سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شمس نامه

حجاب و پوشش در تمام ادیان و مذاهب، دارای جایگاه خاصی است و یکی از دلایل اساسی آن این است که حجاب و عفاف، یک امر فطری است. داستان حضرت آدم و حوا نیز فطری بودن پوشش را اثبات می کند. در تورات (کتاب مقدس یهودیان که برای مسیحیان نیز مقدس است) می خوانیم: «و چون زن دید که آن درخت برای خوراک نیکوست و به نظر، خوش نما و درختی دلپذیر و دانش افزا، پس، از میوه اش گرفته بخورد و به شوهر خود نیز داد و او خورد. آنگاه چشمان هر دوی ایشان باز شد و فهمیدند که عریان اند، پس برگهای انجیر به هم دوخته، سترها برای خویشتنن ساختند…». بعد ادامه می دهد: «و آدم، زن خود را حوا نام نهاد، زیرا که او مادر جمیع زندگان است و خداوند رخت ها برای آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید»  (تورات، سفر پیدایش، باب 3، آیات 8-6 و 21-20).

بر طبق این متن، آدم و حوا لباسی نداشتند و بعد از خوردن شجره ممنوعه چشمشان باز شد و فهمیدند که عریان اند که بلافاصله با برگ درختان خود را پوشاندند و بعدا خداوند لباسی از پوست به ایشان ارزانی داشت. در قرآن کریم در مورد داستان حضرت آدم علیه السلام و حوا چنین آمده است: «فلما ذاقا الشجرة بدت لهما سواتهما و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنة؛ آن گاه که آدم و حوا از درخت ممنوعه چشیدند، پوشش خود را از دست داده (عورتشان آشکار گردید) و به سرعت، با برگ درختان بهشتی خود را پوشاندند» (سوره اعراف/ آیه 22).

طبق آیات شریفه قرآن کریم، حضرت آدم و حوا قبل از چشیدن درخت ممنوعه دارای لباس بوده اند، اما با خوردن از آن درخت ممنوعه (بر اثر اغوای شیطان) لباس خود را از دست دادند که بلافاصله به پوشاندن خود اقدام نمودند. به هر حال، مطابق هر دو نقل، پس از احساس برهنگی (خواه طبق نقل تورات قبل از آن دارای لباس نبوده و یا طبق قران کریم دارای لباس بوده اند) بلافاصله خود را با برگهای درختان بهشتی پوشاندند. این احساس شرم از برهنگی حتی بدون حضور ناظر بیگانه، و سرعت در پوشاندن خود به وسیله برگ ها (هرچند به طور موقت)، از آن جهت که تحت هیچ آموزش یا فرمانی از جانب خداوند یا فرشته وحی و یا تذکر هر یک به دیگری صورت گرفته است، بیانگر فطری بودن پوشش در انسان است و ثابت می کند که لباس و پوشش، به تدریج و بر اثر تمدن ها ایجاد نشده است، بلکه انسان های نخستین، یا به تعبیر بهتر، نخستین انسان ها، به طور فطری بدان گرایش داشته اند. و بنا به گواهی متون تاریخی، در اکثر قریب به اتفاق ملت ها و آیین های جهان، حجاب در بین زنان، معمول بوده است. هر چند حجاب در طول تاریخ، فراز و نشیب های زیادی را طی کرده و گاهی با اعمال سلیقه حاکمان، تشدید یا تخفیف یافته است، ولی هیچ گاه بطور کامل از بین نرفته است.

تمام ادیان آسمانی، حجاب و پوشش زن را واجب و لازم شمرده اند و جامعه بشری را به سوی آن دعوت کرده اند؛ زیرا لزوم پوشش و حجاب به طور طبیعی در فطرت زنان به ودیعت نهاده شده است و احکام و دستورهای ادیان الهی هماهنگ و همسو با فطرت انسانی تشریع شده است، پس در همه ادیان الهی پوشش و حجاب زن واجب گشته است. در ادیان زرتشت، یهودیت، مسیحیت و اسلام، حجاب زنان امری لازم بوده است. کتاب های مقدس مذهبی، دستورها و احکام دینی، آداب و مراسم و سیره عملی پیروان این ادیان الهی، بهترین شاهد و گواه اثبات این مدعاست.




موضوع مطلب :


جمعه 92 شهریور 8 :: 12:11 عصر :: نویسنده : شمس

حجاب در آیین اسلام‏

بدون شک، پوشش زن در برابر مردان بیگانه، یکی از ضروریات دین اسلام است. قرآن کریم می‏فرماید: «و به بانوان باایمان بگو چشم‏های خود را فروپوشند و عورت‏های خود را از نگاه دیگران پوشیده نگاه دارند و زینت‏های خود را، جز آن مقداری که ظاهر است، آشکار نسازند و روسری‏های خودرا بر سینه خود افکنند و زینت‏های خود را آشکار نسازند؛ مگر برای شوهرانشان، پدرانشان، پدر شوهرانشان، پسرانشان، پسران همسرانشان، برادرانشان، پسر برادرانشان، پسر خواهرانشان، زنان هم‏کیششان، کنیزانشان و مردان سفیهی که تمایلی به زنان ندارند و کودکانی که از امور جنسی بی‏اطلاعند و پاهای خود را بر زمین نکوبند تا زینت‏های پنهانشان آشکار شود و همگی به سوی خداوند توبه کنید ای مؤمنان؛ باشد که رستگار شوید».46 افزون بر آن، در آیات دیگر، پوشیدگی کامل اندام،47 نیک و شایسته، با وقار و بدور از تحریک سخن گفتن و دوری از آرایش‏های جاهلیت نخستین،48 توصیه شده است. در روایات نیز پوشیدن جامه بدن‏نما و نازک نزد نامحرم‏49، آرایش و استعمال عطر در خارج از خانه‏50، اختلاط فساد برانگیز زن و مرد51، دست دادن و مصافحه با نامحرم‏52و تشبه به جنس مخالف 53 منع شده است و مردان با غیرت،54 به هدایت و کنترل همسر و دختران، عفّت نسبت به زنان مردم‏55 و دوری از چشم‏چرانی توصیه شده‏اند. پس معلوم شد که تفاوت اساسی حجاب اسلامی با حجاب ادیان گذشته، در این است که اسلام وجوب پوشش زنان را متناسب با شئونات انسان، با تعدیل و نظم مناسب و به دور از افراط و تفریط، سهل‏انگاری مضرّ یا سخت‏گیری بی‏مورد به جامعه بشری ارزانی داشته است. حجاب اسلامی همچون حجاب مورد توصیه پاپ‏ها، به معنای حبس زن در خانه یا پرده‏نشینی و دوری از شرکت در مسایل اجتماعی نیست؛ بلکه بدین معناست که زن در معاشرت خود با مردان بیگانه، موی سر و اندام خویش را بپوشاند و به جلوه‏گری و خودنمایی نپردازد تا در جامعه، غریزه آتشین جنسی تحریک نگردد؛ بلکه در محیط خانواده، این غریزه به صورت صحیح ارضا گردد.   

حجاب در آیین اسلام‏

بدون شک، پوشش زن در برابر مردان بیگانه، یکی از ضروریات دین اسلام است. قرآن کریم می‏فرماید: «و به بانوان باایمان بگو چشم‏های خود را فروپوشند و عورت‏های خود را از نگاه دیگران پوشیده نگاه دارند و زینت‏های خود را، جز آن مقداری که ظاهر است، آشکار نسازند و روسری‏های خودرا بر سینه خود افکنند و زینت‏های خود را آشکار نسازند؛ مگر برای شوهرانشان، پدرانشان، پدر شوهرانشان، پسرانشان، پسران همسرانشان، برادرانشان، پسر برادرانشان، پسر خواهرانشان، زنان هم‏کیششان، کنیزانشان و مردان سفیهی که تمایلی به زنان ندارند و کودکانی که از امور جنسی بی‏اطلاعند و پاهای خود را بر زمین نکوبند تا زینت‏های پنهانشان آشکار شود و همگی به سوی خداوند توبه کنید ای مؤمنان؛ باشد که رستگار شوید».46 افزون بر آن، در آیات دیگر، پوشیدگی کامل اندام،47 نیک و شایسته، با وقار و بدور از تحریک سخن گفتن و دوری از آرایش‏های جاهلیت نخستین،48 توصیه شده است. در روایات نیز پوشیدن جامه بدن‏نما و نازک نزد نامحرم‏49، آرایش و استعمال عطر در خارج از خانه‏50، اختلاط فساد برانگیز زن و مرد51، دست دادن و مصافحه با نامحرم‏52و تشبه به جنس مخالف 53 منع شده است و مردان با غیرت،54 به هدایت و کنترل همسر و دختران، عفّت نسبت به زنان مردم‏55 و دوری از چشم‏چرانی توصیه شده‏اند. پس معلوم شد که تفاوت اساسی حجاب اسلامی با حجاب ادیان گذشته، در این است که اسلام وجوب پوشش زنان را متناسب با شئونات انسان، با تعدیل و نظم مناسب و به دور از افراط و تفریط، سهل‏انگاری مضرّ یا سخت‏گیری بی‏مورد به جامعه بشری ارزانی داشته است. حجاب اسلامی همچون حجاب مورد توصیه پاپ‏ها، به معنای حبس زن در خانه یا پرده‏نشینی و دوری از شرکت در مسایل اجتماعی نیست؛ بلکه بدین معناست که زن در معاشرت خود با مردان بیگانه، موی سر و اندام خویش را بپوشاند و به جلوه‏گری و خودنمایی نپردازد تا در جامعه، غریزه آتشین جنسی تحریک نگردد؛ بلکه در محیط خانواده، این غریزه به صورت صحیح ارضا گردد.   

حجاب در آیین مسیحیت‏

مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب را تغییر نداد، بلکه قوانین شدید آن را استمرار بخشید و در برخی موارد، قدم را فراتر نهاد و با سخت‏گیری بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخت؛ زیرا در شریعت یهود، تشکیل خانواده و ازدواج امری مقدس محسوب می‏شد و طبق نوشته ویل دورانت، در سن بیست سالگی اجباری بود؛33 اما از دیدگاه مسیحیت قرون اوّلیه، تجرّد، مقدس شمرده می‏شد.34 بنابر این مسیحیت، برای از بین بردن زمینه هرگونه تحریک و تهییج، زنان را به صورت شدیدتری به رعایت کامل پوشش و دوری از هر گونه آرایش و تزیین فراخواند. برابر متون تاریخی، چادر و روبند، برای همگان - حتّی برای خاتون‏های اشراف - ضروری بود و در اعیاد نیز کسی آن را کنار نمی‏گذاشت؛ بلکه با طلا و نقره و پارچه‏های زربفت آن را تزیین می‏نمودند و حتّی برای تفریح نیز با حجب و حیای کامل در مجالس انس و یا گردش‏هایی دور از چشم نامحرمان، شرکت می‏جستند. انجیل در موارد فراوان، بر وجوب حجاب و پوشش تأکید و پیروانش را به تنزّه از اِعمال شهوت و عفاف فراخوانده است؛ در انجیل می‏خوانیم: همچنین زنان پیر در سیرت متقی باشند و نه غیبت‏گو و نه بنده شراب زیاده، بلکه معلمات تعلیم نیکو* تا زنان جوان را خِرَد بیاموزند که شوهر دوست و فرزند دوست باشند* و خرداندیش و عفیفه و خانه‏نشین و نیکو و مطیع شوهران خود که مبادا کلام خدا متهم شود*35 در «کتاب مقدس» در مورد لزوم آراستگی به حیا و کنار نهادن آرایش ظاهری چنین آمده است: همچنین زنان، خویشتن را بیارایند به لباسِ مزّین به حیا و پرهیز؛ نه به زلف‏ها و طلا و مروارید و رختِ گران‏بها* ...زن با سکوت به کمال اطاعت تعلیم گیرد* و زن را اجازت نمی‏دهم که تعلیم دهد یا بر شوهر مسلّط شود؛ بلکه در سکوت بماند*36 همچنین ای زنان، ...* و شما را زینت ظاهری نباشد از بافتن موی و متحلّی شدن به طلا و پوشیدن لباس * بلکه انسانیت باطنی قلبی در لباس غیر فاسد، روح حلیم و آرام که نزد خدا گرانبهاست * زیرا بدین گونه زنان مقدسه در سابق نیز که متوکل به خدا بودند، خویشتن را زینت می‏نمودند.37 افزون بر موارد پیشین، «عهد جدید» نیز لزوم پوشاندن موی سر، به ویژه در مراسم عبادی،38 لزوم سکوت به ویژه در کلیسا،39 با وقار و امین بودن زن 40و نهی از نگاه ناپاک به بیگانگان را خاطرنشان ساخته، می‏گوید: کسی که به زنی نظر شهوت اندازد، همان دم، در دل خود با او زنا کرده است * پس اگر چشم راستت، تو را بلغزاند، قلعش کن و از خود دور انداز؛ زیرا تو را بهتر آن است که عضوی از اعضایت تباه گردد، از آن که تمام بدنت در جهنم افکنده شود*41 دستورات دینی پاپ‏ها و کاردینال‏های مسیحی که بر اساس آن پوشاندن صورت الزامی و تزیین موی سر و آرایش آن و تنظیم آنها در آیینه و سوراخ نمودن گوش‏ها و آویختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قیمتی، رنگ نمودن مو و تغییر صورت ظاهری ممنوع بود، شدت بیشتری رانشان می‏دهد.42 در مورد سیره عملی زنان مسیحی، دائره? المعارف لاروس می‏گوید: دین مسیحی، برای زن، خِمار را باقی نهاد؛ وقتی وارد اروپا شد، آن را نیکو شمرد. زن‏ها در کوچه و وقت نماز، خمار داشتند. در قرون وسطی، خصوصاً قرن نهم، خمار رواج داشت. آستین خمار، شانه زن را پوشیده، تقریباً به زمین می‏رسید. این عادت تا قرن سیزدهم باقی بود.43 ویل دورانت نیز در مورد سیره عملی زنان مسیحی چنین می‏نویسد: ساق پای زنان چیزی نبود که در ملأ عام و یا رایگان به چشم خورد.... البسه بانوان در مجالس تورنه، موضوع مهمّی برای روحانیون بود که کاردینال‏ها، درازی جامه‏های خواتین را معیّن می‏کردند. هنگامی که کشیشان چادر و روبند را یکی از ارکان اخلاقیات عیسوی دانستند، به دستور زن‏ها، چادرها را از مشمش ظریف و حریر زربفت ساختند... .44 تصویرهایی که از پوشاک مسیحیان و زنان اروپا به جا مانده، به وضوح حجاب کامل زنان را نشان می‏دهد.45   

حجاب در آیین یهود

همه مؤرخان، از حجاب سخت زنان یهودی سخن گفته‏اند14. ویل دورانت می‏گوید: گفت‏وگوی علنی میان ذکور و اِناث، حتّی بین زن و شوهر از طرف فقهای دین ممنوع گردیده بود.... .دختران را به مدرسه نمی‏فرستادند و در مورد آنها کسب اندکی علم را به ویژه چیز خطرناکی می‏شمردند. با این همه، تدریس خصوصی برای اِناث مجاز بود.15 نپوشاندن موی سر خلافی بود که مرتکب آن را مستوجب طلاق می‏ساخت.16 زندگی جنسی آنان، علی‏رغمِ تعدد زوجات، به طرز شایان توجّه ، منزّه از خطایا بود. زنان آنان، دوشیزگانی محجوب، همسرانی کوشا، مادرانی پُرزا و امین بودند و از آن‏جا که زود وصلت می‏کردند، فحشا به حدّاقل تخفیف پیدا می‏کرد.17 بدون تردید مبنای حجاب در شریعت یهود، آیات تورات بود که بر حجاب تأکید می‏نمود. کاربرد واژه «چادُر» و «برقع» که به معنای روپوش صورت است، در آن آیات، کیفیت پوشش زنان یهودی را نشان می‏دهد. تورات تشبه مرد و زن به یکدیگر را نهی نموده، می‏گوید:متاع مرد بر زن نباشد و مرد لباس زن را نپوشد؛ زیرا هر که این را کند، مکروه «یَهْوَه» خدای تو ست.18 بی‏حجابی سبب نزول عذاب معرفی شده است؛ خداوند می‏گوید: از این جهت که دختران صهیون متکبرند و با گردن افراشته و غمزات چشم راه می‏روند و به ناز می‏خرامند و به پای‏های خویش خلخال‏ها را به صدا می‏آورند* بنابراین خداوند فَرْق سر دختران صهیون را کَلْ خواهد ساخت و خداوند عورت ایشان را برهنه خواهد نمود* و در آن روز، خداوند زینت خلخال‏ها و پیشانی‏بندها و هلال‏ها را دور خواهد کرد* و گوشوارها و دستبندها و روبندها را * و دستارها و زنجیرها و کمربندها و عطردان‏ها و تعویذها را * و انگشترها و حلقه‏های بینی را * و زخوت نفیسه و رداها و شال‏ها و کیسه‏ها را * و آینه‏ها و کتان نازک و عمامه‏ها و برقع‏ها را * و واقع می‏شود که به عوض عطریّات، عفونت خواهد شد و به عوض کمربند، ریسمان و به عوض موی‏های بافته، کَلی و به عوض سینه‏بند، زنّار پلاس و به عوض زیبایی، سوختگی خواهد بود * مردانت به شمشیر و شجاعانت در جنگ خواهند افتاد * و دروازه‏های وی، ناله و ماتم خواهند کرد و او خراب شده، بر زمین خواهد نشست.19 افزون بر موارد فوق، در کتاب مقدس، وجوب پوشاندن موی سر20 لزوم پرهیز از زنان فریبکار و بیگانه‏21، نهی از لمس و تماس‏22 و واژه چادر23، نقاب‏24 و برقع‏25 آمده است؛ به عنوان نمونه در مورد عروس یهودا می‏خوانیم: پس رخت بیوکی را از خویشتن بیرون کرده، برقعی به رو کشیده و خود را در چادری پوشید و به دروازه عینایم که در راه تمنه است، بنشست.26 در «تلمود» اصلی‏ترین کتاب فقهی که به گفته ویل‏دورانت، اساس تعلیم و تربیت یهود27 است، نیز بر لزوم پوشاندن سر از نامحرمان، لزوم سکوت زن و پرهیز از هرگونه آرایش برای سایر مردها28، پرهیز از نگاه زن به مردان بیگانه، 29 اجتناب از نگاه مرد به زنان نامحرم‏30 و لزوم پرهیز از هر امر تحریک‏آمیز،31 تأکید شده است. برابر حکم سخت‏گیرانه تلمود، اگر رفتار زن فضیحت‏آمیز باشد، شوهر حق دارد او را بدون پرداخت مبلغ کتوبا(مهریه) طلاق دهد و زنانی که در موارد زیر به رفتار و کردار آنها اشاره می‏شود، ازدواجشان باطل است و مبلغ کتوبا (مهریه) به ایشان تعلّق نمی‏گیرد؛ زنی که از اجرای قوانین دینی یهود سرپیچی می‏کند و فی‏المثل بدون پوشاندن سرِ خود، به میان مردان می‏رود، در کوچه و بازار پشم می‏ریسد و با هر مردی از روی سبک سری به گفت‏وگو می‏پردازد. زنی که در حضور شوهر خود، به والدین او دشنام می‏دهد و زن بلند صدا که در خانه با شوهر خود به صدای بلند درباره امور زناشویی صحبت می‏کند و همسایگانِ او می‏شنوند که چه می‏گوید.32 برخورد حضرت موسی(ع) با دختران شعیب که به آنان فرمود تا پشت سر او حرکت کرده، از پشت سر، او را به منزل پدرشان هدایت کنند، و نیز سیره عملی یهودیان مبنی بر استفاده از چادر و برقع و روبند، تفکیک و جدا بودن محل عبادت زنان از مردان در کنیسه، ناشایسته شمردن اشعاری که در تمجید زیبایی زنان سروده شده است و ایراد خطابه توسط زنان از پشت پرده، بیانگر کیفیت شدید و سخت‏گیرانه حجاب نزد یهودیان است.   

حجاب در آیین زرتشت‏

نخستین مردمی که به سرزمین ایران آمدند، آریایی‏ها بودند. آنان به دو گروه عمده «مادها» و «پارس‏ها» تقسیم می‏شدند. با اتّحاد مادها، دولت «ماد» تشکیل شد. پس از مدّتی پارس‏ها توانستند دولت ماد را از بین ببرند و سلسله‏های هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان را بنیانگذاری کنند. پژوهش‏ها نشان می‏دهد که زنان ایران زمین از زمان مادها که نخستین ساکنان این دیار بودند، دارای حجاب کاملی، شامل پیراهن بلند چین‏دار، شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند بر روی لباس‏ها بوده‏اند.4 این حجاب در دوران سلسله‏های مختلف پارس‏ها نیز معمول بوده است.5 بنابر این، در زمان بعثت زرتشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانی از حجابی کامل برخوردار بوده‏اند. برابر متون تاریخی، در همه آن زمان‏ها پوشاندن موی سر و داشتن لباس بلند و شلوار و چادر رایج بوده است و زنان هر چند با آزادی در محیط بیرون خانه رفت و آمد می‏کردند و همپای مردان به کار می‏پرداختند، ولی این امور با حجاب کامل و پرهیز شدید از اختلاطهای فسادانگیز همراه بوده است. جایگاه فرهنگی پوشش در میان زنان نجیب ایران‏زمین به گونه‏ای است که در دوران سلطه کامل شاهان، هنگامی که خشایارشاه به ملکه «وشی» دستور داد که بدون پوشش به بزم بیاید تا حاضران، زیبایی اندام او را بنگرند، وی امتناع نمود و از انجام فرمان پادشاه سر باز زد و به خاطر این سرپیچی، به حکم دادوَران، عنوان «ملکه ایران» را از دست داد.6 در زمان ساسانیان - که پس از نبوت زرتشت است - افزون بر چادر، پوشش صورت نیز در میان زنان اشراف معمول شد. به گفته ویل دورانت پس از داریوش، زنان طبقات بالای اجتماع، جرأت نداشتند که جز در تختِ روانِ روپوش دار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آنان اجازه داده نمی‏شد که آشکارا با مردان آمد و رفت کنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی حتی پدر و برادرشان را ببینند. در نقش‏هایی که از ایران باستان بر جای مانده است، هیچ صورت زنی دیده نمی‏شود و نامی از ایشان نیامده است.7 تجلیّات پوشش در میان زنان ایران چنان چشم‏گیر است که برخی از اندیشمندان و تمدن‏نگاران، ایران را منبع اصلی ترویج حجاب در جهان معرفی کرده‏اند.8 از آن‏جا که مرکز بعثت «اشو زرتشت» ایران بوده است و آن حضرت در زمینه اصل حجاب و پوشش زنان در جامعه خویش کمبودی نمی‏دیده است، با تأیید حدود و کیفیت حجاب رایج آن دوران، کوشید تا با پندهای، خود ریشه‏های درونی حجاب را تعمیق و مستحکم نموده، عامل درون را ضامن اجرا و پشتوانه استمرار و استواری حجاب معمول قرار دهد. به پند و اندرزهای «اشوزرتشت» بنگرید تا تلاش وی برای تعالی و آموزش مبانی حجاب و بیان لزوم توأم نمودن حجاب ظاهری با عفّت باطنی، روشن‏تر شود؛ او می‏فرماید: ای نوعروسان و دامادان!... با غیرت، در پی زندگانیِ پاک‏منشی بر آیید... .ای مردان و زنان! راه راست را دریابید و پیروی کنید. هیچ گاه گردِ دروغ و خوشی‏های زودگذری که تباه کننده زندگی است، نگردید؛ زیرا لذّتی که با بدنامی و گناه همراه باشد، همچون زهر کشنده‏ای است که با شیرینی درآمیخته و همانند خودش دوزخی است. با این گونه کارها، زندگانی گیتی خود را تباه مسازید. پاداش رهروان نیکی، به کسی می‏رسد که هوا، هوس، خودخواهی و آرزوهای باطل را از خود دور ساخته، بر نفس خویش چیره گردد و کوتاهی و غفلت در این راه، پایانش جز ناله و افسوس نخواهد بود. فریب خوردگانی که دست به کردار زشت زنند، گرفتار بدبختی و نیستی خواهند شد و سرانجامشان خروش و فریاد و ناله است.9 گفتنی است که در دین زرتشت، لباس یا کیفیت خاصی برای حجاب زنان واجب نشده است؛ بلکه لباس رایج آن زمان که شامل لباس بلند، شلوار و سرپوش - یعنی چادر یا شنلی بر روی آن - بوده است، مورد تقریر و تنفیذ قرار گرفته است. هر چند که استفاده از سِدرِه و کُشتی - لباس مذهبی ویژه زرتشتیان - توصیه شده است.10 البته بر هر مرد و زن واجب است که هنگام انجام مراسم عبادی و نیایش، سر خود را بپوشاند. بنا به گفته مؤبد «رستم شهرزادی» پوشش زنان باید به گونه‏ای باشد که هیچ یک از موهای سرِ زن از سرپوش بیرون نباشد. در خرده اوستا، به طور صریح چنین آمده است: «نامی زت واجیم، همگی سر واپوشیم و همگی نماز و کریم بدادار هورمزد؛11 یعنی همگان نامی ز تو بر گوییم و همگان سر خود را می‏پوشیم و آن گاه به درگاه دادار اهورمزدا نماز می‏کنیم». بر اساس آموزه‏های دینی، یک زرتشتی مؤمن، باید از نگاه ناپاک به زنان دوری جوید و حتی از به کارگیری چنین مردانی خودداری کند. در اندرز «آذربادماراسپند» مؤبد موبدان آمده است: «مرد بدچشم را به معاونت خود قبول مکن‏12». پوشش موی سر و داشتن نقاب بر چهره، پس از سقوط ساسانیان نیز ادامه یافته است. به این نمونه بنگرید: پس از فتح ایران، هنگامی که سه تن از دختران کسری‏، شاهنشاه ساسانی را برای عمر آوردند، شاهزادگان ایرانی همچنان با نقاب، چهره خود را پوشانده بودند. عمر دستور داد تا پوشش از چهره بر گیرند تا خریداران پس از نگاه، پول بیشتری مبذول دارند. دوشیزگان ایرانی خودداری کردند و به سینه مأمور اجرای حکم عمر مشت زده، آنان را از خود دور ساختند. عمر بسیار خشمناک شد؛ ولی امام علی(ع) او را به مدارا و تکریم آنان توصیه فرمود.13




موضوع مطلب :


جمعه 92 شهریور 8 :: 12:9 عصر :: نویسنده : شمس

در حالی که در جهان بد حجابی و بی حجابی شیوع پیدا کرده و در اثر همین کار ، فساد و بی بند و باری ، بسیاری از کشورهای دنیا را فرا گرفته ،عده ای گمان می کنند که حجاب مخصوص دین مقدس اسلام و بعضی از ادیان الهی است ، در حالی که این توهم و گمان صحیح و شایسته نیست . زیرا آنچه به طور خلاصه می توان گفت آن است که : تمام ملل و مردم جهان زنانشان دارای حجاب بوده اند اگر چه در کیفیت پوشش فرق داشته اند . اکنون برای ثابت شدن این موضوع به شواهد و ادله ای از قران کریم ، تورات و انجیل و نقوش به جا مانده از پیشینیان می پردازیم .

1- قرآن کریم و حجاب زنان در اقوام گذشته

از قصه حضرت آدم و حوا که در سوره مبارکه اعراف از آیه 11-27 و در سوره مبارکه طه از آیه 116-123 آمده استفاده می شود که : حوا پوشش و حجابی داشته که در اثر فریب شیطان برهنه گردیده است . در روایتی از ابن عباس آمده است که :

بعد از آنکه آدم و حوا برهنه شدند خداوند امر کرد قوچی را ذبح کنند ، سپس حوا پشم آن را رشت و با یاری آدم از تابیده های آن یک جامه بلند برای آدم و یک پیراهن و روسری برای خود بافت . بدین وسیله بدن انسانهای نخستین پوشیده و با حجاب گردید وهر دو از برهنگی و شرمندگی آن نجات یافتند

2- فطرت و طبیعت زن

صفت حیا و عفت در زن وغیرت در مرد یک امر فطری است که خداوند غیور این دو صفت و سایر صفات را در هنگام خلقت در ذات انسان قرار داده است . بنابراین زن از نظر فطری و طبیعت ، عفت و پاکدامنی را دوست دارد واز بی عفتی و برهنگی نفرت دارد هر چند به موجب نداشتن اعتقاد و ایمان قوی به خداوند بزرگ و روز قیامت و نداشتن تربیت صحیح و کمبودهای روانی و نیز به سبب گرفتار شدن در دام شیطان و مردان شیاد و پوشانده است به گونه ای که با چشم بصیرت نمی توانند راه خداوند بزرگ را از راه شیطان تشخیص دهند و متاسفانه چنان در گرداب لجن زار گناه فرو رفته اند که به چیزی جز شهوات نمی اندیشند .

3- حجاب در تورات

تورات و انجیل فعلی که به دست بعضی از شاگردان حضرت موسی و عیسی نوشته شده برموضوع پاکدامنی و حجاب زن و دوری از هر ناز و عشوه گری جز در برابر شوهر تاکید نموده است .

تورات درباره رفقه ( دختر بتوئیل ) که با نامحرم برخورد می کند چنین می گوید :

رفقه چشمان خود را بلند کرده ، اسحاق را دید و از شتر خود فرو آمد . و از خادم پرسید : این مرد کیست که در صحرا به استقبال ما می آید ؟ خادم گفت : آقای من است . پس برقع ( نقاب ) خود را گرفته ،خود را پوشاند

تورات در مورد دختر مو آبیه می گوید :

بو عز بروت گفت :

ای دخترم مگر نمی شنوی ! به هیچ کشت زار ، دیگر برای خوشه چینی مرو و از اینجا مگذر ، بلکه با کنیزان من در اینجا باشد و چشمانت به زمینی که می دروند نگران باشد و در عقب ایشان برو . آیا جوانان راحکم نکردم که تو را لمس نکنند

بو عز گفت : زنهار کسی نفهمد که این زن به خرمن آمده است ، و گفت چادری که بر تو است بیاور و بگیر .

4- سخل ویل دورانت در باره حجاب یهودیان

« در قرون وسطی یهودیان همچنان نسوان ( زنان ) خویش را با لباسهای فاخر می آراستند . کسی به آنها اجازه نمی داد که با سر عریان به میان مردم روند. نپوشاندن موی سر خلافی بود که مرتکب را مستوجب طلاق می ساخت . از جمله تعالیم شرع یکی آن بود که مرد یهودی نباید در حضور زنی که موی سرش هویداست دست به درگاه خدا بردارد

5- سخن تورات در مورد عذاب زنان بی تقوی

خداوند می فرماید : از این جهت که دختران صهیون متکبر هستند و با گردن افراشته و غمرات چشم راه می روند ، و به ناز می خرامند و به پاهای خویش خلخالها را به صدا در می آورند ، بنابراین خداوند فرق سر دختران صهیون را کل ( کچل ) خواهد ساخت و خداوند عورت ایشان را برهنه خواهد نمود . و در آن روز خداوند زینت ، خلخالها و پیشانی بند ها و هلالها را دور خواهد کرد ، و گوشواره ها و دستبند ها و رو بند ها را ، و دستارها و زنجیرها و کمر بند ها و عطر دانها و تعویذها ، و انگشتر ها و حلقه های بینی را ، و رخوت نفیسه و رداها و شالها و کیسه ها را ، و آینه ها و کتان نازک وعمامه ها و برقعها را ، و واقع می شود که به عوض عطریات عقونت خواهد شد و به عوض کمر بند ریسمان و به عوض مویهای بافته کلی (کچلی) و به عوض سینه بند زنار پلاس و به عوض زیبائی سوختگی خواهد بود

6- حجاب در انجیل

به بخش هایی از انجیل درباره لزوم رعایت تقوی و پاکدامنی زنان توجه فرمایید :

7- وظیفه زنان از نظر انجیل

اما تو سخنان شایسته تعلیم صحیح را بگو ، که مردان پیر هشیار و با وقار و خرداندیش و در ایمان وعفت وصبر و صحیح باشند .

و همچنین زنان پیر در سیر متقی باشند و نه غیبت گو و نه بنده شراب زیاده بلکه معلمات تعلیم نیکو ، تا زنان جوان را خرد بیاموزند که شوهر دوست و فرزند دوست باشند و خرد اندیش وعفیفه و خانه نشین و نیکو ومطیع شوهران خودکه مباداکلام خدا متهم شود

و همچنین زنان ، خویشتن را بیارایند به لباس مزین به حیا و پرهیز ، نه ( مزین ) به زلفها ( موی سر – گیسو ) و طلا و مروارید و رخت گران بها .

و شما را زینت ظاهری نباشد از بافتن موی و متحلی شدن به طلا و پوشیدن لباس ، بلکه انسانیت باطنی قلبی در لباس غیر فاسد ، روح حلیم و آرام که نزد خدا گرانبهاست . زیرا بدین گونه ، زنان مقدسه در سابق نیز که متوکل به خدا بودند خویشتن را زینت می نمودند و شوهران خود را اطاعت می کردند مانند ساره که مطیع ابراهیم بود

8- نهی از نگاه به نامحرم

اگر دستت یا پایت تو را بلغزاند آن را قطع کرده از خود دور انداز ، زیرا تو را بهتر است که لنگ یا شل داخل حیات شوی از آن که با دو دست یا پا در نار ( آتش ) جاودانی افکنده شوی .

اگر چشمت تو را لغزش دهد آن را قلع کرده ، از خود دور انداز ، زیرا تو را بهتر است با یک چشم وارد حیات شوی از اینکه با دو چشم در آتش افکنده شوی

شگفت اینکه قرآن کریم و تورات و انجیل فعلی مردم را از این گناهان برحذر داشته است و کسانی که امروز ادعای پیروی از این دو پیامبر بزرگ را می کنند ، اگر راست می گویند باید به دستورهای کتاب مقدسشان عمل کنند . اما متاسفانه اکثر بی بند و باریهای زنان از جانب اینان به سراسر عالم سرایت کرده است .

سوال : اگر تورات و انجیل روی حجاب و پاکدامنی زن و سایر احکام و مسائل اخلاقی این همه تاکید نموده است . پس چرا در اروپا و بعضی از کشوورهای دیگر که خود را پیرو حضرت موسی وحضرت عیسی می داننداین همه برهنگی و بی بند و باری از جانب بسیاری از زنان مشاهده می شود .

جواب :

اولا : همانطوری که در بین مسلمانان بعضی از افراد به قرآن کریم و احادیث پیامبر اکرم و ائمه اطهار عمل نمی کنند و در ظاهر مسلمانان هستند ، در بین یهودیان و مسیحیان هم افراد بسیار هستند که ادعای پیروی از حضرت موسی و حضرت عیسی را دارند . ولی در حقیقت بنده هوی و هوس خود هستند نه بنده خداوند بزرگ یهودیان این دو پیامبر بزرگ .

ثانیا : از زمانی که اروپا از نظر علم و صنعت رشد چشمگیری داشت به همان نسبت از دین و مسائل معنوی دور شد که یکی از آنها رواج فساد و برهنگی در بین بسیاری از زنان آنها بود و این موضوع اختصاص به اروپا ندارد بلکه کشورهای اسلامی هم اگر دقت نکنند ، و همزمان با رشد صنعت به رشد معنویت جامعه فکر نکنند به درد و بلای اروپا مبتلا خواهند شد و این موضوعی است که قرآن کریم در موارد متعدد ی به آن هشدار داده است و مردم شریف و مسلمان ایران اسلامی و مسئولین متعهد نظام کاملا هوشیار باشند مسئله ایمان و ارزشهای اسلامی در درجه اول و موضوع صنعت و رشد اقتصادی در درجه دوم قراردارد .

9- سخن جرجی زیدان درمورد حجاب در اروپا

این دانشمند معروف مسیحی می گوید : اگر مقصود از حجاب پوشاندن بدن به وسیله چادر و روسری ونقاب و امثال آن است ، این موضوع قبل از اسلام و حتی پیش از دین مسیح بوده است و مسیحیت هم در آن تغییری نداده است و تا قرون وسطی در اروپا حجاب معمول بوده و تا به امروز هم آثار حجاب در اروپا باقی است .

10 – نظر ویل دورانت درباره اصحاب در اروپا و علت برهنگی :

در وصیت پنجم ( از وصایای دهگانه موسی ) خانواده ، تقدیس می شود ، از لحاظ سازمان تامین اجتماعی ، آن را در منزلتی قرارمیدهد که تنها معبد از آن بالاتر است . این اهمیت و احترام که در آن زمان برای خانواده بود ، در تمام قرون وسطی و قرون جدید در اروپا مراعات می شد و چون انقلاب صنعتی معاصر آغاز شد ، مقام خانواده نیز متزلزل گردید و انحطاط یافت .

11- نظر دو مرجع بزرگ مسیحیت درباره حجاب :

کلمنت و ترتولیان می گویند : زن باید کاملا در حجاب پوشیده باشد الا آنکه در خانه باشد ، زیرا فقط لباسی که او را می پوشاند می تواند از خیره شدن چشمها به سوی او مانع گردد . زن نباید صورت خود را عریان ارائه دهد تا دیگری را با نگاه کردن به صورتش وادار به گناه نماید .

برای زن مومن عیسوی د رنظر خداوند پسندیده نیست که به زیور آراسته گردد و حتی زیبایی طبیعی آن باید با اختفا و فراموشی آن از بین برده شود . زیرا برای بینندگان خطرناک است .

درست کردن موی سر و آرایش آن و تنظیم آنها در آیینه فقط از خصوصیات زنانی است که شرم و حیاء را از دست داده اند .

.... موهایت را به رنگهای مختلف در نیاور ، خلخال طلا مبند و صورت ظاهری خود را تغییر نده .

12- حجاب در شریعت زردشت

در کیش آریایی ، زنان محترم محجوب بوده اند . زنان محترم ایران برای حفظ حیثیت طبقه ممتاز و ایجاد حدودی که آنها را از زنان عادی و طبقه چهارم امتیاز دهد صورت خود را می پوشاندند و گیسوان خود را پنهان نگه می داشتند .

13- داستان دختران کسری

14- هنگامی که سه تن از دختران کسری ( شاهنامه ساسانی ) با ثروت فراوانی از اموال آنها را نزد عمر آوردند شاهزادگان ایرانی را برابر عمر در حالی که با پوشش و نقاب چهره خود را پوشانده بودند واداشتند .

عمر دستور داد با آوازی بلند روی آنان فریاد کشند که پوشش از چهره برگیرند تا مسلمانان آنها را ببینند و خریداران بیشتر با پول زیادتری پیدا شوند .

دوشیزگان ایرانی از برهنه کردن صورت خودداری کردند ، ویک مشت به سینه نماینده عمر زدند و آنان را از خود دور ساختند . عمر خشمناک شد و خواست با تازیانه آنان را بیازارد . در آن حال شاهزادگان می گریستند . در همین زمان حضرت علی به عمر فرمود :

در رفتارت مدارا کن ! از پیغمبر خدا شنیدم که می فرمود : بزرگ و شریف هر قومی راکه خوار و فقیر شده ، گرامی دارید .

عمر پس از شنیدن فرمایش حضرت علی آتش خشمش فرو نشست.                    

منبع:راسخون

 




موضوع مطلب :


جمعه 92 شهریور 8 :: 12:6 عصر :: نویسنده : شمس

«حجاب» این واژه عربی، درنگاهی معنایی به معنای پوشیدن، پوشش، پرده و حاجب است که البته دراین میان، معنای «پرده»، بیشترین کاربرد را دارد. درقانون اساسی همیشه تغییر ناپذیر جاویدان ما، قرآن، این واژه همواره به معنای پرده و حایل به کار رفته است؛ آنچنان که می خوانیم:

 ما درمیان تو وکسانی که ایمان به آخرت نمی آورند، پرده پوشیده ای قرار دادیم. (اسراء-آیه 45)

 یا درجایی دیگر از این کتاب آسمانی می بینیم:

 تا موقعی که خورشید درپشت پرده افق پنهان شد. (ص - آیه 32)

 گذری کوتاه برگفتار دانشمندان دین و نگاهی کوتاه به اندیشه های اسلام شناسان، ازگذشته تا حال، نشان دهنده آن است که دربیان پوشش زنان، چه درآیات و روایات و چه درگفتار و سخنان، از واژه «ستر» استفاده شده است و بهره گیری از واژه ای چون «حجاب» با درونمایه پیش گفته شده، چندان جایگاهی ندارد. با توجه به چنین سخنی است که اندیشمند شهید مرتضی مطهری دراین باره می نویسد:

 استعمال کلمه «حجاب» درمورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتاً جدید است. در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها کلمه «ستر» که به معنی پوشش است، به کار رفته است.فقها چه درکتاب الصلوه و چه درکتاب النکاه که متعرض این مطلب شده اند کلمه «ستر» رابه کار برده اند نه کلمه «حجاب» را.

 بهتر این بود که این کلمه عوض نمی شد و ما همیشه همان کلمه «پوشش» را به کار می بردیم، زیرا چنان که گفتیم معنی شایع لغت «حجاب» پرده است و اگر درمورد پوشش به کار برده می شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و درخانه محبوس باشد و بیرون نرود.

 وظیفه پوشش که اسلام برای زنان مقررکرده است بدین معنی نیست که از خانه بیرون نروند. زندانی کردن و حبس زن دراسلام مطرح نیست. در برخی از کشورهای قدیم مثل ایران قدیم و هند چنین چیزهایی وجود داشته است، ولی دراسلام وجود ندارد.

پوشش زن در اسلام این است که زن درمعاشرت خود با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد. آیات مربوطه همین معنی را ذکر می کند و فتوای فقها هم موید همین مطلب است و ما حدود این پوشش را با استفاده از قرآن و منابع سنت ذکر خواهیم کرد. در آیات مربوطه، لغت «حجاب» به کار نرفته است. آیاتی که دراین باره هست، چه درسوره مبارکه نور و چه در سوره مبارکه احزاب، حدود پوشش و تماس های زن ومرد را ذکر کرده است، بدون آن که کلمه حجاب را به کار برده باشد.» (مطهری، 1379:73)

از این رو، با توجه به چنین سخنانی، اینک گاه آن است که فهرست وار همراه با بیانی کوتاه و سخنی مجمل، به توصیف و تبیین اصطلاح «حجاب اسلامی» یا به بیانی درست تر «پوشش اسلامی»، درقالب گزاره هایی چون گزاره های زیر بپردازیم:

 1- حجاب و فلسفه آن

 اگر به انسان وساختار وجودی او، چه ازلحاظ جسمی و چه از نگاه روحی، بنگریم و از این رهگذر، نظری به انگیزه های نهفته و امیال گوناگون خفته در سرشت و خمیرمایه وجودی او که «فطرت» نامیده می شود، بیندازیم به راحتی درمی یابیم که ازجمله نیرومندترین، بزرگترین و برترین نیروهای موجود در او، انسان حس و غریزه «جنسی» است، میلی نیرومند که اگر درمسیر صحیح و راه درست خویش هدایت نشود، به سهولت سرچشمه گناهان بزرگ و معاصی نابخشوده می شود و پیامدی جز تبدیل زندگی پرنشاط و پویای انسانی به جان کندنی سراسر حزن، اندوه و تباهی درپی نمی آورد.

نگاهی کوتاه به خون ریزی ها، جنگ ها و عصیان های پدیدارشده درتاریخ تمدن بشری، بیش از همیشه، این واقعیت تلخ را جلوه گر می سازد که: انسان درهیچ زمینه ای به این اندازه و پایه آسیب پذیر نیست و هیچ نیرویی درایجاد سرکشی در نهاد او، به پای این میل غریزی نمی رسد.

اندیشمندان و روشنفکران، با توجه به چنین نکته ای، از دیروز تا به امروز همراه با طرح فرضیه های گوناگون و ارائه نظریه های مختلف، سعی درمقابله اصولی و از رهگذر آن ، چاره جویی بنیادین در رویارویی با این غریزه و میل فطری داشته اند و دراین راه، تاکنون نظریه های مختلف و متفاوت را بیان کرده اند. گروهی چون مانی، بودا و تولستوی گفته اند که این میل نهفته و غریزه ذاتی را به کلی از بین باید برد تا انسان و جامعه انسانی از آسیب های آن در امان باشد و گروهی دیگر چون فروید درمقابله با این نظر «افراطی» چنین گفته اند که بازگشایی سدها و مجوز پیش روی به این میل در جامعه سبب ساز کاهش میزان جرم و ارتکاب جنایت در جامعه می شود.

 درگیر و دار کشاکش میان این دونظر، که یکی جانب «افراط» می پیماید و دیگری جانب «تفریط» مکتبی زندگی آفرین چون «اسلام» که همواره از جایگاه «اعتدال» و گریز از «افراط» و «تفریط» سخن می گوید، راهکاری میانه و معتدل را ارایه کرده است؛ راهکاری که به رغم گذشت چهارده قرن از پیدایی آن، هنوز بوی تازگی از آن برمی خیزد، اسلام، میل جنسی را به «رسمیت» می شناسد و حتی آن را پلید نیز نمی داند به شرط آن که به درستی و با شیوه ای مناسب در مسیر «انسان ساز » خویش به حرکت درآید.

راهکار مکتب «اسلام» درچنین اندیشه ای و درمقام عمل به آن به طورکلی، در دو راهبرد زیر خلاصه می شود:

 الف- اقدام های کوتاه مدت و میان مدت چون ازدواج سهل و آسان درجامعه و ترویج فرهنگ آن درمیان اقشار گوناگون به ویژه جوانان.

 ب- اقدام های بلندمدت و اساسی چون ازبین بردن زمینه های به کارگیری ناسالم این میل درجامعه برپایه دستورات و ارزش هایی چون: حجاب، عفاف، خویشتنداری و پرهیز از اختلاط بی رویه زنان و مردان. این دو راهبرد که برگرفته از دستورات صریح و فرمان های روشن پروردگار درقرآن، کلام الهی، است ما را دربیان فلسفه وجودی و «وجوبی» حجاب، و به بیانی درست تر پوشش، با نکاتی چون نکات زیر مواجه و روبرو می سازد:

 الف- «امنیت» در معنای عام و در تمام ابعاد، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی روانی، از جمله مسایلی است که در اندیشه اسلامی به آن، توجه کافی شده است. این اندیشه و توجه، تا بدان پایه از ارزش و اعتبار برخوردار است که از عمده وظایف دولت اسلامی، «ایجاد امنیت همه جانبه در جامعه» است. برهنگی به معنای عدم پوشش و ناپوشیدگی در جامعه یا تضعیف و کم توجهی به آن، به دنبال خویش، پیامدهایی ناگوار چون آرایش، خودآرایی و عشوه گری را به همراه دارد و مردان و به ویژه جوانان را در معرض تحریک دایم عصبی و ایجاد التهاب و هیجان دروغین زودگذر در جامعه قرار می دهد. این بار هیجان و التهاب آن چنان است که گاه فرد را به بیماری روانی مبتلا می سازد و از این رو، او را به اعمالی وا می دارد که سرچشمه بسیاری از مفاسد و معاصی دیگر می شود؛ آن چنان که برخی از اندیشمندان باتوجه به چنین نکته ای، بر این اعتقادند که:

 «هیچ حادثه مهمی را پیدا نمی کنید، مگر آن که پای زنی در آن میان است!»

ب- نگاهی گذرا به تلاش خانواده ها در جوامع مختلف و گذری آماری بر دلایل این پدیده شوم، نکته ای مسلم را به خودنمایی وامی دارد و آن این است که: درهم شکستن حریم خانواده و برهنگی روزافزون در جامعه انسانی، جدایی(طلاق) و از هم گسیختگی خانواده ها و در پیامد آن، پدیده ای تلخ و جانسوز چون «فرزندان طلاق» را درپی می آورد؛ زیرا در بازار آزاد برهنگی، زنان به صورت «کالای مشترک»، حداقل در مراحل غیرآمیزش جنسی به شمار می آیند و دیگر پیوند زناشویی قداست و پاکی خاص خویش را میان دو نفر که به یکدیگر تعلق خاطر دارند، ندارد؛ چراکه هر روز مردی را در دام زنی دیگر و زنی را در دام مردی دیگر فرومی افتد و می غلتد.

 ج- بسط و گسترش دامنه فحشا در جامعه و افزایش شمار فرزندان نامشروع، از دیگر دلایل این فلسفه «وجوبی» است. نگاهی کوتاه به آمار تولد فرزندان نامشروع در کشور ایالات متحده آمریکا (سال 1999میلادی) نشان گر آن است که درحدود

 فرزندان تازه تولد یافته، فرزندان تازه ولادت یافته نامشروع هستند. اگر صادقانه و با انصاف به شکل گیری چنین روندی نظر اندازیم، مشاهده می کنیم که از جمله بسترسازهای اساسی در وقوع چنین فرآیندی، برهنگی و روابط بی حد و حصر در میان زنان و مردان است.

د- هنگامی که «برهنگی» زن در جامعه به ارزش تبدیل شود، پیامد طبیعی آن «افزایش» روزافزون آرایش و خودنمایی او در جامعه است. در چنین جامعه ای، زن دیگر از راه ارایه «علم»، «آگاهی» و «دانایی» ارزش نمی یابد. بلکه چون «عروسکی» از راه جاذبه جنسی افزون تر به وسیله کسب درآمد گروهی انسان آلوده فریبکار و دیو صفت تبدیل می شود و کار را به جایی می رساند که این اصل در جامعه، پای می گیرد که: «هرچه جاذبه جنسی افزون تر، ارزش شخصیتی بیشتر!» در ایران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، بیش ترین شهرت زنان در وسایل ارتباط جمعی و افکار عمومی از آن زنان «هنرپیشه» و «آوازه خوان» بود؛ آن چنان که هرچه این زنان در شکستن حریم اخلاقی جامعه از خود سخت کوشی بیشتری نشان می دادند، به همان اندازه، بر صفحه مطبوعات و قاب تلویزیون از ارزشی افزون تر برخوردار می شدند.

 2- حجاب و پاسخ به مخالفان: منتقدان و مخالفان پدیده ای چون «حجاب»، و به بیانی بهتر «پوشش»، در رویارویی با این دستور اسلامی و اجرای آن در جامعه ای اسلامی، پرسش هایی مختلف را طرح می کنند و در این راه، به آن توسل می جویند؛ پرسش هایی مطرح چون:

 الف: باتوجه به اینکه نیمی از جمعیت جامعه را زنان تشکیل می دهند، «حجاب» سبب انزوای این گروه بزرگ و سبب عقب افتادگی این گروه فعال و در نهایت تبدیل آنان به نیرویی سربار و مصرف کننده در جامعه می شود. آیا این کار عاقلانه است؟

 در پاسخ به این پرسش باید گفت که «حجاب اسلامی»، و بیانی درست تر «پوشش اسلامی» هیچگاه زن را در جامعه منزوی نمی سازد. اگر در گذشته و در اثبات این سخن، نیازمند به استدلال های عجیب و طولانی بودیم، امروزه، به راحتی می توانیم با درنظرگیری حضور بانوان در جامعه ایرانی پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و حضور امروزین آنان در جایگاه های متفاوت و مختلف از مقام های سیاستگذار تصمیم گیر تا دانشجویان دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی، ناراستی و نادرستی این سخن را به اثبات رسانیم که «اقوی دلیل بر وجود شیء، خود آن شیء است.»

 ب- «حجاب» لباسی دست و پاگیر است و فرد را از فعالیت سازنده بازمی دارد. آیا این کار شدنی است؟

این پرسش نیز از جمله پرسش هایی است که برخلاف ظاهر درست خویش، باطنی نادرست و ناراست دارد؛ زیرا «حجاب» هیچگاه به معنای چادر نیست که حجاب به معنای پوشش است و چادر نوعی پوشش است. از این رو، اگر بر صفحات شمالی کشورمان، ایران، بنگریم، زنان روستایی در شالیزارها، عمل سخت و کار طاقت فرسای کشت، کاشت و برداشت برنج را با حفظ کامل «حجاب» که به طور الزامی چادر نیست، انجام می دهند و جالب آن که، حتی این کار را در بسیاری از اوقات، بهتر و برتر از مردان به انجام می رسانند.

 ج- «حجاب»، میان مردان و زنان فاصله می افکند و طبع حریص مردان را بیش تر تحریک می کند و به جای آن که «خاموش کننده» باشد، آتش حرص آنان را شعله ورتر می سازد که: «الانسان حریص علی ما منع»، آیا این شیوه کارآمد است؟

این پرسش نیاز به توضیح دارد: انسان به چیزی حرص می ورزد که هم از آن منع و هم به سوی آن تحریک شود. به بیانی دیگر، با نیازافکنی و تحریک سازی، تمنای چیزی را در فرد و جامعه بیدار کنند و آنگاه فرد و جامعه را از آن بازدارند؛ به طور مثال اگر در جامعه ای به وسایل مختلف و ابزار مختلف چون: فیلم های سینمایی مستهجن، رمان های سرشار از مسایل جنسی و... غریزه ذاتی و خفته جنسی فرد را بیدار سازند و سپس این غریزه سرکش و عصیان طلب را به صرف «بایدها» و «نبایدها»ی قانونی خاموش کنند، نه تنها در بلندمدت میسر نخواهد شد که خود موجب عقده های بسیار و خلأهای فراوان روحی در فرد انسان و جامعه انسانی می شود، اما اگر زمینه های بروز و پیدایی آن در نهاد فرد و ساختار جامعه به حداقل رسیده یا از بین برود، حرص و ولع نسبت به آن کمتر و کمتر می شود. پاسخ گویی به پرسش هایی اینچنین که گاه رنگی از شبهه افکنی به خود می گیرد، بیش از هر زمان، نشان گر آن است که «حجاب اسلامی» و به بیانی بهتر «پوشش اسلامی»، هیچگاه «محدودکننده» حضور زن در جامعه اسلامی نبوده است. «حجاب» از نگاه اسلام، تنها و تنها به منزله پوششی است که زن را در برابر تیرهای سهمگین نگاه که زهرگناه را با خود به همراه دارد، حفظ می کند و به او «مصونیت» می بخشد 

 منبع: روزنامه - کیهان 




موضوع مطلب :


جمعه 92 شهریور 8 :: 12:4 عصر :: نویسنده : شمس

 روزی رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: " آیا می خواهی شما را مژده ای دهم؟" امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: بفرمایید، پدر و مادرم قربانتان! شما که پیوسته مبشر به خیر و خوبی ها بوده‌اید.
فرمود: جبرئیل به تازگی برای من خبر خوشی آورده است. خبر این است که هرکدام از امت من هنگامی که بر من صلوات فرستند، اگر نام اهل بیتم را نیز ملحق سازند؛ درهای آسمان جملگی برای پذیرفتن دعا و عبادت او گشوده گردد.
و فرشتگان هفتاد بار درود بر وی بفرستند و این خود محو کننده جرم و گناهان است آن گاه گناهان چون برگ درختان از او بریزد و خداوند تعالی فرماید: «لبیک» تو را پذیرفتم، خجسته و مسعود باشی! سپس به فرشتگان گوید: شما هفتاد بار بر وی درود فرستادید و من هفتصد بار.

لیکن اگر تنها بر من صلوات بفرستد و اهل بیتم را ملحق نسازد میان دعای او و آسمان، هفتاد حجاب حایل باشد و خداوند جل و جلاله فرماید: لا لبیک.

متن حدیث:

قَالَ النَّبِی صلی الله علیه و آله ذَاتَ یوْمَ لِعَلِی علیه السلام : یا عَلِی أَلا أُبَشِّرُک؟ فَقَالَ: بَلی بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی فَإِنَّک لَمْ تَزَلْ مُبَشِّراً بِکلِّ خَیرٍ. فَقَالَ: أَخْبَرَنِی جَبْرَئِیلُ آنِفاً بِالْعَجَبِ قُلْتُ: مَا الَّذِی أَخْبَرَک یا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: أَخْبَرَنِی أَنَّ الرَّجُلَ مِنْ أُمَّتِی إِذَا صَلَّی عَلَی وَ أَتْبَعَ بِالصَّلاةِ عَلَی أَهْلَ بَیتِی فُتِحَتْ لَهُ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ صَلَّتْ عَلَیهِ الْمَلائِکةُ سَبْعِینَ صَلاةً وَ إِنَّهُ لَمُذْنِبٌ خَطَّاءٌ ثُمَّ تَحَاتُّ عَنْهُ الذُّنُوبُ کمَا تَحَاتُّ الْوَرَقُ مِنَ الشَّجَرِ فَیقُولُ اللَّهُ تَبَارَک وَ تَعَالَی: لَبَّیک یا عَبْدِی وَ سَعْدَیک یا مَلائِکتِی أَنْتُمْ تُصَلُّونَ عَلَیهِ سَبْعِینَ صَلاةً وَ أَنَا أُصَلِّی عَلَیهِ سَبْعَمِائَةِ صَلاةٍ فَإِذَا صَلَّی عَلَی وَ لَمْ یتْبِعِ الصَّلاةَ عَلَی أَهْلَ بَیتِی کانَ بَینَهَا وَ بَینَ السَّمَاءِ سَبْعُونَ حِجَاباً وَ یقُولُ اللَّهُ تَبَارَک وَ تَعَالَی لا لَبَّیک یا عَبْدِی وَ لا سَعْدَیک یا مَلائِکتِی لا تُصْعِدُوا دُعَاءَهُ إِلاّ أَنْ یلْحِقَ بِنَبِیی عِتْرَتَهُ فَلا یزَالُ مَحْجُوباً حَتَّی یلْحِقَ (بِی) أَهْلَ بَیتِی.


«امالی صدوق،ص679،ح 916؛ ثواب الاعمال،صفحه339»

 




موضوع مطلب :


جمعه 92 شهریور 8 :: 11:54 صبح :: نویسنده : شمس
< << 6 7 8 9 10 >> >
درباره وبلاگ

صفحات وبلاگ
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 112
بازدید دیروز: 26
کل بازدیدها: 178115