سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شمس نامه

اغلب مومنین شناخت عمیقی از «سوره یس» ندارند و از مناقب و فضائل و آثار دنیوی و اخروی آن غافل هستند. لذا در دام مشکلات، غم‌ها و غصه‌ها و کدورت‌ها گرفتار می مانند. اما در مجلس محبّت و مودّت
مقرّبان درگاه خداوند، از «سوره یس» سخن بسیار است و انسان با اندک توجّهی به بیانات پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) و بزرگان مکاشفه و سیر و سلوک، به این حقیقت پی می برد که سوره یس از موقعیت ویژه و مرتبه‌ای بس بلند برخوردار است و اگر آدمی بتواند با آن فضایل و مناقب آشنا شود، خواهد توانست فواید کاملی را از آن خود سازد.

امامان (علیهم السلام) برای این که م?منان را از موقعیت ممتاز این سوره که چونان قلّه‌ای پوشیده از فضایل است، آگاه کنند، فرموده اند: «یس قلب قرآن است».



موقعیت ممتاز و جایگاه برتر و منحصر به فرد بودن قلب در بدن انسان بر کسی پوشیده نیست. سوره یس نیز دارای همان موقعیت و جایگاه در میان دیگر سوره ها است و از این رو لازم است قدری از برداشت سطحی و عمومی از این سوره فراتر رویم و با بخشی از فضایل و مناقب این سوره آشنا شویم.

چنین نیست که فضایل و عجایب سوره یس تنها در زمانه خاصّی کشف شده باشد. با مطالعه تاریخ در می یابیم از همان صدر اسلام، از این سوره با شگفتی یاد می‌شده و فضایلش معروف بوده است. حتّی گاهی بزرگانی را به فکر وا می داشته که این همه فضیلت برای این سوره ناشی از کدام یک از آیات آن است.

ابن عباّس می گوید: مدّت ها فکر می کردم که منشأ این همه فضیلت در سوره یس چیست. او می‌گوید تمام آثار و فضایل این سوره به دلیل وجود این آیه شریفه ‌است: «إنَّما أمْرُهُ إذا أرادَ شَیئاً اَنْ یقولَ لَهُ کُنْ فَیکُونَ» «همانا فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند، تنها به آن می گوید: «موجود باش!» آن نیز بی درنگ موجود می شود.»

طرز خواندن:

بزرگانی که خود با این سوره مأنوس بوده‌اند اغلب برای شاگردان و افراد پاک نهاد در مورد قرائت آن سوره دستورالعمل هایی نیز داشته‌اند.

متألّه بزرگ قرآنی و عارف بلند پایه، آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی خراسانی (ره) به شاگردان خود چنین سفارش می کردند که هر شب قبل از خواب، سوره یس را بخوانید، ولی قبل از شروع و بعد از اتمام آن، 14 صلوات بفرستید. یعنی این سوره را در بین این صلوات‌ها قرار دهید. بی شک این 14 صلوات هم یکی از اسرار مهم سیر و سلوکی در مکتب اهل بیت است.

آن بزرگ مرد فرموده بودند: بنده در زندگی به هر چه که رسیده‌ام و هرچه به دست آورده‌ام از برکت این سوره می باشد.

با توجه به این فرمایش می‌توان گفت: «یس در این مکتب، محور سیر و سلوک و نردبان رسیدن به بالاترین مقامات معنوی می‌باشد»

امام صادق علیه السّلام فرمودند:

هر چیزی قلبی دارد و قلب قرآن سوره یاسین است. کسی که قبل از خواب یا در روز آن را تلاوت کند، در آن روز محفوظ بوده و روزی می خورد.

و کسی که در شب قبل از خواب آن را تلاوت نماید، خداوند هفتاد هزار فرشته را بگمارد تا او را از شر شیطان رانده شده و هر آفتی حفظ نمایند؛ و اگر در فردای آن شب بمیرد، خداوند او را به بهشت می برد و سی هزار فرشته به هنگام غسل او حاضر می شوند که همگی برای او استغفار می نمایند و با استغفار برای او، تا قبرش او را تشییع می نمایند؛ و هنگامی که وارد قبرش می شود، آن فرشتگان در داخل قبر او عبادت می کنند و ثواب عبادت آنان برای او خواهد بود؛ و به اندازه میدان دید چشمهایش، قبرش را وسعت می بخشد؛ از فشار قبر ایمن خواهد بود؛ و پیوسته از قبرش تا پهنه آسمان نوری می درخشد تا هنگامی که خداوند او را از قبرش خارج نماید.


و هنگامی که او را از قبرش خارج نمود، فرشتگان خداوند پیوسته با او هستند و او را بدرقه کرده با او صحبت نموده، در صورت او می خندند و او را به تمامی خیرات مژده می دهند. و بدین ترتیب، او را از پل صراط و میزان عبور داده و به گونه ای او را به خداوند نزدیک می نمایند که کسی نزدیکتر از او به خدا نباشد، مگر فرشتگان مقرّب خدا و پیامبران فرستاده او.

او همراه با پیامبران در برابر خداوند می ایستد و هنگامی که دیگران غم و اندوه دارند و بی تابی می نمایند، او غم و اندوهی نداشته و بی تابی نمی نماید. آنگاه پروردگار متعال به او می فرماید:

شفاعت کن که من همه شفاعت های تو را می پذیرم و بخواه که هر چه را بخواهی به تو عطا می نمایم. او نیز می خواهد و عطا می شود و شفاعت می کند و پذیرفته می شود. و هنگامی که از عده ای حساب می کشند و آنان را نگهداشته و ذلیل می شوند، او حسابی نداشته و او را نگه نمی دارند، ذلیل نمی شود؛ بخاطر هیچ کدام از کارهای بدش بدبخت نمی شود و نامه عملش را باز کرده و به او می دهند. آنگاه از نزد خداوند پایین می آید و مردم می گویند: سبحان اللَّه! این بنده خدا هیچ خطائی نداشت و از همنشینان حضرت محمد صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم است.

امام باقر علیه السّلام فرمودند: کسی که یک بار در عمر خود سوره یس را بخواند، خداوند به شماره هر آفریده ای در دنیا و هر آفریده ای در آخرت و در آسمان دو هزار حسنه برای او نوشته و دو هزار گناه او را پاک می نماید و دچار فقر، زیان مالی، زیر آوار ماندن، بیچارگی، دیوانگی، جذام، وسواس و بیماری زیانبخش نمی شود.

و خداوند سختی های مرگ و ترس های آن را برای او آسان نموده و قبض روح او را خود به دست می گیرد و از کسانی خواهد بود که خداوند برای آنان گستردگی در زندگی، خوشحالی هنگام زیارت خداوند و رضایت به ثواب الهی را در آخرت برای آنان تضمین نموده است. و خداوند متعال به تمام فرشتگان آسمانی و زمینی اش می فرماید: همانا که از فلانی راضی شدم؛ پس برای او استغفار نمایید.

منابع:
ثواب الأعمال و عقاب الأعمال / ترجمه بندرریگی، ص 238.

 

 




موضوع مطلب :


پنج شنبه 92 اسفند 1 :: 4:0 صبح :: نویسنده : شمس

ولنتاین" در واقع یک مناسبت غربی و فرهنگ وارداتی است که چند سالی است میان جوانان باب شده و همه ساله در روز 25 بهمن مطابق با 14 فوریه همراه با آداب و رسوم به خصوصی برگزار می شود. جشنی همراه با هدیه دادن و دوستی و عشق ورزیدن به نامحرم و جنس مخالف که در واقع فرصتی است تا دوستی های خیابانی از سوی متولیان ابتذال، هویتی پوشالی یابد.

اینکه این روز چه تاریخچه ای دارد و بر اساس چه رویدادی گرامی داشته می شود، نکته ای است که همچنان نه منابع مبدع این طرح و نه پیروانشان اطلاعات موثقی برای پایه و اساس آن ندارند و تنها قصه ای ساختگی و تایید نشده، محملی برای گرامیداشت این روز عنوان شده و جالب اینجاست که بسیاری از جوانان وطنی بدون اطلاع از ریشه این افسانه ساختگی، پیرو این فرهنگ وارداتی شده اند که این گونه قصه سازی شده است:

"زمانی فرمانروای روم باستان برای حفظ آمادگی سربازانش، از ازدواج آنها جلوگیری می کرده است به این دلیل که ازدواج باعث سستی آنها خواهد شد. در این بین کشیشی به نام "ولنتاین" مبادرت به عقد سربازان با دختران می نموده است که پس از اطلاع فرمانروا، به زندان می افتد. کشیش در زندان عاشق دختر زندانبان شده و خطاب به وی کارت هایی را می نوشته است و عاقبت در روز 14 فوریه به دستور شاه وبه جرم اقداماتش اعدام شده و توسط غربی ها "شهید عشق" نامیده می شود!"

اما آنچه باعث شده تا این افسانه، به شدت توسط رسانه های خارجی و در تمام دنیا تبلیغ شود، درونمایه ضدفرهنگی این جریان است که مبنایی برای رواج فرهنگ بی‌بند و باری و ابتذال است و هر ساله تحت عنوان "روز عشق" انواع و اقسام اعمال ناپاک و خلاف اخلاق در پوشش پاک عشق و محبت انجام می گیرد!

آنچه که پشت پرده "ولنتاین" را این روزها بیشتر نمایان می کند، تلاش و تبلیغات برای از هم پاشیدن بنیان خانواده ها، جلوگیری از ازدواج و ترویج دوست یابی و دوست گزینی به جای انتخاب همسر و تشکیل خانواده، است. این اهداف در قالب سریالهای ماهواره ای فارسی‌زبان که به خانواده ها هجوم بیشتری آورده است، نمود عینی تری دارد که البته همراه با واردات "ولنتاین" که سالیان سال است اتفاق افتاده، در یک سیاست تعریف می شوند!

شاید با بررسی و تدقیق پشت پرده این طرح بتوان به لایه های مختلف دستور اسلام مبنی بر ازدواج و تشکیل خانواده پی برد و با بررسی کلیه اقدامات اسلام هراسانه غربیها، بتوان به هویت طراحان "روز ولنتاین" به عنوان قطره ای از دریای مهاجمان فرهنگی پی برد و این سؤال را بیش از پیش در ذهن مرور کرد که رواج چنین افسانه ای و تلاش برای فرهنگ سازی آن، چه دلیلی جز اشاعه فساد و فحشا می تواند داشته باشد و چه بسا که این روز فرصتی است برای تمدید عشق ناپاک دو نامحرم که سرنوشت بیشتر این محبت های بدون عمق و ریشه، قطعا بر کسی پوشیده نیست.

اما رواج این فرهنگ وارداتی نگران کننده تر می شود وقتی بدانیم که در میان برخی پدران و مادران هم رسوخ کرده است. اگر چه مرد به همسر خود و زن به شوهرش در این روز به اصطلاح عشق می ورزد، اما این حرکت در چنین روزی در سایه تبلیغات شبکه های ماهواره ای، تنها می تواند برای جوان و فرزند خانواده به عنوان یک الگو تلقی شده و مهر تأییدی باشد بر یک فرهنگ غلط و ناپاک که حاصل آن دوری گزینی از ازدواج و حفظ روابطی است برای فروپاشی اخلاقی جامعه.

اگرچه برخی اعتقاد دارند نفوذ آیین‌هایی نظیر روز "ولنتاین" ناشی از تهاجم فرهنگی است، اما به نظر می رسد این موضوع به علت خلاء فرهنگی جامعه در این زمینه، مورد استقبال قرار گرفته است. در حالی که این پدیده در فرهنگ و تاریخ ما وجود دارد اما درست و پررنگ به جوانان معرفی نشده است. روز مادر، روز پدر، روز دختر، روز ازدواج حضرت علی(ع) و فاطمه زهرا(س) تنها نمونه ای از فرهنگ مذهبی ماست که نه تنها افسانه نیست و قصه سازی نشده است که ریشه در باورها و مذهب ما دارد و حتما می تواند به استحکام خانواده و عشق حقیقی همراه با هویت کمک کند.

و نکته قابل تامل این است که مسؤولین فرهنگی ما نه تنها سعی در فرهنگ‌سازی صحیح، گسترده، بجا، مستمر و خلاقانه برای گسترش آیین ها و باورهای مذهبی مان به عنوان جایگزین این فرهنگ وارداتی ندارند، بلکه بعضا نسبت به این پدیده که اتفاقا گسترش بسیار زیادی هم به دلیل اطلاع رسانی نادرست از سوی ما و اطلاع رسانی گسترده از سوی شبکه های ماهواره ای پیدا کرده است سکوت کرده اند.

هر چند مراکز فرهنگی و اجتماعی به نوعی تلاش می‌کنند تا با سکوت نسبت به آن، رسمیت و وجاهت عمومی را از این فرهنگ غربی و وارداتی بگیرند، اما متاسفانه در سایه این سکوت و در روزهای منتهی به این مراسم، ویترین بسیاری از مغازه ها منقش و مزین به هدایای "ولنتاین" می شود!

به نظر می‌رسد معرفی شایسته رسوم و آیین‌ها، اندیشه و افکار چهره‌های شاخص که الگوهای مذهبی ما هستند می تواند هویت‌بخش فرهنگ و تمدن ایرانی ـ اسلامی باشد. ضمن اینکه تهاجم فرهنگی در سایه خلاء فرهنگی ایجاد شده است، پس سکوت و نادیده گرفتن واقعیات آن هم از جنس "ولنتاین" راه حل مناسبی برای مقابله نیست.




موضوع مطلب :


شنبه 92 بهمن 26 :: 6:29 عصر :: نویسنده : شمس

آخرین پیامبر خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمود: هنگامى که بدن مرده را در قبر قرار دهند، چنانچه عذاب از بالاى سر بخواهد وارد شود تلاوت قرآنش مانع عذاب مى گردد و چنانچه از مقابل وارد شود صدقه و کارهاى نیک مانع آن مى باشد.
و چنانچه از پائین پا بخواهد وارد گردد، رفتن به سوى مسجد مانع آن خواهد گشت.


متن حدیث:


قالَ(صلى الله علیه وآله) : یُؤْتَى الرَّجُلُ فی قَبْرِهِ بِالْعَذابِ، فَإذا اُتِیَ مِنْ قِبَلِ رَأسِهِ دَفَعَتْهُ تِلاوَهُ الْقُرْآنِ، وَ إذا اُتِیَ مِنْ قِبَلِ یَدَیْهِ دَفَعَتْهُ الصَّدَقَهُ، وَ إذا اُتِیَ مِنْ قِبَلِ رِجْلَیْهِ دَفَعَهُ مَشْیُهُ إلىَ الْمَسْجِدِ.


«مسکّن الفؤادشهید ثانى،ص 50»



موضوع مطلب :


جمعه 92 بهمن 25 :: 2:11 عصر :: نویسنده : شمس

از آنجا که در دیدگاه اسلام هدف از حکومت علاوه بر تأمین نیازهای مادی مردم توجه به مصالح معنوی و حفظ ارزش‌های اخلاقی و دینی است لذا حکومت اسلامی موظف است بستری مناسب جهت رشد و تعالی معنوی افراد جامعه فراهم نماید، به تعبیر دیگر «در جامعه اسلامی قوانین باید آهنگ قرب الی الله داشته باشد و تأمین مسائل و ابعاد حیات انسانی در صورتی دارای ارزش است که به مثابة مقدمه‌ای در جهت رشد و تکامل معنوی انسان تلقّی گردد»[1]

قرآن کریم ویژگی‌های حکومت اسلامی را چنین بیان فرموده است:

«الذین ان مکّناهم فی الارضِ اَقاموا الصَلوةَ و أتَوُا الزکواة و امَروا بِالمعروفِ و نَهَوا عنِ المنکرِ و للهِ عاقِبَةُ الأمورِِ»[2]

کسانی که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم نماز را برپا می‌دارند و زکات را ادا می‌کنند و امر به معروف و نهی از منکر می‌نمایند و پایان همه کارها از آن خداست، در این آیه مسئولیت‌هائی که بر عهده حکومت قرار داده شده به ترتیب زیر است:

1. برپا داشتن نماز؛ نیرومند ساختن پیوند جامعه اسلامی با خداوند بزرگ

2. پرداخت زکات: تنظیم برنامه‌های اقتصادی و رفاهی مردم

3. امر به کارهای خوب و شایسته و اشاعه خیر و صلاح در جامعه

4. نهی از کار زشت و ناپسند و مبارزه با هر نوع فساد، ظلم و زور

ناگفته پیداست، چنین حکومتی به افراد لایق و شایسته برای شکوفائی استعدادها میدان می‌دهد و زمینه رشد و ترقی آنان را مهیا می‌سازد و آنان را به سوی کمال سوق می‌دهد»[3] از این رو در قانون اساسی دولت جمهوری اسلامی ایران موظف شده همة امکانات خود را «برای ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی براساس ایمان و تقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی»[4] به کاربرد لذا حکومت اسلامی موظف است با هر عاملی که فضای جامعه را آلوده می‌سازد و مانع رشد و کمال معنوی افراد جامعه می‌شود مبارزه نماید «انسان از آنجا که یک موجود اجتماعی است و جامعة بزرگی که در آن زندگی می‌کند از یک‌ نظر همچون خانة او است و حریم آن همچون حریم خانه او محسوب می‌شود، پاکی جامعه به پاکی او کمک می‌کند و آلودگی آن به آلودگیش، روی همین اصل در اسلام با هر کاری که جو جامعه را مسموم یا آلوده کند شدیداً مبارزه شده است اگر می‌بینیم در اسلام با غیبت شدیداً مبارزه شده، یکی از دلیل های آن، این است که غیبت عیوب پنهانی را آشکار می‌سازد و حرمت جامعه را جریحه‌دار می‌کند اگر می‌بینیم دستور عیب‌پوشی داده شده یک دلیل آن همین است که گناه جنبة عمومی و همگانی پیدا نکند، و می‌بینیم که گناه آشکار اهمیتش بیش از گناه مستور و پنهان است تا آنجا که در روایتی از امام رضا ـ علیه السلام ـ می‌خوانیم:

«اَلمَذیعُ بِالسّیئةِ مخذولٌ و المستَترِ بالسیئةِ مَغفور له؛[5] آنکس که گناه را نشر دهد مخذول و مطرود است و آنکس که گناه را پنهان می‌دارد مشمول آمرزش الهی است[6] بنابراین یکی از اموری که فضای جامعه اسلامی را آلوده می‌سازد عدم رعایت پوشش اسلامی است و همین طور «گسترش دامنه فحشاء و افزایش فرزندان نامشروع از دردناکترین پیامدهای بی‌حجابی است و دلایل آن مخصوصاً در جوامع غربی کاملاً نمایان است، آنقدر عیان است که حاجتی به بیان ندارد البته نمی‌گوییم عامل اصلی فحشاء و فرزندان نامشروع منحصراً بی‌حجابی است بلکه می‌گوئیم یکی از عوامل مؤثر آن مسأله برهنگی و بی‌حجابی محسوب می‌شود»[7]

در واقع بی‌حجابی از آن‌جا که دامنة فساد را در جامعه گسترش می‌دهد تهدید بزرگی است برای امنیت روحی و روانی جامعه و پی‌آمدهای آن را هرگونه حساب کنیم به زیان جامعه است لذا حکومت اسلامی موظف است با این تهدید مبارزه نماید زیرا اسلام به عنوان پیشگیری از این تبعات بر علیه زنان، حجاب را واجب نموده است تا از این طریق فضای جامعه سالم باقی بماند، اگر نگاهی گذرا داشته باشیم به فلسفة حجاب به این واقعیت خواهیم رسید که «اسلام می‌خواهد انواع لذت های جنسی، چه بصری و لمسی و چه از نوع دیگر را به محیط خانوادگی و در چارچوب ازدواج قانونی اختصاص دهد و اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت باشد برخلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را بالذت‌جوئی‌های جنسی بهم می‌آمیزد، اسلام می‌خواهد این دو محیط را کاملاً از یکدیگر تفکیک کند»[8] و در سایه این کار، فضای جامعه را برای رشد و تعالی افراد آن سالم و آماده نگاه دارد.

با این بیان، تفاوت حجاب و امثال آن با نماز و روزه روشن می‌شود زیرا نماز و روزه و بعضی از عبادات جنبه فردی دارند و مربوط به رابطه شخص با خدا هستند که اگر در آنها کوتاهی شود ضرر و زیان آن تنها متوجه فرد می‌شود و جامعه مستقیماً از آن آلوده نمی‌شود برخلاف حجاب و سایر امور اجتماعی که لزوماً تنها مربوط به فرد نمی‌شود و تبعات اجتماعی را نیز به دنبال دارند لذا در مورد حجاب و برخی از امور اجتماعی، اجبار صورت می‌گیرد تا اگر فرد هم اعتقادی به آنها ندارد در سایة این اجبار از تبعات و آثار اجتماعی آن جلوگیری شود هر چند اعتقاد به این امور در رعایت آنها نقش اساسی دارد و ممکن است تا فرد اعتقاد مناسبی به این امور نداشته باشد آن را به نحو صحیح رعایت نکند اما الزام و اجبار اجتماعی از آثار وتبعات اجتماعی عدم رعایت آن به نحو زیادی جلوگیری می‌کند، امور اجتماعی و حجاب اسلامی حکم آن کشتی را دارد که یکی از مسافران بخواهد بدلخواه خود، به آن آسیب برساند که ضرر و خسارت آن متوجه تمامی مسافران خواهد شد این برخلاف نماز و روزه و عبادات فردی است که عدم رعایت آنها تبعات مستقیم اجتماعی به دنبال ندارد لذا در مورد آنها اجبار از سوی حکومت اسلامی صورت نمی‌گیرد اما در مورد همین موارد هم اگر جنبه اجتماعی پیدا نماید حکومت اسلامی می‌تواند با آن مقابله نماید به عنوان نمونه اگر کسی روزه نگیرد و در ظاهر هم کاری انجام ندهد که نشانگر روزه نگرفتن اوست حکومت اسلامی اجبار و الزامی نسبت به او ندارد اما اگر کسی روزه نگیرد و در ماه مبارک رمضان علناً روزه خواری کند حاکم اسلامی می‌تواند او را تعزیر نماید «مَن اَفطَرَ فیه لامستحِّلا عالماً عامداً یعزِّرُ بِخَمْسَةِ و عشرینَ سَوْطا فانْ عادَ عُزّرَ ثانیاً فاِِنْ عادَ قُتِلَ علَی الاَقوی»[9]

کسی که در ماه رمضان افطار نماید از روی علم و عمد، حاکم اسلامی او را با 25 ضربه شلاق تعزیر می‌کند و اگر مرتبه دوم مرتکب شد باز تعزیر می‌شود و در مرتبه سوم بنابر اقوی کشته می‌شود» و این شدت برخورد به خاطر آلوده نمودن فضای جامعه اسلامی است، بنابراین تفاوت آشکاری میان حجاب و دیگر تکالیف اجتماعی و بین نماز و روزه و مسائل عبادی که جنبه فردی دارد هست و این به جهت اهمیتی است که اسلام به جامعه اسلامی می‌دهد، از این‌رو، در اسلام اهمیت فوق العاده‌ای به مسأله امر به معروف و نهی از منکر داده شده است تا در راستای این وظیفه همگانی و مسئولیت عمومی افراد نسبت به جامعه، محیط جامعه پاک و خالی از هر گونه آلودگی باشد.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

1. استاد شهید مرتضی مطهری، مسأله حجاب، انتشارات صدرا.
2. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1374، از ص 405 تا 407، از ص 434 تا 448.
3. محمد تقی مصباح یزدی، نظریه سیاسی اسلام، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 79، ج 2، از ص 16 ـ 22.
[1]. مصباح یزدی، محمد تقی، نظریه سیاسی اسلام، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1379، ج 2، ص 16.
[2]. حج/41.
[3]. سبحانی، جعفر، مبانی حکومت اسلامی، قم، انتشارات توحید، 1370، ص 44.
[4]. قانون اساسی، اصل سوم، بند اول.
[5]. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، انتشارات اسوه، 1375، ج 5، ص 502، ح 61
[6]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374، ج14، ص405.
[7]. همان، ص444 و 445.
[8]. مطهری، مرتضی، مسأله حجاب، شرکت سهامی انتشار، 1347، ص 56.
[9]. طباطبائی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی، بیروت، مکتب وکلاء‌ الامام الخمینی، ج2، ص5.




موضوع مطلب : دینی, سیاست


یکشنبه 92 بهمن 20 :: 11:2 صبح :: نویسنده : شمس

آیت‌الله سید علی سیستانی از مراجع عظام تقلید شیعه در پاسخ به چند سئوال از مقلدان خود، احکام دست دادن زن و مرد مسلمان و نیز اهل کتاب و کافر را تشریح کرده‌اند.



متن سوالات و پاسخ این مرجع تقلید به شرح ذیل است:

*آیا دست دادن از روى اجبار با زن غیر مسلمان خارجى و بدون قصد لذت ایراد دارد یا خیر در حالى که هیچ لذتى به وجود نیاید ؟

با وجود حاجب مثل دستکش مانعى ندارد .

*حکم دست دادن با زن نامحرم در صورتیکه امتناع کردن موجب بروز ناراحتی و یا قطع رابطه فامیلی گردد و یا اعتراض والدین را به همراه داشته باشد ؟

دست دادن با نامحرم جایز نیست و اگر حائلی باشد مانعی ندارد .

* آیا دست دادن با زنان کافر فى ذاته حرام است؟

حرام است.

*در کشورهای اروپایی دست دادن به عنوان سلام و درود مطرح است گاهی ترک آن کار به محرومیت و اخراج از کارخانه و مدرسه و امثال آن می کشد، آیا یک مرد و یا یک زن مسلمان می تواند در چنین حالات استثنایی دست بدهد؟

اگر با پوشیدن دستکش و امثال آن نمی شود از آن مشکل رهایی یافت، جایز است مرد و یا زن مسلمان با دیگری مصافحه کند چون که ترک چنان کاری، موجب ضرر و زیان طاقت فرسا می شود.




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 بهمن 8 :: 11:33 صبح :: نویسنده : شمس
< 1 2 3 4 5 >> >
درباره وبلاگ

صفحات وبلاگ
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 21
کل بازدیدها: 175802