درختى در مرو فرود آمد. مرز ایران این گونه تعیین شد، اما پیکر آرش، که همه*ى نیروى خود را براى پرتاب آن تیر گذاشته بود ، پاره پاره شد و او جان خود را در راه میهن از دست داد. جشن تیرگان که به ستاره تیر و ایزد تیشتر مربوط است. بیاد قهرمانی آرش کمانگیر برگزار می*شود ودر این روز مردم به یکدیگر آب می*پاشند.
داستان آرش
در اوستا بهترین تیرانداز را «اَرَخش» نامیده*اند و تصور می*رود که مقصود آرش است، برخی محققان این کلمه را تصحیف عبارت اوستایی «خشوی وی ایشو» می*دانند زیرا معنی این عبارت «صاحب تیر سریع» است که صفت یا لقب آرش بوده و در تیریشت بند 6-7 چنین آمده است:
«تیشتر ستاره زیبا و با شکوه را می*ستائیم که به جانب فراخکرت به همان تندی روان است که تیر از کمان «آرش» آریایی. که از همه آریائیان سخت کمان تر بود.»
در شاهنامه مستقیماً از داستان آرش نامی نرفته، چرا که فردوسی به روال معمول خود، به درستی آن را حذف کرده است، تا رقیبی که نتوان او را به دست رستم کشت، برای رستم وجود نداشته باشد.
در نوشته های دوران اسلامی نظیر مجمل التواریخ که برگرفته از روایات کهن پارسی است، چنین آمده که:
منوچهر، پادشاه پیشدادى، در سال*هاى پایانى فرمان*روایى خود از افراسیاب تورانى شکست خورد و به مازندران پناهنده و در آنجا محاصره شد. سرانجام، هر دو به صلح گرایش پیدا کردند و منوچهر از افراسیاب خواست که به اندازه*ى یک تیر پرتاب از خاک ایران را به او بازگرداند. افراسیاب درخواست او را پذیرفت سپندارمذ به منوچهر فرمان می دهد که تیر و کمان خاصی برای این کار تهیه کند . چوب این تیر و کمان از جنگلهای خاص ، پر آن از پر عقاب برگزیده و آهن آن از کانیهای ویژه آماده می شود. ایرانیان آرش را که در تیراندازى چیره دست و پرآوازه بود، براى پرتاب آن تیر سرنوشت*ساز برگزیدند و او نیز این مهم را بر عهده می گیرد ، او همه نیرو و وجود خود را با یاد سرزمین ایران به تیر می بخشد ، آرش بر فراز کوهى برمی آمده تیر را در کمان گذاشته کمان را می کشید و تیر پرتاب می شود. اما سپندارمذ به ایزد باد فرمان داد که تیر را از آن کوه بردارد و به آن سوى خراسان ببرد ، تیر سپیده دم رها می شود و از کوهها می گذرد سرانجام در غروب آفتاب ، در سرزمین بلخ ، در ناحیه ای بنام گوزگان در کنار جیحون تیر بر درخت گردویی که بلندتر از آن در جهان نیست می نشیند و مرز ایران و توران مشخص می گردد.
بیرونى نیز در آثار الباقیه همین داستان را آورده است : فرشته*اى به نام اسفندارمذ به منوچهر فرمان داد که تیر و کمان ویژه*اى بسازد. سپس، آرش برهنه شد و تن خود را به مردم نشان داد و گفت:"ببینید که پیکر من هیچ گونه زخم و بیمارى ندارد، اما پس از تیراندازى نابود خواهم شد." گویند که اسفندارمذ تیروکمان را به آرش داد و گفت هر که آن را بیفکند، به جاى بمیرد و آرش با این آگاهى تن به مرگ داد. او همه*ى نیروى خود را در چله*ى کمان گذاشت و با پرتاب تیر، پیکرش پاره پاره شد.
تاریخ آرش
کهن*ترین نوشته*اى که در آن از آرش سخن رفته است، کتاب اوستا(یشت هشتم، بند ششم) است. در این کتاب از قهرمانى به نام ارخشه با ویژگى*هایى مانند تیزتیر و تیزتیرترین ایرانیان، یاد شده است. در نوشته*هاى پهلوى آگاهى چندانى از این قهرمان به دست نمى*آید و تنها در رساله*ى ماه فروردین روز خرداد، آمده است که در روز خرداد(روز ششم) از ماه فروردین، منوچهر و ایرش شیباگ*تیر، سرزمین ایران را از افراسیاب پس گرفتند. در نوشته*هاى دوره*ى اسلامى آگاهى بیش*ترى پیرامون آرش وجود دارد. از آن قهرمان نامدار در تاریخ طبرى، تاریخ ابن اثیر، آثار الباقیه*، شاهنامه، ویس و رامین، مجمع التواریخ، غرر السیر، البدء و التاریخ و کتاب*هاى دیگر، یاد شده است.
جایى که آرش تیر خود را از آن*جا پرتاب کرد، در اوستا کوهى به نام ایریوخشئوثه است. در نوشته*هاى اسلامى، تیر از جایى در طبرستان، کوه رویان، قلعه*ى آمل، کوه دماوند یا سارى پرتاب شده است. جایى که آن تیر فرود آمد، در اوستا کوهى به نام خونونت است که شاید همان کوهى باشد که در شاهنامه و کتاب ویس و رامین از آن با نام هماون یادشده و کوهى در شرق کوه*هاى شمال خراسان است. نویسنده*ى مجمع التواریخ آن را در جایى بین نیشابور و سرخس مى*داند، در ویس و رامین و تاریخ طبرستان آن را جایى در مرو دانسته*اند. فخرالدین اسعد گرگانى در ویس و رامین این گونه آورده است:"از آن خوانند آرش را کمانگیر که از آمل به مرو انداخت یک تیر




موضوع مطلب :


جمعه 92 اردیبهشت 6 :: 9:38 عصر :: نویسنده : شمس

 

ارتباط تلفنی دختر و پسر نامحرم  

ارتباط تلفنی با یک پسر نامحرم در صورتی که به خاطر علاقه زیاد باشد ودختر بخواهد که آن پسر را هدایت کند چه حکمی دارد؟


آیت الله مکارم شیرازی

جایز نیست.

 




موضوع مطلب :


جمعه 92 اردیبهشت 6 :: 9:33 عصر :: نویسنده : شمس

همزمانی پیدایش شیعه و اسلام: 

هر چند مکتب تشیّع دوران پرفراز و نشیب تاریخی را پشت سرگذاشته و پیوسته امامان شیعه (ع) و پیروان آنان در محدودیت کامل سیاسی- مذهبی به سر می برده اند، ولی اسناد و مدارک معتبر گواهی می دهد که تاریخ پیدایش شیعه به تاریخ پیدایش اسلام بر می گردد و از روزهای آغازین، ابلاغ علنی رسالت پیامبر (ص) و دعوت رسمی از خویشاوندان، با ایمان آوردن حضرت علی(ع) به عنوان اولین مسلمان و وصی و جانشین پیامبر (ص)، توسط شخص رسول خدا(ص) بنیان گذاری شد.
در این جا به برخی از اسناد و مدارک معتبر روایی و تاریخی اشاره می کنیم:

تشیع از نظر روایات:

روایات متعددی از رسول اکرم(ص) نقل شده که آن حضرت در مناسبت های گوناگون، طی دوران رسالت خود، از حضرت علی(ع) و شیعیان ایشان نام برده و از آن ها تعریف و تمجید کرده اند. به عنوان نمونه، چند روایت را از کتب تفسیری و روایی اهل سنت می آوریم:
ابن مردویه از حضرت علی(ع) نقل می کند، فرمود:
«قال لی رسول الله (ص): الم تسمع قول الله «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریه»، هم انت و شیعتک و موعدی و موعدکم الحوض اذا جئت الامم للحساب غراً محجلین».
پیامبر(ص) به من فرمود: آیا نشنیدی سخن خدا را «آنان که ایمان آوردند و اعمال نیکو انجام دادند آنان بهترین موجوداتند»؟ آن ها تو و پیروان تو هستند و وعده گاه من و شما کنار حوض کوثر است. زمانی که امت ها برای حساب بیایند شما روسفید باشید.
جابر بن عبدالله می گوید: نزد رسول خدا(ص) بودیم که حضرت علی(ع) وارد شد. پیامبر(ص)بودیم که حضرت علی(ع) وارد شد. پیامبر(ص) فرمودند:
«والذی نفسی بیده ان هذا و شیعته لهم الفائزون یوم القیامة»

سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، این (شخص) و شیعه اش در روز قیامت رستگارند.
عبدالله بن عباس نقل می کند که رسول خدا(ص) پس از نزول آیه ی مزبور (آیه ی 7 سوره ی بینه) حضرت علی (ع) فرمود:
«هو انت و شیعتک تأتی انت و شیعتک یوم القیامة راضین مرضین...» (آن، تو و شیعیان تو در قیامت هستید که هم شما از خدا خوشنودید و هم خدا از شما خشنود است.
بنابراین، همان گونه که پیداست، لفظ «شیعه» را در آغاز، خود پیامبر(ص) درباره ی دوستان و پیروان حضرت علی(ع) به کار برده است.

تشیع در اسناد تاریخی:

چنان که گذشت، شخص رسول خدا(ص) با تعیین حضرت علی(ع) به جانشینی خود در روزهای نخستین دعوت علنی، سنگ بنای تشیع را پایه ریزی کرده است؛ زیرا به نقل منابع معتبر تاریخی اهل سنت پس از آن که رسول اکرم (ص) از طرف خدا مأمور ابلاغ رسالت خود به خویشاوندان و دعوت آنان به آیین آسمانی اسلام شد، در یک جلسه ی رسمی در حضور چهل تن از خویشاوندانش فرمود: نخستین کسی که از شما دعوتم را بپذیرد و اسلام بیاورد برادر، وصی و جانشین من در میان شما خواهد بود. اما در آن مجلس، هیچ کس جز حضرت علی(ع) به دعوت آن حضرت پاسخ مثبت نداد. از این رو، آن حضرت در میان جمع حاضر، با اشاره به حضرت علی(ع) فرمودند:
این، برادر ، وصی و جانشین من است؛ به سخنانش گوش فرا دهید و از او پیروی کنید.
پس از آن هم رسول خدا (ص) در مناسبت های گوناگون، مسلمانان را متوجه حضرت علی(ع) می کرد و امامت و خلافت او را پس از خود خاطر نشان می ساخت تا آن جا که بسیاری از بزرگان صحابه ی پیامبر(ص) به طور آشکارا و محسوس، به حضرت علی(ع) نزدیک می شدند و خود را به نام شیعیان آن حضرت معرفی می کردند تا بدین طریق، موجبات رضایت خاطر پیامبر(ص) را فراهم کنند.
در این زمینه، یکی از مورخان سنی مذهب به نام ابوحاتم سهل بن محمد سجستانی (م250ه)، در جزء سوم کتابش به نام الزینة می نویسد: «اولین اسمی که در زمان رسول خدا(ص) ظاهر و شاکار شد لفظ «شیعه» بودکه آن هم به چهار تن از صحابه به نام های سلمان فارسی، ابوذر غفاری، مقداد بن اسودکندی و عمار بن یاسر لقب داده می شد.
سرانجام در ماجرای «غدیر خم» رسول خدا(ص) به فرمان الهی، از همه ی مسلمانان برای آن حضرت بیعت گرفتند و آنان نیز خواسته یا ناخواسته به بیعت با حضرت علی(ع) و پذیرش رهبری و امامتش پس از پیامبر(ص) تن دادند و نشان شیعه بودن آن حضرت را (هر چند برای مدت کوتاهی) بر جبین خود نشاندند. این واقعیت انکار ناپذیر برای همیشه بر تارک تاریخ سیاسی- مذهبی اسلام می درخشد.




موضوع مطلب :


جمعه 92 اردیبهشت 6 :: 6:19 عصر :: نویسنده : شمس

  

حکم انواع رقص و موسیقی

پرسش:

حکم انواع رقص و موسیقی چیست؟ (لطفا متن فتوا و نام مجتهد ذکر شود)

پاسخ:

 

متن فتوای آیات عظام امام خمینی، خامنه ای، سیستانی، صافی، فاضل، مکارم،و... درباره رقص چنین است:"رقص بطور کلی اشکال دارد مگر رقص زوجه فقط برای شوهرش و دور از چشم دیگران[1]"،"رقص زن برای شوهر جایز است در صورتی که با موسیقی حرام همراه نشود[2].


در مورد موسیقی فتوای آیات عظام بهجت، تبریزی، خامنه ای، سیستانی، صافی،  فاضل، مکارم این است :موسیقی مطرب (شادی آور) که مناسب مجلس لهو و فساد باشد حرام است و تشخیص آن با شخص مکلف و با مراجعه به اهل عرف عام است[iii].



[1]مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، تهیه و تنظیم سید محسن محمودی، صفحه203و204و205

[2]امام خمینی، استفتائات ج2،س35و25، تبریزی،استفتائات، س1042 خامنه ای، اجوبةالاستفتائات، س1174و1171 سیستانی،sistani.org ،رقص،ش2، صافی،جامع الاحکام،ج2،س1580و1585، مکارم، استفتائات، ج1، س 534و 535و520 نوری، استفتائات، ج2، س574 ،دفتر وحید، فاضل،ج1،س1737و989.

[iii]توضیح المسائل مراجع، ج2،ص810-مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید ،تهیه وتنظیم سید محسن محمودی ،از صفحه45تا66.

 

 




موضوع مطلب :


پنج شنبه 92 اردیبهشت 5 :: 11:22 عصر :: نویسنده : شمس

انجیلک روستایی واقع در بندپی غربی می باشد با مردمانی غیور و حماسه آفرین که در طول تاریخ این موضوع را ثابت کرده اند.   انجیلک در 5 کیلومتری جنوب غربی شهر خشرودپی بابل قرار دارد.

این روستا حدود 25 خانوار و 100 نفر جمعیت دارد. و اغلب جمعیت آن را نسل جوان تشکیل میدهد. و اغلب آنان محصل می باشند.





موضوع مطلب :


پنج شنبه 92 اردیبهشت 5 :: 7:26 عصر :: نویسنده : شمس
درباره وبلاگ

صفحات وبلاگ
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 12
بازدید دیروز: 20
کل بازدیدها: 180125