سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شمس نامه

 

کاندیدا شدن روحانیون برای نمایندگی، استفاده از بیت‌المال در تبلیغات انتخابات، مسئولیت رأی دهندگان نسبت به اعمال رئیس جمهور، تخریب کاندیدای ریاست جمهوری، برخی از فتاوای مهم آیت‌الله مکارم شیرازی درباره انتخابات است.
  مهم‌ترین استفتائات آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی درباره‌ انتخابات به شرح ذیل است:

کاندیدا شدن روحانیون برای نمایندگی

س: نظر شما در مورد کاندیدا شدن روحانیونی که قدرت راه یافتن به مجالس قانونگذاری را دارند و توسط مردم انتخاب می‌شوند چیست؟ در صورتی که اگر این روحانیون شرکت نکنند اشخاصی غیر متعهد به این مجالس راه پیدا می‌کنند و احکام غیراسلامی را تصویب می‌کنند.

ج: ظاهر این است که شرکت آن روحانیون و افراد متعهد دیگر باشرایطی که گفتید واجب است.

حق رای غیر مسلمانان

س: در بعضی از کشورهای اسلامی قانون جدیدی وضع شده است که طبق آن، غیر مسلمانان در انتخابات می‌توانند دو بار رأی دهند یعنی آنها هم می‌توانند با مسلمانان رأی بدهند و هم با غیرمسلمانان. طبق فقه جعفری آیا می‌شود به غیرمسلمانان چنین حقّی داد؟

ج: نباید غیرمسلمانان امتیازی بر مسلمین داشته باشند، مگر این که ضرورتهایی در کار باشد.

بیان نکات منفی کاندیداتورها در جمع

س: انتقاد از کاندیداتورها و بیان نکات منفی آنها در جمع یا بین دونفر چه حکمی دارد؟

ج: در صورتی که در مقام مشورت برای رأی دادن به آنها باشد اشکال ندارد، ولی باید صفات آنها را بیان کرد نه توهین و مذمّت و تحقیر و یا خدای نکرده تهمت به آنها زده شود.


مشارکت زنان در پست های سیاسی

س: لطفا نظرتان را راجع به مشارکت سیاسی زنان در کسب قدرت یعنی گرفتن پست‌های وزارت و ریاست جمهوری در جمهوری اسلامی ایران از نظر شرعی بیان کنید.

ج: قانون اساسی ما که به امضای گروهی از مجتهدین رسیده و امام راحل نیز آن را امضا نموده منعی از آنها نکرده مگر در موارد بسیار محدود.

استفاده از بیت المال در تبلیغات انتخابات

س: حکم جنابعالی در مورد کسانی که در انتخابات در راستای شناساندن خود به مردم از امکانات بیت‌المال استفاده کرده‌اند، چیست؟

ج: بیت‌المال مصارف خاصّی دارد، که باید در آن مصرف گردد.

مسئولیت رأی دهندگان نسبت به اعمال رئیس جمهور

س: آیا کسی که به هر رئیس جمهوری رای داده الان در تمام اعمالش با او شریک است؟ (یعنی در ثواب و گناه او شریک می باشد؟)

ج: اگر پس از تحقیق همه جانبه و مشورت را اهل اطلاع به فرد مومن و متعهد و اصلح رای بدهید مسئولیتی در قبال اعمال بد او ندارید، ولی امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید.

حمایت معظم له از کاندیداهای ریاست جمهوری

س: آیا دیدار شما با برخی از کاندیداهای ریاست جمهوری نشان دهنده حمایت شما از آنهاست؟

ج: ما بارها اعلام کرده‌ایم از منتخب مردم حمایت می‌کنیم ولی در مورد هیچ فرد خاصی نظر نداریم.

تخریب کاندیدای ریاست جمهوری

س: حکم شرعی تخریب کاندیدای ریاست جمهوری که مورد تایید شورای نگهبان قرار گرفته، چیست؟

ج: این کار جایز نیست.

عدم اعتماد به شخص خاص در انتخابات

س: اگر تا زمان انتخابات هیچ شخص خاصی را برای رای به او پیدا نکنیم تکلیف چیست؟ آیا با رای سفید تکلیف از ما ساقط می گردد؟

ج: در فرض سوال، رای سفید بدهید.

حمایت معظم له از منتخب مردم
س: آیا دیدار شما با برخی از کاندیداها و نامزدهای انتخاباتی ( اعم از شوراها یا مجلس و غیر آن ) نشان دهنده حمایت شما از آنهاست؟

ج: ما بارها اعلام کرده‌ایم از منتخب مردم حمایت می‌کنیم ولی در مورد هیچ فرد خاصی نظر نداریم.

مسئولیت افراد در قبال خطاها و گناهانی که منتخبین آن ها انجام می دهند

س: آیا این مبنای فقهی صحیح است که شرعاً خطاها و گناه‌هایی که رئیس جمهور منتخب اینجانب در آینده مرتکب خواهد شد و فسادهای مترتب بر آن به عهده‌ی من خواهد بود؟ آیا این مساله می‌تواند بهانه عدم شرکت در انتخابات باشد؟

ج: اگر به قدر کافی درباره‌ی شخص منتخب تحقیق شود، مسئولیتی درباره‌ی اعمال آینده او نخواهید داشت.

استفاده از امور مالی و امتیازات مختلف برای خریدن آراء

س: شنیده می‌شود برخی از کاندیداهای انتخاباتی مجلس شورای اسلامی جهت پیروزی در میدان انتخابات به طرق زیر اقدام به خرید آراء می‌نمایند:

توزیع گوشی تلفن همراه و سیم کارت، پرداخت وجه نقد، توزیع غذای گرم، وعده امتیازات دولتی و غیر آن.

شایان ذکر است که این وضعیت به گونه‌ای است که به سمت انتخابات سرمایه داری پیش می‌رود، و در صورتی که این امر واقعیت داشته باشد، با مشکل مواجه خواهیم شد.

لذا از محضر مبارک حضرتعالی استدعا می‌شود به لحاظ روشن شدن عموم، فتوای مورد نظر را به صورت شفاف و روشن مرقوم فرمایند.

ج: انتخابات اسلامی با انتخابات غربی مادی بسیار متفاوت است، استفاده از امور مالی و امتیازات مختلف برای خریدن آراء در انتخابات اسلامی مطلقاً جایز نیست و باید جداً از آن پرهیز کرد و کسانی که از این گونه طرق کسب آراء کنند، مشروعیت آنها زیر سؤال است، و رأی دهندگانی که با این امور به افرادی رأی می‌دهند که صلاحیت ندارند نیز از نظر شرعی مرتکب خلاف شرع شده‌اند. اصولاً توسل به این امور دلیل برعدم صلاحیت است.

برادران و خواهران عزیز مراقب باشند سرنوشت نظام و کشورشان را با هیچ چیز مبادله نکنند و حتی در تبلیغات انتخاباتی خود از روش‌های غربی استفاده نکنند.
 

 




موضوع مطلب :


جمعه 92 اردیبهشت 13 :: 12:35 عصر :: نویسنده : شمس

مرکز آموزش نیروی انسانی اموزش وپرورش

 اسماعیل شمس تبار کامی

آذر-1389

 مقدمه

مامکتب ومذهبی را نمی شناسیم که به اندازه دین اسلام در مورد تربیت کودکان ولزوم توجه به امور تربیتی آنهاسخن گفته باشد .حقوق کودکان در دین اسلام بسیار پردامنه ووسیع می باشد وامر تربیت کودکان از همان دوران تولداورا دربر می گیرد همان طوری که خداوند در قران می فرماید: < وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ یُتِمَّ الرَّضاعَةَ وَ عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ کِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوف[1]

مادرانى که مى‏خواهند شیردادن را به فرزندان خود کامل سازند، دو سال تمام شیرشان بدهند. خوراک و لباس آنان، به وجهى نیکو، بر عهده صاحب فرزند است‏

پس دین اسلام نسبت به کودکان دید مثبتی داردهمانطوری که امام سجادع می فرماید:فرزندخوب چیزی است که اگر بماند دعای پس از مرگ والدین است واگر پیشتر بمیردشفاعتگری است برای انان[2]

سوال اصلی:راههای پرورش حس مذهبی کودکان چیست؟

سوالات فرعی:

1-اهمیت تربیت دینی در کودکان چیست؟

2-شیوه های پرورش حس مذهبی چیست ؟

اهمیت‌تربیت‌دینی‌درکودک
 باید توجه داشته باشیم که تمام دستورهای اخلاقی و دینی زیر بنای فطری دارند، زیرا آنچه به عنوان دستور الهی در قران آمده است و یا پیامبر بزرگوار (ص) به آن اشاره کرده است همه و همه بر اساس نیازمندیهای فطری و طبیعی انسان تنظیم گردیده است نه آن که برنامههای اخلاقی و دینی به افراد تحمیل شد.

در این میان امر خطیرتربیت دینی درمورد کودکان و نوجوانان از اهمیت زیادی   برخورداراست زیرا تفهیم آموزه هایدینی وارائه تعریف درستی از اغاز وفرجام جهان به انازه فهم کودک درایتی خاص را می طلبد

کودکان می خواهند بدانند از کجا آمده اند ؟ چگونه آمده اند ؟ به کجا میروند و چه کسی آنان را به این جهان آورده است ؟ این سؤالات می تواند نخستین زمینهها را برای تربیت دینی فراهم کندچنین تربیتی پیش از اینکه یک امر تئوری بوده باشد امری دارای جنبه علمی است زیرا طفل در سایه تربیت مذهبی و معاشرت در میابدکه چگونه کار وعمل بنماید. على علیه السّلام فرموده است: در خردسالى علم بیاموزید تا در بزرگسالى به برترى و سیادت نائل آئید[3]

در اهمیت پرورش دینی و اخلاقیکودکان همین بس که در پرتو آن، همه نیازمندیهای فطری و طبیعی کودکان به وسیله تقویت حس اخلاقی و دینی تقویت میگردند

اما آنچه به نظر نگارنده در ارائه راهکارمد نظر است چندین امرمی باشد که درحد توان به آن ها پرداخته و توضیحات لازم را نیز می آوریم.

بخش اول : نیکی به کودک

نیکی به کودک منحصربه یک مورد خاص نیست بلکه وسعت دامنه ان بسیار فروان میباشد که ما دراین جا فقط چند مورد راذکر می نماییم

1-نام نیک:داشتن نام نیک برای هر فرد در اجتماع بسیار مهم بوده ودر رشد او نقش اساسی دارد این چیزی است که در احادیث امامان معصوم علیه السلام بسیار بر آن سفارش شده است. قال علىّ علیه السّلام:" و حقّ الولد على الوالد ان یحسن اسمه و یحسن ادبه و یعلّمه القران" على علیه السّلام فرموده: حق فرزند بهپدرش اینستکه او را بهاسم خوب نامگذارى کند و بخوبى، ادب و تربیتش نماید و بوى قرآن مجید را تعلیم دهد.[4]

2-محبتوشاد کردنبه کودکان: نوع محبت ومعاشرت ما با کودکان در روحیه دینی کودک بسیار اهمیت دارد وباعث بالا رفتن دردرک وشعور میشود ولازمه چنین کاری احساس باوری است که کودکان نسبت به والدین پیدا می کنند واو را بعنوان یک الگوی مذهبی ودینی می پذیرند. پس این یعنی احساس باور کودک والدین را فرصتی مقدماتی برای دعوت وی به شرکت در این قبیل مراسم است.

بخش‌دوم‌:شیوه‌های‌آموزش‌اخلاقی‌ودینی:
1-‌الگوهای‌عملی
فرزندان نیازمندند پدر و مادر خود را در محیط خانوادگی به عنوان یک الگو از نظر اخلاقی و دینی ببینندیعنی بعنوان مثال فرزند در منزل ودر اجتماع اطراف خود پدر ومادرش را از کسانی ببیند که اعتقاد به دین خدا دارند وبالاتر اینکه آنها را عمل کننده به دستورات الهی ببیند .به عنوان مثال اگر پدر یا مادرفرزند راترغیب به نمازکنند این دو صورت پیدا می کند: ا-یا والدین خود شان نماز را مرتب می خوانند

2- یا والدین خدای ناکرده بی مبالات هستند.که در صورت اول علاوه بر اینکه فرزند نماز را میخواند بلکه والدین را نیز باورمثبت پیدا میکند .پس الگوی عملی نقش بسیار اساسی را دارا می باشد .

2-کودکان‌راباطعم‌ولذت‌عبادت‌آشناسازیم
هر چیزی طعم و لذتی دارد گاه طعم و لذت مادی و گاه معنوی، والدین  سعی میکنند که جذبه و شوق مناجات و رازو نیاز را با خدا به خوبی به کودکان انتقال دهندو کودکان را از لذات معنوی بهره مند سازند.آشنا کردن کودکان به لذت های عبادتراههای فراوانی دارد که از حوصله این متن بیرون ونیاز به فرصت فراوان دارد

3- اعتدال: بهتر این است شرکت در مراسم مذهبی ، تکلیفی مشکل برای کودکان نباشد یعنی با خستگی کودکان نگردد ضمن اینکه در صورت طولانی شدن مراسم وخستگی کودکان بهتر است وی را به منزل برگردانند. از سوی دیگر شرایط و موقعیت جسمی کودکان هم باید سنجیده شود و در صورت عدم تمایل یا بیماری ومساعد نبودن شرایط کودکان ، از بردن آنهاخودداری کرد.

دراحادیث اسلامی بسیار بر این نکته تاکید شده که کودکانتان را بر اساس موقعیت سنی که درآن هستندپرورش بدهیدبعنوان مثال امام باقرعلیه السلامدر حدیث مفصلى وظائف اولیاء اطفال را در تربیتهاى ایمانى کودکان در سنین مختلف بیان فرموده است: در سه سالگى کلمه توحید (لا اله الّا اللَّه) را بطفل بیاموزند، در چهار سالگى (محمد رسول اللَّه) را باو یاد بدهند، در پنج سالگى رویش را بقبله متوجه کنند و باو بگویند که سر بسجده بگذارد [5]


4-جلوگیری‌ازبدآموزی:

والدین و مربیان باید اعتقاد به خدا،  مذهب و تعالیم آنرا به گونه هایی در کودک پدید آورند که روح مذهب در آنان به صورتی صحیح استوار گردد. هم چنین  مباحث آموخته شده به صورتی باشند که کودک در حال و آینده آنها را منافی باحق و حقیقت نیابد.یعنی اموزه های دینی ومذهبی را انگونه که هستند به کودکان وفرزندان خود بیاموزند نه آن گونه که هواهای نفسانی به آن حکم می کند .

ودیگر اینکه تحت هیچ شرایطیجلوی کودکان واژه های بد را بکار نبرند چرا که جبران چنین کاری هزینه های جبران ناپذیری را برای والدین و اجتماع بدنبال دارد.

5-نقش‌دوستان‌کودک:
کودک یک موجود اجتماعی است و احتیاج به انس و الفت دارد و نیازمند بازیهای دوستانه است. یکی از نیازهای طبیعی کودک موانست و مجالست به هم سن و سال خود است و پدران و مادران نیز هرگز نمیتوانند نقش همبازی را برای فرزند ایفا کنند. کودکانبر اساس علاقههای که بهیکدیگر دارند رفتار و کردارشان در همدیگر موثر است.از على (ع) نقل شده است: :" صحبة الأخیار تکتسب الخیر، کالرّیح إذا مرّت بالطّیب حملت طیبا= همنشینى با نیکان مایه کسب نیکى است، مانند باد که هر گاه از روىعطر عبور کند، بوى خوش به‌همراه‌مى‏آورد.[6]
پس در مواردی که کودک تمایل دارد به صورت گروهی و یا به اتفاق هم سالانش در مراسم مذهبی شرکت کند بهتر است مقدمات حضورش به همراه هم سالانش در مراسم فراهم شودبدین صورت کهکودک به همراه فرد مورد علاقه اش به این مراسم فرستاده شود

عن عبد اللَّه بن صالح عن ابی عبد اللَّه علیه السّلام قال: لا ینبغی للمؤمن أن یجلس مجلسا یعصى اللَّه فیه و لا یقدر على تغییره.

الکافی 2/ 374 الوسائل 11/ 503 تفسیر نور الثقلین 1/ 727 انوار الهدایة/ 89 مجموعة ورام 2/ 210 البحار 74/ 199

از عبد اللَّه بن صالح، از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود:

سزاوار نیست مؤمن در مجلسى بنشیند که در آن نافرمانى خدا مى‏شود و قدرت بر تغییر آن ندارد.[7]

خلاصه اینکه اغلب نوجوانان بزهکار و مجرم اولیّن قدم های انحرافی را به کمک دوستان ناباب و ناشایست برداشته اند و سپس در سراشیبی سقوط قرار می گیرند ضمن اینکه چنین افرادی از اقشار بی اعتقاد و ناآشنا با ارزشهای دینی و اخلاقی هستند. بسیاری ازهمین نوجوانان با وجود انحرافات گوناگون وقتی که از نظر مذهبی به مرتبه ای شایسته رسیده اند، به راحتی نجات یافته و زندگی پاک و سالمی را آغاز کرده اند.

6-ایجادعادات‌مذهبی:
والدین بایدزندگی خود و خانواده خود را مذهبیکنند آنچنان که رفتار و گفتار، رفت و آمدها،معاشرتها،و موضعگیریها همه رنگ مذهب داشته باشند. روح خیر خواهی نسبت به همنوع را درخود زنده و متجلی سازند تا کودک از آن درس بیاموزد و در تمام آنها به طور مداوم عمل کنند تا درفرزندان به صورت عادت در آید.

امام باقر (ع) در حدیث مفصلى وظائف اولیاء اطفال را در تربیتهاى ایمانى کودکان در سنین مختلف بیان فرموده است که این خود نیز از بهترین راه هکارهای عادت مذهبی می باشد .امام ع می فرمایند:" فاذا تمّ له ستّ سنین علّم الرّکوع و السّجود حتّى یتمّ له سبع سنین. فاذا تمّ له سبع سنین قیل له اغسل وجهک و کفّیک، فاذا غسلهما قیل له صلّ"

در شش سالگى کامل رکوع و سجده صحیح را باو بیاموزند، در هفت سالگى بطفل میگویند: دست و رویت را بشوى و نماز بگذار

پایان

8/9/89

 




موضوع مطلب :


جمعه 92 اردیبهشت 13 :: 10:43 صبح :: نویسنده : شمس

 

 

تاکنون نظرات بسیاری را از عموم مردم درباره تلاوت‌های زیبای مرحوم استاد عبدالباسط شنیده‌ایم اما دانستن نظر شهید مرتضی مطهری با عنوان فردی قرآن‌شناس درباره وی خالی از لطف نیست.

«ابوالفضل علّامی» در کتاب آداب تلاوت قرآن کریم، در خلال بحث تأثیرات زیباخواندن قرآن کریم جمله‌ای را از زبان استاد شهید آیت‌الله «مرتضی مطهری» در رابطه با عمق تأثیر زیباخواندن قرآن کریم و نظر ایشان درباره استاد مرحوم «عبدالباسط» ذکر کرده است.
شهید مطهری در این باره می‌گوید: من خودم ... واقعاً از شنیدن قرآن لذت می‌برم... واقعاً زیبایی قرآن را حس می‌کنم مخصوصاً وقتی که با آهنگ لطیف و زیبایی خوانده شود. این قرآن‌های عبدالباسط... بعضی قسمت‌ها که مخصوصاً آهنگی که انتخاب کرده با موضوعی که در آن آیه است تناسب دارد، تأثیرش عجیب است مثل آیه یا «یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ» یا سوره «إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ» غالباً هر چه خوانده اینجور است سوره «إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ» را با آهنگی متناسب با معنی آن خوانده است، مخصوصاً وقتی با این آهنگ‌ها می‌شنوم خیلی لذت می‌برم. این حلاوت و شیرینی قرآن و اینکه هر چه تکرار می‌شود از شیرینی‌اش کاسته نمی‌شود از وجوه اعجاز قرآن کریم است..
علّامی در کتاب خود می‌افزاید: قاری در سایه دانستن دستور زبان عربی و معانی لغات به اندازه توان، پیام آیاتی را که می‌خواند می‌فهمد و لحن خود را با معنی آیات هماهنگ می‌کند؛ به عبارت دیگر، هر آیه را با درنظر گرفتن معنی آن با آهنگی مناسب می‌خواند، می‌توان گفت که اینگونه قرآن خواندن نمونه روشن سخن رسول بزرگوار اسلام(ص) است که فرمود: «قرآن را با لحن‌ها و آواز عرب بخوانید و از لحن‌های فاسقان و گناهکارانی که گناه کبیره انجام می‌دهند بپرهیزید».
اگر قرآن با لحن عربی و در حد کمال آن خوانده شود، یک آهنگ خاص و ویژه‌ای دارد که با آهنگ‌های دیگر تفاوت دارد. عده زیادی از زبانشناسان عرب و قرآن‌پژوهان اعتقاد دارند که قرآن کریم دارای موسیقی و آهنگ مخصوصی است و هیچ متن عربی را نمی‌توان با آهنگ قرآن خواند.
استاد مطهری در این زمینه می‌گوید: مسئله دیگری که مربوط به سبک قرآن است و از قدیم مورد توجه بوده است مسئله آهنگ‌پذیری قرآن است، این خیلی عجیب است تا آنجا که نشان داده‌اند در زبان‌ها جز شعر چیز دیگری آهنگ نمی‌پذیرد. آهنگ واقعی که یک نفر موسیقی‌دان بتواند برای آن آهنگ بسازد، شعر است که آهنگ می‌پذیرد... قرآن از طرفی ما می‌بینیم شعر نیست... قرآن یگانه نثری است آهنگ‌پذیر و این همان مطلبی است که از صدر اسلام به آن توجه بوده است.
نتیجه اینگونه تلاوت هم شامل حال قاری است و هم استماع کننده قرآن، هنگامی که قاری چنین قرآن بخواند احساس می‌کند مخاطب آیات الهی خود او است، این حالت تأثیر شگرفی در قاری قرآن می‌گذارد تا جایی که این حالت را تا ساعت‌ها پس از تلاوت در وجود خویش احساس می‌کند و شنوندگانی هم که با معنای آیات آشنا باشند همین احساس را پیدا می‌کنند و خود را مخاطب کلام حق احساس می‌کنند و این حالت در نهایت، موجب تأثیر عملی در اعمال شنوندگان می‌شود.
این نوع تلاوت، مصداق کامل عربی خواندن قرآن است. امید است تلاوت همه قاریان عزیز کشور ما به این پایه برسد که اثرات پایان‌ناپذیر و مبارکی برای جامعه در پی دارد.

منابع نزد نگارنده موجود است.

 




موضوع مطلب :


جمعه 92 اردیبهشت 13 :: 10:36 صبح :: نویسنده : شمس

یگان موسوم به "هماهنگی منطقه عدرا البلد در حومه دمشق" وابسته به ارتش آزاد سوریه، با انتشار این خبر در صفحه فیسبوک خود و انتشار تصاویر این هتک حرمت بی سابقه، اعلام کرد: «این بارگاه "حجر بن عدی الکندی" یکی از قبور معروف نزد شیعیان در "عدرا البلد" در غوطه واقع در حومه دمشق است که قهرمانان ارتش آزاد سوریه، آن را نبش کرده و جنازه را به مکان ناشناخته دیگری منتقل کرده و دوباره دفن کردند تا دیگر این مکان، مرکزی برای شرک ورزیدن به خدا نشود.»

 سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان در جدیدترین سخنرانی خود با هشدار درباره هر گونه تعرض به اماکن مقدسه مسلمانان در سوریه از سوی گروه های وهابی و تکفیری، به حرم حضرت زینب سلام‌الله علیها اشاره کرده و گفته است: «برخی گروه‌های مسلح در فاصله‌ای حدود چند صد متر با حرم حضرت زینب(ع) در شام فاصله دارند و در این زمینه حساسیت بسیار زیادی وجود دارد چون این گروه‌ها تهدید کرده‌اند در صورتی که بر این کشور سیطره یابند حرم حضرت زینب(ع) را نابود می‌کنند و شاهد آن هستیم که این افراد هنوز هم از این تصمیم عقب‌نشینی نکرده‌اند. این اقدام، عواقب خطرناکی به همراه دارد همان طور که تکفیری‌ها پس از آنکه اقدام به انفجار حرم امامان معصوم(ع) در سامراء عراق کردند عواقب و نتایج خطرناکی به وجود آمد.»

 وی با بیان اینکه: «کسانی که از این حرم دفاع می‌کنند و در دفاع از آن شهید می‌شوند کسانی هستند که مانع از ایجاد فتنه می‌شوند.»، تأکید کرد: «جلوگیری از تخریب حرم حضرت زینب(ع) و ایستادن در برابر تکفیری‌ها برای مقابله با تخریب این حرم واجب است.»

 اما حجر بن عدی چه کرد که مورد کینه وهابیون قرار گرفت؟

او در نوجوانى همراه برادرش "هانى بن عدى" به حضور پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله) رسید و به دین اسلام گروید. پس از زمان اندکى که از اسلام آوردن او گذشت پیامبر(ص) از دنیا رفت. حجر در فتح شام، یکى از سربازان فاتح بود و هم او بود که "مرج عذرا" (عدرا البلد) را فتح کرد و در جنگ قادسیه هم شرکت داشت. در جریان فتح مدائن، او بود که به رود دجله زد و از آن عبور کرد. 

حجر در عین دلاورى، مرد تقوا و نیایش و معنویت بود و به همین سبب او را "حجر الخیر" مى نامیدند، در برابر حجر شر که از یاران معاویه بود. او نسبت به مادرش همواره نیکى مى کرد و نماز و روزه فراوان انجام مى داد. او هرگز بى وضو نمى ماند و هر وقت وضو مى گرفت، پس از آن حتماً نماز مستحبی هم مى خواند. دعاى او در پیشگاه پروردگار به هدف اجابت مى رسید و نزد همگان به "مستجاب الدعوه" بودن شهره بود. 

حجر، مرد هدف و عقیده بود و به مردان حق و فضیلت، عشق مى ورزید. او هنگام مرگ "ابوذر غِفاری" در ربذه، همراه مالک اشتر بر بالین او حاضر شد. 

 حجر در زمان امام علی(ع)

او در میان یاران حضرت على(علیه السلام) نمونه بود. او در مدت خلافت امیر مؤمنان علی(علیه السلام) در هر سه جنگ صفین، نهروان و جمل در رکاب آن حضرت شمشیر مى زد. او پیش از شروع جنگ صفین، روزى پشتیبانى خود را از امیر مؤمنان(علیه السلام) چنین اعلام کرد: «ما زاده جنگ و فرزندان شمشیریم؛ مى دانیم جنگ را از کجا باید شروع کرد و چگونه از آن بهره بردارى نمود، ما با جنگ بزرگ شده و آن را آزموده و زود شناختیم. ما داراى یاران نیک، خویشاوندان و عشیره فراوان، رأى آزموده و نیروى پسندیده هستیم و اینک اختیار ما در دست توست یا امیرالمؤمنین! اگر به شرق یا غرب جهان بروى، در رکاب تو خواهیم ماند و هر چه دستور دهى اطاعت مى کنیم.» امیر مؤمنان(علیه السلام) از این وفادارى خوشحال شد و درباره او دعا کرد.

یکى دیگر از افتخارات حجر، مقابله با "ضحاک" یکى از فرماندهان نامدار لشکر شام بود که در این نبرد پیروز شد. 

 حجر در جنگ صفین از طرف امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) فرمانده قبیله کنده بود و در جنگ نهروان فرماندهی میسره (سمت چپ) لشگر امام را بر عهده داشت. 

 بعد از شهادت امام على(علیه السلام) و جریان صلح تحمیلى بر امام حسن(علیه السلام)، حاکمان شهرها به دستور معاویه شروع به شکنجه و آزار شیعیان کردند. یکى از این حاکمان، مغیره بن شعبه(علیه اللعنة) بود که چون از محبوبیت عمومى و شایستگى و فضیلت حجر آگاه بود ناگزیر به آن اعتراف مى کرد و مى گفت: «نمى خواهم بهترین مردان شهر را بکشم تا آنان را در پیشگاه خدا سعادتمند گردند و من بدبخت و تبهکار! با قتل حجر و یاران او معاویه در دنیا به عزت و سرورى مى رسد ولى مغیره روز قیامت ذلیل و مغذب مى گردد.»

 پس از شهادت امام حسن(علیه السلام) و افزایش رفت‌وآمد بزرگان عراق و اشراف حجاز با امام حسین(علیه السلام)، دست‌نشاندگان معاویه، به دستور او، سختگیری بیشتری نسبت به شیعیان به‌خصوص شیعیان کوفه می‌کردند و بعضی از چهره‌های سرشناس شیعه را به بهانه‌های پوچ و بی‌اساس به قتل می‌رساندند که یکی از آنان "حجر بن عدی کندی" بود. 

 بیان حجر در رثای امام علی (علیه السلام) 

حجر بن عدى، فرداى ضربت خوردن مولاى متقیان چنین گفت: تأسف و اندوه من، به خاطر سرور پرهیزگاران، پدر پاکان و شیرمرد پاکیزه خویى است که او را کافرى پست، گمراه، دور از رحمت خدا و گنهکارى مفسد و سنگدل کشت. لعنت خدا بر کسى باد که از شما خاندان دورى کند، زیرا شما خاندان پیامبر، راهنما و نقطه امید من در روز رستاخیزید. 

 بشارت شهادت حجر از زبان امام علی(ع)

چشمان نافذ و بصیر امیر مؤمنان(علیه السلام) به سوى حجر دوخته شد و او را مخاطب ساخته و فرمود: «چگونه خواهى بود هنگامى که تو را به تبرّى جویی از من فرا خوانند و چه خواهى گفت در آن حال که از تو بخواهند پیوند دوستى ات را از من بگسلى؟» حجر پاسخ داد: «به خدا سوگند، اگر با شمشیر بدنم را پاره پاره کنند و اگر خرمنى از آتش بیفروزند تا مرا در آن بیندازند، تمام اینها را مى پذیرم ولى تبراى از تو را، هرگز.»

حضرت على(علیه السلام) هم شهادت حجر و یارانش را پیشاپیش مژده داد و فرمود: ای اهل کوفه! هفت نفر از بهترین مردان شما در عذراء کشته خواهند شد که وضع آنان، مانند "اصحاب اخدود" خواهد بود. 

 زیاد بن ابیه با حجر چه کرد؟

در سال 50 هجرى، دست مرگ طومار عمر "مغیره بن شعبه"(علیه اللعنة) را در هم نوردید و معاویه(علیه اللعنة) "زیاد بن ابیه"(علیه اللعنة) برادرخوانده بدنام و سفاک خود را که حکمران بصره بود همزمان، به حکمرانى کوفه نیز منصوب نمود اما با چنان اعتراض سختى و مبارزه بى امانى از جانب حُجر مواجه شد که بر فراز منبر رفت و چنین گفت: «اگر نتوانم این قریه ناچیز (یعنى کوفه) را از شر تحریکات حجر حفظ کنم مرد نیستم! من بلائى بر سر حجر بیاورم که براى آیندگان عبرت باشد.» او اما با سرسختى حجر و یارانش مواجه شد و ناگزیر پس از تلاش‌هاى فراوان از دستگیرى وى نا امید شد اما با بى وفایى و خیانت کوفیان، چندى بعد، حجر مجبور شد در عوض دادن امان‌نامه از طرف زیاد، خود را تسلیم کند چون همرزمان حجر، بازداشت و سرکوب شدند، زیاد براى اینکه معاویه را به کشتن حجر وا دارد، شروع به جمع آورى شهادت‌هاى دروغ و طومارى بى‌اساس بر ضد حجر و همرزمانش کرد و سرانجام حجر و 11 تن از یارانش را به شام حرکت داد و در نتیجه هفت تن از همراهان حجر، آزاد و باقى به مرگ محکوم شدند. 

کوتاه‌ترین نماز در همه عمر

هنگامى که نوبت قتل حجر رسید از دژخیم خود اجازه خواست دو رکعت نماز بخواند؛ او موافقت کرد. حجر به نماز ایستاد و نماز را طول داد. پرسیدند: «آیا از ترس مرگ، نماز را طول دادى؟» گفت: «به خدا سوگند در عمرم هرگاه وضو ساخته‌ام دو رکعت نماز هم خوانده‌ام و هرگز نمازى به این کوتاهى نخوانده‌ام و براى اینکه خیال نکنید من از مرگ مى‌ترسم نمازم را این‌قدر کوتاه خواندم.» و بعد گفت: «پس از مرگ من، زنجیر از دست و پایم باز نکنید و خون پیکرم را نشویید زیرا مى‌خواهم روز رستاخیز با همین وضع با معاویه روبرو شوم.»

 خبر شهادت حجر و همرزمانش، بازتاب وسیعی در جامعه داشت که شدیدترین اعتراض به این اقدام را امام حسین(علیه السلام) علیه معاویه انجام داد. در این بین، عایشه نیز که از عظمت مقام حجر نزد پیامبر خدا(ص) آگاه بود معترض بود و شخصى را نزد معاویه فرستاده بود تا مانع کشتن حجر شود اما کار از کار گذشته بود. عایشه به معاویه گفت: از پیامبر(ص) شنیدم که فرمود: «پس از من، هفت نفر کشته مى شوند که خدا و اهل آسمان از قتل آنان، خشمگین خواهند شد.»

گویند معاویه، هنگام مرگ، دچار کابوس ترسناکى شده بود و در حالى که به‌شدت دچار تشنج و درد بود تکرار مى‌کرد: «اى حجر! مؤاخذه و گرفتارى من به خاطر تو طولانى خواهد بود.»

تأثیر شهادت حجر 

شهادت حجر، تأثیر بسیاری بر روحیه مردم گذاشت و موج نفرت از امویان، سراسر جامعه اسلامی را فرا گرفت به طوری که عایشه هنگامی که در موسم حج با معاویه دیدار کرد به او گفت: «چرا حجر و یاران او را کشتی و از خود شکیبایی نشان ندادی؟ به‌راستی که از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود در «مرج عذراء» (عدرا البلد) جماعتی کشته می‌شوند که فرشتگان آسمان از کشته‌شدن آنان، به خشم خواهند آمد.»

معاویه برای اینکه عمل خود را توجیه کند، گفت: «متأسفانه در آن زمان، هیچ مرد عاقل و کاردانی نزد من نبود تا مرا از این کار باز دارد!»





موضوع مطلب :


جمعه 92 اردیبهشت 13 :: 10:31 صبح :: نویسنده : شمس
پیامبر (ص) فرمود: هر کس فاطمه علیها السلام دخترم را دوست بدارد، در بهشت با من است، و هر کس با او دشمنی ورزد، در آتش [دوزخ] است .
چهل حدیث درباره حضرت زهرا (س)
ارزش شناخت فاطمه علیها السلام
1 . امام صادق علیه السلام می فرمایند:«... فمن عرف فاطمة حق معرفتها فقد ادرک لیلة القدر; (1) هر کس به شناخت حقیقی فاطمه علیها السلام دست یابد، بی گمان شب قدر را درک کرده است .»

آثار محبت به فاطمه علیها السلام
2 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:«من احب فاطمة ابنتی فهو فی الجنة معی ومن ابغضها فهو فی النار; (2) هر کس فاطمه علیها السلام دخترم را دوست بدارد، در بهشت با من است، و هر کس با او دشمنی ورزد، در آتش [دوزخ] است .»

اطاعت از فاطمه علیها السلام
3 . امام باقر علیه السلام می فرمایند:«... ولقد کانت - علیها السلام - مفروضة الطاعة علی جمیع من خلق الله من الجن والانس والطیر والوحش والانبیاء والملائکة ... ; (3) اطاعت از فاطمه علیها السلام بر تمامی آفریدگان خدا از جن و آدمیان و پرندگان و وحوش و پیامبران و فرشتگان واجب است .»

دستورهای فاطمه علیها السلام
4 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:«... یا علی انفذ لما امرتک به فاطمة فقد امرتها باشیاء امر بها جبرئیل علیه السلام ... ; (4) ای علی! آنچه را فاطمه علیها السلام بدان امر می کند، انجام ده; زیرا من چیزهایی را به او امر کرده ام که جبرئیل علیه السلام به آنها امر کرده است .»

خلقت فاطمه علیها السلام
5 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:«ان فاطمة خلقت حوریة فی صورة انسیة ... ; (5) بی شک فاطمه علیها السلام حوریه ای است که به صورت انسان آفریده شده است .»

چرا نام فاطمه علیها السلام
6 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:«انی سمیت ابنتی فاطمة لان الله عزوجل فطمها وفطم من احبها من النار; (6) من نام دخترم را فاطمه علیها السلام گذاشتم; زیرا خدای - عزوجل - فاطمه علیها السلام و هر کس که او را دوست دارد، از آتش دوزخ دور نگه داشته است .»

آثار نام فاطمه علیها السلام
7 . امام کاظم علیه السلام می فرمایند:«لایدخل الفقر بیتا فیه اسم محمد او احمد او علی او الحسن او الحسین او جعفر او طالب او عبدالله او فاطمة من النساء; (7) در خانه ای که نام محمد یا احمد یا علی یا حسن یا حسین یا جعفر یا طالب یا عبدالله و یا از میان زنان، فاطمه باشد، فقر [و تنگدستی] وارد نمی شود.»

احترام به نام فاطمه علیها السلام
8 . امام صادق علیه السلام به شخصی که نام دخترش را فاطمه گذاشته بود، فرمود:«... اذا سمیتها فاطمة فلا تسبها و لاتلعنها ولاتضربها; (8) حالا که نام او را فاطمه گذاشته ای، پس دشنامش مده، نفرینش مکن و کتکش مزن .»

الگوی نمونه
9 . امام زمان علیه السلام در یکی از نامه هایشان می فرمایند:«وفی ابنة رسول صلی الله علیه و آله لی اسوة حسنة ... ; (9) در دختر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله برای من الگوی نیکویی است .»

یاور خوب
10 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از حضرت امیرالمؤمنین، علی علیه السلام درباره حضرت فاطمه زهرا علیها السلام پرسیدند، حضرت پاسخ دادند:«نعم العون علی طاعة الله; (10) [فاطمه علیها السلام] خوب یاوری در راه اطاعت و بندگی خداست .»

عزیزترین مردم
11 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:«... فاطمة اعز البریة علی (11) ; فاطمه علیها السلام عزیزترین مردم در نزد من است .»

نور چشم و میوه دل من
12 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:«... ان فاطمة بضعة منی و هی نور عینی وثمرة فؤادی ... ; (12) فاطمه علیها السلام پاره تن و نور چشم و میوه دل من است .»

خشم و خشنودی فاطمه علیها السلام
13 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:«ان الله لیغضب لغضب فاطمة ویرضی لرضاها; (13) بی شک خداوند با خشم فاطمه علیها السلام به خشم می آید و با خشنودی او خشنود می شود .»

دشمن فاطمه علیها السلام در دوزخ است
14 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:«... یا فاطمة! لو ان کل نبی بعثه الله وکل ملک قربه شفعوا فی کل مبغض لک غاصب لک ما اخرجه الله من النار ابدا; (14) ای فاطمه! اگر تمام پیامبرانی که خدا برانگیخته و تمام فرشتگانی که مقرب درگاه خود گردانده است، برای هر کینه توزی که حق تو را غصب نموده است، شفاعت کنند، هرگز خدا او را از آتش [دوزخ] خارج نمی سازد .»

اختر تابناک
15 . امام صادق علیه السلام می فرمایند:«... فاطمة کوکب دری بین نساء اهل الدنیا ... ; (15) فاطمه علیها السلام اختری تابناک در میان زنان دنیاست .»

سرور زنان
16 . امام صادق علیه السلام می فرمایند:«... فاطمة سیدة نساء العالمین من الاولین والاخرین; (16) فاطمه علیها السلام سرور زنان جهانیان از اولین تا آخرین است .»

تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام
17 . امام باقر علیه السلام می فرمایند:«ما عبد الله بشی ء من التحمید افضل من تسبیح فاطمة علیهاالسلام ... ; (17) خداوند در حمد و ستایش به چیزی برتر از تسبیح فاطمه علیها السلام عبادت نشده است .»

درود بر فاطمه علیها السلام
18 . امام رضا علیه السلام می فرمایند:«اول من جعل له النعش فاطمة ابنة رسول الله، صلوات الله علیها وعلی ابیها وبعلها وبنیها; (18) نخستین کسی که پس از مرگش برای او تابوت ساخته شد، فاطمه علیها السلام دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله بود; درود و صلوات خدا بر او و پدر و شوهر و فرزندانش باد .»

نفرین الهی برای دشمنان فاطمه علیها السلام
19 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:«ملعون ملعون من یظلم بعدی فاطمة ابنتی ویغصبها حقها ویقتلها ... ; (19) مورد نفرین است، مورد نفرین است هر کس پس از من به فاطمه علیها السلام دخترم ستم کند و حقش را غصب نماید و او را بکشد .»

زیارت فاطمه علیها السلام
20 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:«... من زار فاطمة فکانما زارنی ... ; (20) هر کس فاطمه علیها السلام را زیارت کند، مانند این است که مرا زیارت کرده است .»

نماز مخصوص فاطمه علیها السلام
21 . امام صادق علیه السلام می فرمایند:«من صلی اربع رکعات فقرا فی کل رکعة بخمسین مرة «قل هو الله احد» کانت صلوة فاطمة علیهاالسلام ... ; (21) هر کس چهار رکعت نماز بخواند [هر دو رکعت به یک سلام] و در هر رکعت [پس از سوره حمد] پنجاه مرتبه سوره «قل هو الله احد» را بخواند، این نماز، نماز فاطمه علیها السلام است .»

من از تو هستم
22 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:«یا فاطمة ... انت منی وانا منک ... ; (22) ای فاطمه! تو از من هستی و من از تو هستم .»

پدرت به قربانت
23. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:«... فداک ابوک یا فاطمة; (23) پدرت به قربان تو باد ای فاطمه علیها السلام!»

بوی بهشت
24 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:«... ففاطمة حوراء انسیة وکلما اشتقت الی رائحة الجنة شممت رائحة ابنتی فاطمة علیها السلام; (24) فاطمه علیها السلام حوریه ای است به صورت انسان که من هر گاه مشتاق بوی بهشت می شوم، دخترم فاطمه علیها السلام را می بویم .»

فاطمه علیها السلام قلب محمد صلی الله علیه و آله
25 . حضرت امیرالمؤمنین، علی علیه السلام می فرمایند:«... ان الحسن والحسین سبطا هذه الامة وهما من محمد کمکان العینین من الراس واما انا فکمکان الید من البدن واما فاطمة فکمکان القلب من الجسد ... ; (25) حسن و حسین علیهما السلام دو سبط این امت هستند، و آن دو برای محمد صلی الله علیه و آله همانند دو چشم برای سرند، و من [برای محمد صلی الله علیه و آله] همانند دست برای بدن هستم، و فاطمه علیها السلام [برای محمد صلی الله علیه و آله] همانند قلب برای بدن است .»

افتخار علی علیه السلام به فاطمه علیها السلام
26. حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند:«... انا زوج البتول سیدة نساء العالمین ... ; (26) من همسر بتول علیها السلام هستم; همان کسی که سرور زنان جهانیان است .»

فاطمه علیها السلام زهره است
27 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:«انا الشمس وعلی علیه السلام القمر وفاطمة الزهرة والفرقدان الحسن والحسین; (27) من خورشیدم و علی علیه السلام ماه و فاطمه علیها السلام، زهره (ناهید) است و حسن و حسین علیهما السلام دو ستاره نور افشان فرقدان هستند .»

ایمان فاطمه علیها السلام
28 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:«یا سلمان! ان ابنتی فاطمة ملا الله قلبها وجوارحها ایمانا ویقینا الی مشاشها تفرغت لطاعة الله ... ; (28) ای سلمان! به راستی که خداوند قلب و اعضای فاطمه علیها السلام تا استخوانهایش را از ایمان و یقین آکنده ساخته است; به گونه ای که در طاعت خدا جدیت دارد .»

زیارت شهیدان
29 . امام صادق علیه السلام می فرمایند:«ان فاطمة علیها السلام کانت تاتی قبور الشهداء فی کل غداة سبت ... ; (29) فاطمه علیها السلام در هر بامداد شنبه به مزار شهیدان می رفت .»

بوی خوش فاطمه علیها السلام
30 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:«رائحة الانبیاء رائحة السفرجل ورائحة الحور العین رائحة الآس ورائحة الملائکة رائحة الورد ورائحة ابنتی فاطمة الزهراء رائحة السفرجل والآس والورد ... ; (30) بوی پیامبران بوی به و بوی حورالعین بوی آس و بوی فرشتگان بوی گل سرخ است، ولی بوی دخترم فاطمه علیها السلام بوی به و آس و گل سرخ روی هم است .»

علی علیه السلام شایسته ترین انسان برای فاطمه علیها السلام
31 . امام صادق علیه السلام می فرمایند:«... لولا ان امیرالمؤمنین علیه السلام تزوجها لما کان لها کفو الی یوم القیامة علی وجه الارض آدم فمن دونه; (31) به راستی اگر امیرالمؤمنین علیه السلام فاطمه علیها السلام را به ازدواج خود در نیاورده بود، تا روز قیامت بر روی زمین از آدم تا پس از آدم برای فاطمه علیها السلام همتایی نبود .»

پیوند آسمانی
32 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:«ما زوجت فاطمة الا لما امرنی الله بتزویجها; (32) من فاطمه علیه السلام را به ازدواج در نیاوردم، مگر پس از آنکه خداوند مرا به ازدواج او فرمان داد .»

انجام کارهای سخت خانه
33 . حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام درباره حضرت فاطمه زهرا علیها السلام می فرمایند:
«انها استقت بالقربة حتی اثرفی صدرها وطحنت بالرحی حتی مجلت یدها وکسحت البیت حتی اغبرت ثیابها واوقدت النار تحت القدر حتی دکنت ثیابها فاصابها من ذلک ضرر شدید; (33) حضرت فاطمه زهرا علیها السلام آن قدر با مشک، آب کشید که اثر آن در سینه اش آشکار شد و چندان با دست خود آسیاب کرد که دستهایش پینه زد و آن قدر خانه را جاروب کرد که لباسهایش خاک آلود گردید . و چندان آتش در زیر دیگ روشن کرد که لباسهایش سیاه و دود آلود شد و از این کارها رنج و سختی زیادی به او رسید .»

فاطمه علیها السلام مطیع دائم علی علیه السلام
34 . حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند:«فوالله ... لا اغضبتنی ولاعصت لی امرا ولقد کنت انظر الیها فتنکشف عنی الهموم والاحزان; (34) سوگند به خدا که فاطمه علیها السلام هیچ گاه مرا خشمگین نکرد و در هیچ کاری از من سرپیچی ننمود . و من هرگاه به فاطمه علیها السلام نگاه می کردم، غم و اندوه از من زدوده می شد .»

نور فاطمه علیها السلام از نور خداست
35 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:«... نور ابنتی فاطمة من نور الله وابنتی فاطمة افضل من السماوات والارض ... ; (35) نور دخترم فاطمه علیها السلام از نور خداست، و دخترم فاطمه علیها السلام برتر از آسمانها و زمین است .»

فاطمه علیها السلام بر بالین آدمی
36 . امام باقر و امام صادق علیهما السلام می فرمایند:«حرام علی روح ان تفارق جسدها حتی تری الخمسة: محمدا وعلیا وفاطمة وحسنا وحسینا بحیث تقر عینها او تسخن عینها ... ; (36) بر روح آدمی حرام است که از بدنش جدا شود، مگر آنکه پنج تن را ببیند: محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام، و آن هم به گونه ای است که یا چشم آدمی روشن و یا تاریک و محزون می شود .»

فاطمه علیها السلام شهیده است
37 . امام کاظم علیه السلام می فرمایند:«ان فاطمة علیها السلام صدیقة شهیدة ... ; (37) فاطمه علیها السلام بانوی بسیار راست گویی است که او را به شهادت رسانده اند .»

اشتیاق بهشت به فاطمه علیها السلام
38 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:«اشتاقت الجنة الی اربع من النساء: مریم بنت عمران، وآسیة بنت مزاحم زوجة فرعون وخدیجة بنت خویلد وفاطمة بنت محمد صلی الله علیه و آله; (38) بهشت مشتاق چهار زن است: مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم و زن فرعون، خدیجه دختر خویلد و فاطمه علیها السلام دختر محمد صلی الله علیه و آله .»

فاطمه علیها السلام و خردسالان
39 . امام صادق علیه السلام می فرمایند:«ان اطفال شیعتنا من المؤمنین تربیهم فاطمة علیها السلام; (39) بی شک خردسالان شیعه ما از مؤمنان را فاطمه علیها السلام پرورش می دهد .»

شفاعت فاطمه علیها السلام
40 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«... یا فاطمة ابشری فلک عندالله مقام محمود تشفعین فیه لمحبیک وشیعتک; (40) ای فاطمه علیها السلام مژده باد! که در پیشگاه خدا مقامی شایسته داری که در آن مقام برای دوستان و شیعیانت شفاعت می کنی .»


پی نوشت:
1- بحارالانوار، ج 43، ص 65 .
2- همان، ج 27، ص 116 .
3- دلائل الامامة، ص 28 .
4- بحارالانوار، ج 22، ص 484 .40-بحارالانوار، ج 76، ص 359 .
5- همان، ج 78، ص 112 .
6- عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 46 .
7- کافی، ج 6، ص 19 .
8- همان، ص 48 .
9- بحارالانوار، ج 53، ص 180 .
10- همان، ج 43، ص 117 .
11- الامالی، شیخ مفید، ص 259 .
12- الامالی، شیخ صدوق، ص 486 .
13- الامالی، شیخ مفید، ص 94 .
14- بحارالانوار، ج 76، ص 354 .
15- کافی، ج 1، ص 195 .
16-  معانی الاخبار، ص 107 .
17-  کافی، ج 3، ص 343 .
18-  بحارالانوار، ج 78، ص 249 .
19- همان، ج 73، ص 354 .
20-همان، ج 43، ص 58 .
21- من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 564 .
22- بیت الاحزان، ص 19; بحارالانوار، ج 43، ص 32 .
23- بحارالانوار، ج 22، ص 490 .
24- التوحید، شیخ صدوق، ص 117 .
25- بحارالانوار، ج 39، ص 352; کتاب سلیم بن قیس، ص 830 .
26- معانی الاخبار، ص 58 .
27- بحارالانوار، ج 24، ص 74; معانی الاخبار، ص 114 .
28-  بحارالانوار، ج 43، ص 46; مناقب، ج 3، ص 337 .
29- وسائل الشیعة، ج 2، ص 879 .
30- بحارالانوار، ج 66، ص 177 .
31- خصال، ج 2، ص 414 .
32-  عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 59 .
33- علل الشرایع، ج 2، ص 366 .
34-  بحارالانوار، ج 43، ص 134 .
35- همان، ج 15، ص 10 .
36- کشف الغمة، ج 1، ص 414 .
37- کافی، ج 1، ص 458 .
38- بحارالانوار، ج 43، ص 53 .
39- همان، ج 6، ص 229; تفسیر علی بن ابراهیم، ج 2، ص 332 .
40-بحارالانوار، ج 76، ص 359 .

 




موضوع مطلب :


چهارشنبه 92 اردیبهشت 11 :: 6:14 عصر :: نویسنده : شمس
درباره وبلاگ

صفحات وبلاگ
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 20
کل بازدیدها: 180114