مرکز آموزش نیروی انسانی اموزش وپرورش
اسماعیل شمس تبار کامی
آذر-1389
مقدمه
مامکتب ومذهبی را نمی شناسیم که به اندازه دین اسلام در مورد تربیت کودکان ولزوم توجه به امور تربیتی آنهاسخن گفته باشد .حقوق کودکان در دین اسلام بسیار پردامنه ووسیع می باشد وامر تربیت کودکان از همان دوران تولداورا دربر می گیرد همان طوری که خداوند در قران می فرماید: < وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ یُتِمَّ الرَّضاعَةَ وَ عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ کِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوف[1]
مادرانى که مىخواهند شیردادن را به فرزندان خود کامل سازند، دو سال تمام شیرشان بدهند. خوراک و لباس آنان، به وجهى نیکو، بر عهده صاحب فرزند است
پس دین اسلام نسبت به کودکان دید مثبتی داردهمانطوری که امام سجادع می فرماید:فرزندخوب چیزی است که اگر بماند دعای پس از مرگ والدین است واگر پیشتر بمیردشفاعتگری است برای انان[2]
سوال اصلی:راههای پرورش حس مذهبی کودکان چیست؟
سوالات فرعی:
1-اهمیت تربیت دینی در کودکان چیست؟
2-شیوه های پرورش حس مذهبی چیست ؟
اهمیتتربیتدینیدرکودک
باید توجه داشته باشیم که تمام دستورهای اخلاقی و دینی زیر بنای فطری دارند، زیرا آنچه به عنوان دستور الهی در قران آمده است و یا پیامبر بزرگوار (ص) به آن اشاره کرده است همه و همه بر اساس نیازمندیهای فطری و طبیعی انسان تنظیم گردیده است نه آن که برنامههای اخلاقی و دینی به افراد تحمیل شد.
در این میان امر خطیرتربیت دینی درمورد کودکان و نوجوانان از اهمیت زیادی برخورداراست زیرا تفهیم آموزه هایدینی وارائه تعریف درستی از اغاز وفرجام جهان به انازه فهم کودک درایتی خاص را می طلبد
کودکان می خواهند بدانند از کجا آمده اند ؟ چگونه آمده اند ؟ به کجا میروند و چه کسی آنان را به این جهان آورده است ؟ این سؤالات می تواند نخستین زمینهها را برای تربیت دینی فراهم کندچنین تربیتی پیش از اینکه یک امر تئوری بوده باشد امری دارای جنبه علمی است زیرا طفل در سایه تربیت مذهبی و معاشرت در میابدکه چگونه کار وعمل بنماید. على علیه السّلام فرموده است: در خردسالى علم بیاموزید تا در بزرگسالى به برترى و سیادت نائل آئید[3]
در اهمیت پرورش دینی و اخلاقیکودکان همین بس که در پرتو آن، همه نیازمندیهای فطری و طبیعی کودکان به وسیله تقویت حس اخلاقی و دینی تقویت میگردند
اما آنچه به نظر نگارنده در ارائه راهکارمد نظر است چندین امرمی باشد که درحد توان به آن ها پرداخته و توضیحات لازم را نیز می آوریم.
بخش اول : نیکی به کودک
نیکی به کودک منحصربه یک مورد خاص نیست بلکه وسعت دامنه ان بسیار فروان میباشد که ما دراین جا فقط چند مورد راذکر می نماییم
1-نام نیک:داشتن نام نیک برای هر فرد در اجتماع بسیار مهم بوده ودر رشد او نقش اساسی دارد این چیزی است که در احادیث امامان معصوم علیه السلام بسیار بر آن سفارش شده است. قال علىّ علیه السّلام:" و حقّ الولد على الوالد ان یحسن اسمه و یحسن ادبه و یعلّمه القران" على علیه السّلام فرموده: حق فرزند بهپدرش اینستکه او را بهاسم خوب نامگذارى کند و بخوبى، ادب و تربیتش نماید و بوى قرآن مجید را تعلیم دهد.[4]
2-محبتوشاد کردنبه کودکان: نوع محبت ومعاشرت ما با کودکان در روحیه دینی کودک بسیار اهمیت دارد وباعث بالا رفتن دردرک وشعور میشود ولازمه چنین کاری احساس باوری است که کودکان نسبت به والدین پیدا می کنند واو را بعنوان یک الگوی مذهبی ودینی می پذیرند. پس این یعنی احساس باور کودک والدین را فرصتی مقدماتی برای دعوت وی به شرکت در این قبیل مراسم است.
بخشدوم:شیوههایآموزشاخلاقیودینی:
1-الگوهایعملی
فرزندان نیازمندند پدر و مادر خود را در محیط خانوادگی به عنوان یک الگو از نظر اخلاقی و دینی ببینندیعنی بعنوان مثال فرزند در منزل ودر اجتماع اطراف خود پدر ومادرش را از کسانی ببیند که اعتقاد به دین خدا دارند وبالاتر اینکه آنها را عمل کننده به دستورات الهی ببیند .به عنوان مثال اگر پدر یا مادرفرزند راترغیب به نمازکنند این دو صورت پیدا می کند: ا-یا والدین خود شان نماز را مرتب می خوانند
2- یا والدین خدای ناکرده بی مبالات هستند.که در صورت اول علاوه بر اینکه فرزند نماز را میخواند بلکه والدین را نیز باورمثبت پیدا میکند .پس الگوی عملی نقش بسیار اساسی را دارا می باشد .
2-کودکانراباطعمولذتعبادتآشناسازیم
هر چیزی طعم و لذتی دارد گاه طعم و لذت مادی و گاه معنوی، والدین سعی میکنند که جذبه و شوق مناجات و رازو نیاز را با خدا به خوبی به کودکان انتقال دهندو کودکان را از لذات معنوی بهره مند سازند.آشنا کردن کودکان به لذت های عبادتراههای فراوانی دارد که از حوصله این متن بیرون ونیاز به فرصت فراوان دارد
3- اعتدال: بهتر این است شرکت در مراسم مذهبی ، تکلیفی مشکل برای کودکان نباشد یعنی با خستگی کودکان نگردد ضمن اینکه در صورت طولانی شدن مراسم وخستگی کودکان بهتر است وی را به منزل برگردانند. از سوی دیگر شرایط و موقعیت جسمی کودکان هم باید سنجیده شود و در صورت عدم تمایل یا بیماری ومساعد نبودن شرایط کودکان ، از بردن آنهاخودداری کرد.
دراحادیث اسلامی بسیار بر این نکته تاکید شده که کودکانتان را بر اساس موقعیت سنی که درآن هستندپرورش بدهیدبعنوان مثال امام باقرعلیه السلامدر حدیث مفصلى وظائف اولیاء اطفال را در تربیتهاى ایمانى کودکان در سنین مختلف بیان فرموده است: در سه سالگى کلمه توحید (لا اله الّا اللَّه) را بطفل بیاموزند، در چهار سالگى (محمد رسول اللَّه) را باو یاد بدهند، در پنج سالگى رویش را بقبله متوجه کنند و باو بگویند که سر بسجده بگذارد [5]
4-جلوگیریازبدآموزی:
والدین و مربیان باید اعتقاد به خدا، مذهب و تعالیم آنرا به گونه هایی در کودک پدید آورند که روح مذهب در آنان به صورتی صحیح استوار گردد. هم چنین مباحث آموخته شده به صورتی باشند که کودک در حال و آینده آنها را منافی باحق و حقیقت نیابد.یعنی اموزه های دینی ومذهبی را انگونه که هستند به کودکان وفرزندان خود بیاموزند نه آن گونه که هواهای نفسانی به آن حکم می کند .
ودیگر اینکه تحت هیچ شرایطیجلوی کودکان واژه های بد را بکار نبرند چرا که جبران چنین کاری هزینه های جبران ناپذیری را برای والدین و اجتماع بدنبال دارد.
5-نقشدوستانکودک:
کودک یک موجود اجتماعی است و احتیاج به انس و الفت دارد و نیازمند بازیهای دوستانه است. یکی از نیازهای طبیعی کودک موانست و مجالست به هم سن و سال خود است و پدران و مادران نیز هرگز نمیتوانند نقش همبازی را برای فرزند ایفا کنند. کودکانبر اساس علاقههای که بهیکدیگر دارند رفتار و کردارشان در همدیگر موثر است.از على (ع) نقل شده است: :" صحبة الأخیار تکتسب الخیر، کالرّیح إذا مرّت بالطّیب حملت طیبا= همنشینى با نیکان مایه کسب نیکى است، مانند باد که هر گاه از روىعطر عبور کند، بوى خوش بههمراهمىآورد.[6]
پس در مواردی که کودک تمایل دارد به صورت گروهی و یا به اتفاق هم سالانش در مراسم مذهبی شرکت کند بهتر است مقدمات حضورش به همراه هم سالانش در مراسم فراهم شودبدین صورت کهکودک به همراه فرد مورد علاقه اش به این مراسم فرستاده شود
عن عبد اللَّه بن صالح عن ابی عبد اللَّه علیه السّلام قال: لا ینبغی للمؤمن أن یجلس مجلسا یعصى اللَّه فیه و لا یقدر على تغییره.
الکافی 2/ 374 الوسائل 11/ 503 تفسیر نور الثقلین 1/ 727 انوار الهدایة/ 89 مجموعة ورام 2/ 210 البحار 74/ 199
از عبد اللَّه بن صالح، از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود:
سزاوار نیست مؤمن در مجلسى بنشیند که در آن نافرمانى خدا مىشود و قدرت بر تغییر آن ندارد.[7]
خلاصه اینکه اغلب نوجوانان بزهکار و مجرم اولیّن قدم های انحرافی را به کمک دوستان ناباب و ناشایست برداشته اند و سپس در سراشیبی سقوط قرار می گیرند ضمن اینکه چنین افرادی از اقشار بی اعتقاد و ناآشنا با ارزشهای دینی و اخلاقی هستند. بسیاری ازهمین نوجوانان با وجود انحرافات گوناگون وقتی که از نظر مذهبی به مرتبه ای شایسته رسیده اند، به راحتی نجات یافته و زندگی پاک و سالمی را آغاز کرده اند.
6-ایجادعاداتمذهبی:
والدین بایدزندگی خود و خانواده خود را مذهبیکنند آنچنان که رفتار و گفتار، رفت و آمدها،معاشرتها،و موضعگیریها همه رنگ مذهب داشته باشند. روح خیر خواهی نسبت به همنوع را درخود زنده و متجلی سازند تا کودک از آن درس بیاموزد و در تمام آنها به طور مداوم عمل کنند تا درفرزندان به صورت عادت در آید.
امام باقر (ع) در حدیث مفصلى وظائف اولیاء اطفال را در تربیتهاى ایمانى کودکان در سنین مختلف بیان فرموده است که این خود نیز از بهترین راه هکارهای عادت مذهبی می باشد .امام ع می فرمایند:" فاذا تمّ له ستّ سنین علّم الرّکوع و السّجود حتّى یتمّ له سبع سنین. فاذا تمّ له سبع سنین قیل له اغسل وجهک و کفّیک، فاذا غسلهما قیل له صلّ"
در شش سالگى کامل رکوع و سجده صحیح را باو بیاموزند، در هفت سالگى بطفل میگویند: دست و رویت را بشوى و نماز بگذار
پایان
8/9/89
تاکنون نظرات بسیاری را از عموم مردم درباره تلاوتهای زیبای مرحوم استاد عبدالباسط شنیدهایم اما دانستن نظر شهید مرتضی مطهری با عنوان فردی قرآنشناس درباره وی خالی از لطف نیست.
«ابوالفضل علّامی» در کتاب آداب تلاوت قرآن کریم، در خلال بحث تأثیرات زیباخواندن قرآن کریم جملهای را از زبان استاد شهید آیتالله «مرتضی مطهری» در رابطه با عمق تأثیر زیباخواندن قرآن کریم و نظر ایشان درباره استاد مرحوم «عبدالباسط» ذکر کرده است.
شهید مطهری در این باره میگوید: من خودم ... واقعاً از شنیدن قرآن لذت میبرم... واقعاً زیبایی قرآن را حس میکنم مخصوصاً وقتی که با آهنگ لطیف و زیبایی خوانده شود. این قرآنهای عبدالباسط... بعضی قسمتها که مخصوصاً آهنگی که انتخاب کرده با موضوعی که در آن آیه است تناسب دارد، تأثیرش عجیب است مثل آیه یا «یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ» یا سوره «إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ» غالباً هر چه خوانده اینجور است سوره «إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ» را با آهنگی متناسب با معنی آن خوانده است، مخصوصاً وقتی با این آهنگها میشنوم خیلی لذت میبرم. این حلاوت و شیرینی قرآن و اینکه هر چه تکرار میشود از شیرینیاش کاسته نمیشود از وجوه اعجاز قرآن کریم است..
علّامی در کتاب خود میافزاید: قاری در سایه دانستن دستور زبان عربی و معانی لغات به اندازه توان، پیام آیاتی را که میخواند میفهمد و لحن خود را با معنی آیات هماهنگ میکند؛ به عبارت دیگر، هر آیه را با درنظر گرفتن معنی آن با آهنگی مناسب میخواند، میتوان گفت که اینگونه قرآن خواندن نمونه روشن سخن رسول بزرگوار اسلام(ص) است که فرمود: «قرآن را با لحنها و آواز عرب بخوانید و از لحنهای فاسقان و گناهکارانی که گناه کبیره انجام میدهند بپرهیزید».
اگر قرآن با لحن عربی و در حد کمال آن خوانده شود، یک آهنگ خاص و ویژهای دارد که با آهنگهای دیگر تفاوت دارد. عده زیادی از زبانشناسان عرب و قرآنپژوهان اعتقاد دارند که قرآن کریم دارای موسیقی و آهنگ مخصوصی است و هیچ متن عربی را نمیتوان با آهنگ قرآن خواند.
استاد مطهری در این زمینه میگوید: مسئله دیگری که مربوط به سبک قرآن است و از قدیم مورد توجه بوده است مسئله آهنگپذیری قرآن است، این خیلی عجیب است تا آنجا که نشان دادهاند در زبانها جز شعر چیز دیگری آهنگ نمیپذیرد. آهنگ واقعی که یک نفر موسیقیدان بتواند برای آن آهنگ بسازد، شعر است که آهنگ میپذیرد... قرآن از طرفی ما میبینیم شعر نیست... قرآن یگانه نثری است آهنگپذیر و این همان مطلبی است که از صدر اسلام به آن توجه بوده است.
نتیجه اینگونه تلاوت هم شامل حال قاری است و هم استماع کننده قرآن، هنگامی که قاری چنین قرآن بخواند احساس میکند مخاطب آیات الهی خود او است، این حالت تأثیر شگرفی در قاری قرآن میگذارد تا جایی که این حالت را تا ساعتها پس از تلاوت در وجود خویش احساس میکند و شنوندگانی هم که با معنای آیات آشنا باشند همین احساس را پیدا میکنند و خود را مخاطب کلام حق احساس میکنند و این حالت در نهایت، موجب تأثیر عملی در اعمال شنوندگان میشود.
این نوع تلاوت، مصداق کامل عربی خواندن قرآن است. امید است تلاوت همه قاریان عزیز کشور ما به این پایه برسد که اثرات پایانناپذیر و مبارکی برای جامعه در پی دارد.
منابع نزد نگارنده موجود است.
یگان موسوم به "هماهنگی منطقه عدرا البلد در حومه دمشق" وابسته به ارتش آزاد سوریه، با انتشار این خبر در صفحه فیسبوک خود و انتشار تصاویر این هتک حرمت بی سابقه، اعلام کرد: «این بارگاه "حجر بن عدی الکندی" یکی از قبور معروف نزد شیعیان در "عدرا البلد" در غوطه واقع در حومه دمشق است که قهرمانان ارتش آزاد سوریه، آن را نبش کرده و جنازه را به مکان ناشناخته دیگری منتقل کرده و دوباره دفن کردند تا دیگر این مکان، مرکزی برای شرک ورزیدن به خدا نشود.»
سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان در جدیدترین سخنرانی خود با هشدار درباره هر گونه تعرض به اماکن مقدسه مسلمانان در سوریه از سوی گروه های وهابی و تکفیری، به حرم حضرت زینب سلامالله علیها اشاره کرده و گفته است: «برخی گروههای مسلح در فاصلهای حدود چند صد متر با حرم حضرت زینب(ع) در شام فاصله دارند و در این زمینه حساسیت بسیار زیادی وجود دارد چون این گروهها تهدید کردهاند در صورتی که بر این کشور سیطره یابند حرم حضرت زینب(ع) را نابود میکنند و شاهد آن هستیم که این افراد هنوز هم از این تصمیم عقبنشینی نکردهاند. این اقدام، عواقب خطرناکی به همراه دارد همان طور که تکفیریها پس از آنکه اقدام به انفجار حرم امامان معصوم(ع) در سامراء عراق کردند عواقب و نتایج خطرناکی به وجود آمد.»
وی با بیان اینکه: «کسانی که از این حرم دفاع میکنند و در دفاع از آن شهید میشوند کسانی هستند که مانع از ایجاد فتنه میشوند.»، تأکید کرد: «جلوگیری از تخریب حرم حضرت زینب(ع) و ایستادن در برابر تکفیریها برای مقابله با تخریب این حرم واجب است.»
اما حجر بن عدی چه کرد که مورد کینه وهابیون قرار گرفت؟
او در نوجوانى همراه برادرش "هانى بن عدى" به حضور پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله) رسید و به دین اسلام گروید. پس از زمان اندکى که از اسلام آوردن او گذشت پیامبر(ص) از دنیا رفت. حجر در فتح شام، یکى از سربازان فاتح بود و هم او بود که "مرج عذرا" (عدرا البلد) را فتح کرد و در جنگ قادسیه هم شرکت داشت. در جریان فتح مدائن، او بود که به رود دجله زد و از آن عبور کرد.
حجر در عین دلاورى، مرد تقوا و نیایش و معنویت بود و به همین سبب او را "حجر الخیر" مى نامیدند، در برابر حجر شر که از یاران معاویه بود. او نسبت به مادرش همواره نیکى مى کرد و نماز و روزه فراوان انجام مى داد. او هرگز بى وضو نمى ماند و هر وقت وضو مى گرفت، پس از آن حتماً نماز مستحبی هم مى خواند. دعاى او در پیشگاه پروردگار به هدف اجابت مى رسید و نزد همگان به "مستجاب الدعوه" بودن شهره بود.
حجر، مرد هدف و عقیده بود و به مردان حق و فضیلت، عشق مى ورزید. او هنگام مرگ "ابوذر غِفاری" در ربذه، همراه مالک اشتر بر بالین او حاضر شد.
حجر در زمان امام علی(ع)
او در میان یاران حضرت على(علیه السلام) نمونه بود. او در مدت خلافت امیر مؤمنان علی(علیه السلام) در هر سه جنگ صفین، نهروان و جمل در رکاب آن حضرت شمشیر مى زد. او پیش از شروع جنگ صفین، روزى پشتیبانى خود را از امیر مؤمنان(علیه السلام) چنین اعلام کرد: «ما زاده جنگ و فرزندان شمشیریم؛ مى دانیم جنگ را از کجا باید شروع کرد و چگونه از آن بهره بردارى نمود، ما با جنگ بزرگ شده و آن را آزموده و زود شناختیم. ما داراى یاران نیک، خویشاوندان و عشیره فراوان، رأى آزموده و نیروى پسندیده هستیم و اینک اختیار ما در دست توست یا امیرالمؤمنین! اگر به شرق یا غرب جهان بروى، در رکاب تو خواهیم ماند و هر چه دستور دهى اطاعت مى کنیم.» امیر مؤمنان(علیه السلام) از این وفادارى خوشحال شد و درباره او دعا کرد.
یکى دیگر از افتخارات حجر، مقابله با "ضحاک" یکى از فرماندهان نامدار لشکر شام بود که در این نبرد پیروز شد.
حجر در جنگ صفین از طرف امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) فرمانده قبیله کنده بود و در جنگ نهروان فرماندهی میسره (سمت چپ) لشگر امام را بر عهده داشت.
بعد از شهادت امام على(علیه السلام) و جریان صلح تحمیلى بر امام حسن(علیه السلام)، حاکمان شهرها به دستور معاویه شروع به شکنجه و آزار شیعیان کردند. یکى از این حاکمان، مغیره بن شعبه(علیه اللعنة) بود که چون از محبوبیت عمومى و شایستگى و فضیلت حجر آگاه بود ناگزیر به آن اعتراف مى کرد و مى گفت: «نمى خواهم بهترین مردان شهر را بکشم تا آنان را در پیشگاه خدا سعادتمند گردند و من بدبخت و تبهکار! با قتل حجر و یاران او معاویه در دنیا به عزت و سرورى مى رسد ولى مغیره روز قیامت ذلیل و مغذب مى گردد.»
پس از شهادت امام حسن(علیه السلام) و افزایش رفتوآمد بزرگان عراق و اشراف حجاز با امام حسین(علیه السلام)، دستنشاندگان معاویه، به دستور او، سختگیری بیشتری نسبت به شیعیان بهخصوص شیعیان کوفه میکردند و بعضی از چهرههای سرشناس شیعه را به بهانههای پوچ و بیاساس به قتل میرساندند که یکی از آنان "حجر بن عدی کندی" بود.
بیان حجر در رثای امام علی (علیه السلام)
حجر بن عدى، فرداى ضربت خوردن مولاى متقیان چنین گفت: تأسف و اندوه من، به خاطر سرور پرهیزگاران، پدر پاکان و شیرمرد پاکیزه خویى است که او را کافرى پست، گمراه، دور از رحمت خدا و گنهکارى مفسد و سنگدل کشت. لعنت خدا بر کسى باد که از شما خاندان دورى کند، زیرا شما خاندان پیامبر، راهنما و نقطه امید من در روز رستاخیزید.
بشارت شهادت حجر از زبان امام علی(ع)
چشمان نافذ و بصیر امیر مؤمنان(علیه السلام) به سوى حجر دوخته شد و او را مخاطب ساخته و فرمود: «چگونه خواهى بود هنگامى که تو را به تبرّى جویی از من فرا خوانند و چه خواهى گفت در آن حال که از تو بخواهند پیوند دوستى ات را از من بگسلى؟» حجر پاسخ داد: «به خدا سوگند، اگر با شمشیر بدنم را پاره پاره کنند و اگر خرمنى از آتش بیفروزند تا مرا در آن بیندازند، تمام اینها را مى پذیرم ولى تبراى از تو را، هرگز.»
حضرت على(علیه السلام) هم شهادت حجر و یارانش را پیشاپیش مژده داد و فرمود: ای اهل کوفه! هفت نفر از بهترین مردان شما در عذراء کشته خواهند شد که وضع آنان، مانند "اصحاب اخدود" خواهد بود.
زیاد بن ابیه با حجر چه کرد؟
در سال 50 هجرى، دست مرگ طومار عمر "مغیره بن شعبه"(علیه اللعنة) را در هم نوردید و معاویه(علیه اللعنة) "زیاد بن ابیه"(علیه اللعنة) برادرخوانده بدنام و سفاک خود را که حکمران بصره بود همزمان، به حکمرانى کوفه نیز منصوب نمود اما با چنان اعتراض سختى و مبارزه بى امانى از جانب حُجر مواجه شد که بر فراز منبر رفت و چنین گفت: «اگر نتوانم این قریه ناچیز (یعنى کوفه) را از شر تحریکات حجر حفظ کنم مرد نیستم! من بلائى بر سر حجر بیاورم که براى آیندگان عبرت باشد.» او اما با سرسختى حجر و یارانش مواجه شد و ناگزیر پس از تلاشهاى فراوان از دستگیرى وى نا امید شد اما با بى وفایى و خیانت کوفیان، چندى بعد، حجر مجبور شد در عوض دادن اماننامه از طرف زیاد، خود را تسلیم کند چون همرزمان حجر، بازداشت و سرکوب شدند، زیاد براى اینکه معاویه را به کشتن حجر وا دارد، شروع به جمع آورى شهادتهاى دروغ و طومارى بىاساس بر ضد حجر و همرزمانش کرد و سرانجام حجر و 11 تن از یارانش را به شام حرکت داد و در نتیجه هفت تن از همراهان حجر، آزاد و باقى به مرگ محکوم شدند.
کوتاهترین نماز در همه عمر
هنگامى که نوبت قتل حجر رسید از دژخیم خود اجازه خواست دو رکعت نماز بخواند؛ او موافقت کرد. حجر به نماز ایستاد و نماز را طول داد. پرسیدند: «آیا از ترس مرگ، نماز را طول دادى؟» گفت: «به خدا سوگند در عمرم هرگاه وضو ساختهام دو رکعت نماز هم خواندهام و هرگز نمازى به این کوتاهى نخواندهام و براى اینکه خیال نکنید من از مرگ مىترسم نمازم را اینقدر کوتاه خواندم.» و بعد گفت: «پس از مرگ من، زنجیر از دست و پایم باز نکنید و خون پیکرم را نشویید زیرا مىخواهم روز رستاخیز با همین وضع با معاویه روبرو شوم.»
خبر شهادت حجر و همرزمانش، بازتاب وسیعی در جامعه داشت که شدیدترین اعتراض به این اقدام را امام حسین(علیه السلام) علیه معاویه انجام داد. در این بین، عایشه نیز که از عظمت مقام حجر نزد پیامبر خدا(ص) آگاه بود معترض بود و شخصى را نزد معاویه فرستاده بود تا مانع کشتن حجر شود اما کار از کار گذشته بود. عایشه به معاویه گفت: از پیامبر(ص) شنیدم که فرمود: «پس از من، هفت نفر کشته مى شوند که خدا و اهل آسمان از قتل آنان، خشمگین خواهند شد.»
گویند معاویه، هنگام مرگ، دچار کابوس ترسناکى شده بود و در حالى که بهشدت دچار تشنج و درد بود تکرار مىکرد: «اى حجر! مؤاخذه و گرفتارى من به خاطر تو طولانى خواهد بود.»
تأثیر شهادت حجر
شهادت حجر، تأثیر بسیاری بر روحیه مردم گذاشت و موج نفرت از امویان، سراسر جامعه اسلامی را فرا گرفت به طوری که عایشه هنگامی که در موسم حج با معاویه دیدار کرد به او گفت: «چرا حجر و یاران او را کشتی و از خود شکیبایی نشان ندادی؟ بهراستی که از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود در «مرج عذراء» (عدرا البلد) جماعتی کشته میشوند که فرشتگان آسمان از کشتهشدن آنان، به خشم خواهند آمد.»
معاویه برای اینکه عمل خود را توجیه کند، گفت: «متأسفانه در آن زمان، هیچ مرد عاقل و کاردانی نزد من نبود تا مرا از این کار باز دارد!»
زیباترین واژه بر لبان آدمی واژه “مادر” است
زیباترین خطاب “مادر جان” است
“مادر” واژه ایست سرشار از امید و عشق
واژه ای شیرین و مهربان که از ژرفای جان بر می آید
روزت مبارک مادر . . .
میلاد فرخنده و با سعادت اسوه تمام عیار مکارم و قله رفیع فضائل
صدیقه کبری ، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
هفته ی بزرگداشت مقام زن و روز مادر
را به همه مادران تبریک و تهنیت میگوئیم . . .
زن هستی ساز و نظم ده و مهر گستر است ، سـرچشمه محبت و الطاف داور است
بهر صفا و لطف خدا عشق مظهر است ، بعد از خدا به سجده بود زآنکه مادر است . . .
به یاد می آورم لحظه های فراز را که :
صدای او اعتبارم می بخشید
و لحظه های نشیب را که اعتمادم
به یاد می آورم افرای افراشته ای را ، به یاد می آورم مادرم را . . .
هر زنی دو مرد را دوست دارد !
یکی ساخته تخیلات اوست ، و دیگری هنوز به دنیا نیامده !
بیشتر مردان موفقیتشان را مدیون زن اولشان هستند
و زن دومشان را مدیون موفقیتشان !!!
آسودگی از محن ندارد مادر ، آسایش جان و تن ندارد مادر ،
دارد غم و اندوه جگر گوشه خویش ، ورنه غم خویشتن ندارد مادر . . .
مادرم هستی من ز هستی توست تا هستم و هستی دارمت دوست . . .
روز زن بهانه ای است برای تشکر از شما و من خیلی دوستتون دارم
و حاضرم همه دنیامو دو دستی تقدیمتون کنم . . .
وقتی محبتت را با همه وجودت به من تقدیم کردی و مرا شرمنده الطاف کریمانه ات کردی و
دل قشنگت را مالامال از عشق به من کردی بار دلدادگی را سخت بر دلم نهادی و امانت
عشق را در وجودم نهادی و عهد کردم که تکیه گاهت در همه لحظاتت باشم. روز ولادت
حضرت زهرا را به شما همسر عزیز و مهربانم پیشاپیش تبریک میگویم . . .
ای مادر عزیز که جانم فدای تو
قربان مهربانی و لطف و صفای تو
تولد مظهر خلقت مبارک باد . . .
و خداوند زن را نمک زندگی آفرید تا مرد را از گندیدگی نجات دهد !
روز زن مبارک !
چه گویم در مقام تو , تو ای روح اهورایی , تو نور چشم خورشیدی
تو زهرایی , تو زهرایی . . .
همسرم عزیزم ، روز زن فرصتی برای ابراز عشق من به توست
و من با همه توانم صمیمانه تو را میبوسم و دوستت میدارم . . .
بنام آنکه شادی وخوشبختی را آفرید به آسمان گفتم قشنگترین جمله را بگو تا برای
عزیزترین کسم بنویسم : گفت بنویس دوست دارم بی نهایت باصداقت تا قیامت تقدیم به
همسرعزیزم به مناسبت سالروز میلاد حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا (ع) و روز زن . . .
سالروز میلاد خجسته فاطمه زهرا (س) سرور بانوان جهان، عطای خداوند سبحان، کوثر
قرآن، همتای امیر مومنان و الگوی بی بدیل تمام جهانیان بر همه زنان عالم مبارک باد . . .
در نگاه پر فروغت در آماقه سوکوتت تنها محبت را میبینم مهر تو در زره زره ی وجودم رخنه
کرده و حال به زیبا ترین و مقدس ترین واژه یعنی مادر قسم می خورم که دوستت دارم
مادر عزیزم روزت مبارک . . .
مادر، ای لطیف ترین گل بوستان هستی، ای باغبان هستی من، گاهِ روییدنم باران
مهربانی بودی که به آرامی سیرابم کند. گاهِ پروریدنم آغوشی گرم که بالنده ام سازد.
روزت مبارک مادر خوبم . . .
مادر ای لطیف ترین گل بوستان هستی ، تو شگفتی خلقتی
تو لبریز عظمتی ، تو را دوست دارم و می ستایمت .
دست بر دعا بر می دارم و از خدای یگانه برایت برکت , رحمت و عزت می طلبم . . .
مژده به آقایان : پژو 405 بدون ایر بگ – بدون کمربندایمنی – آماده آتش سوزی بدون دلیل
دوگانه سوز و آماده انفجار- بهترین هدیه برای همسر دلبندتان در روز زن !!!
دوست دارم همیشه همرنگ صداقت باشی .
روزت مبارک همسر عزیزم . تنها تکیه گاه منی دوستت دارم . . .
همسرم روزت را تبریک گفته و هزاران هزار شاخه ی روز صورتی را به همراه تمام عشق که
موجودیم است تقدیمت می کنم قربونت برم بدون که همیشه دوست داشتم دارم و
خواهم داشت . . .
همسر عزیزم زن زندگی من بدان همیشه و در هر شرایط دوستت دارم. عاشقانت همه
نامی و نشانی دارند آنکه در عشق تو بی نام و نشان است منم.
روزت مبارک عزیزم . . .
السلام ای درخت نور بر تنت همیشه رخت نور
ای الهه ی وفا و عشق ای تو خوبی و صفا و عشق
پاکی از وجود پاک توست عشق قلب سینه چاک توست . . .
ولادت ام الائمه ، حضرت فاطمه ، بر شما و بر همه ، مبارک باد . . .
سرای احمد امشب رشک طور است / زمین و آسمان غرق سرور است
نهد پا در جهان دخت محمد-ص / به راهش از جهان گلریز حور است . . .
دوش از سرور غیبم / بر گوش دل ندا شد
گفتا زجای برخیز، / عالم پر از صفا شد
ظاهر فروغ زهرا-س / از بیت مصطفی شد . . .
میلاد دختر نبوت ، همسر ولایت ، مادر امامت ، برشما مبارک باد . . .
عالم شده معطر از گلشن خدیجه / خندد گل محمد در دامن خدیجه
آنان که دیده بستند از خدمت خدیجه / کی می توان ببینند این عزت خدیجه . . .
هدیه به پیشگاه این مادر و فرزند نورانی ، صلوات . . .
باز از چمن داور، یک غنچه نمایان شد / از یمن قدوم او عالم همه بستان شد
برخیز نما شادی، ایام سرور آمد / چون باز دری بر خلق از روضه ی رضوان شد . . .
زهرا که از فروغش عالم ضیا گرفته / دین نبی ز فیضش نشو و نما گرفته
مریم زمکتب او درس حیا گرفته / جشنی به عرش اعلی بهرش خدا گرفته . . .
مادر خوبم :
به تو سلام می کنم، تا خانه عروجم با دعای تو بنا شود
و دلم در آسمان آبی مهرت رها شود
روزت خجسته، لبانت پر ز خنده و دلت شاداب و سرزنده باد . . .
???♥♥♥به بهشت نمیروم اگر تو آنجا نباشی مادر. ♥♥♥ ????
روزت مبارک
زن هستی ساز و نظم ده و مهر گستر است ســـرچشمهء محبت و الطاف داور است بهر صفا و لطف خـــدا عشق مظهر است بعد از خـدا به سجده بوَد زآنکه مادر است
آسودگی از محن ندارد مادر. آسایش جان و تن ندارد مادر .دارد غم و اندوه جگر گوشه خویش ورنه غم خویشتن ندارد مادر
مادر ای لطیف ترین گل بوستان هستی
تو شگفتی خلقتی
تو لبریز عظمتی
تو را دوست دارم و می ستایمت!
دست بر دعا بر می دارم و از خدای یگانه برایت برکت,رحمت و عزت می طلبم.
مادرای معنی ایثار تو گل باغ خدایی
توی روزگار غربت با غم دل آشنایی
مینویسم ازسرخط مادر ای معنی بودن
مینویسم تا همیشه توئی لایق ستودن
آسمانی پر از ستاره، دشتی پر از گل،
تقدیم به آنی که بهشت زیر پایش جا دارد
به مادرم...
که مهرش تا ابد در دلم جای دارد.
تو بهترین گل، میان شهر گلهایی
تو رنگ آفتابی،
شب که می رسد، مثل ستاره،
گوئیا مهتابی
مادر خوبم، روزت مبارک
*;%"*
*%;;%"*
*;%*;%"*.
*;*;%;*%*,
)i(
( )
مادرجون این دسته گل تقدیم شما.
روز زن مبارک باد...
با دادن یک هدیه خود را یک سال بیمه بدنه و اعصاب کنید
مادرجون این دسته گل تقدیم تو،به شرط اونکه تو خودت گل باشی و من خاک زیر پات