اساسی ترین شرط و بهترین بنیان هر دوستی صداقت است.
افرادی برای دوستی مناسبند که با شما صادق باشند نه آنهایی که تنها می توانند این باور را در شما ایجاد کنند.
در معاشرت و دوستی با افراد باید به این موضوع توجه کرد که نخست خود شخص باید در حق دیگران دوستی کند.
سعی کنید به دوستان خود آزادی دهید تا خودشان باشند و در مقابل نیز از آنها انتظار داشته باشید تا این آزادی را به شما بدهند زیرا تا هنگامی که شخصیت فرد تحت تاثیر محیط و مطابق با خواست دوستان ساختگی و جعلی باشد، دوستی واقعی شکل نگرفته است.
نظیر چنین روابطی را می توان در میان نوجوانان بوفور مشاهده کرد. زیرا نوجوان سعی دارد با الگوبرداری و تغییر شخصیتی، خود را به دوستان نزدیک کرده و در جمع پذیرفته شود بدون توجه به این امر که شخصیت مورد نظر برای وی خوب است یا بد.
تقسیم کردن شادیهایتان با دیگران موجب توسعه نشاط و افزایش شادکامی می شود همانطور که رنگین کمان زیبایی خود را در آسمان می گستراند.
بیشتر شنونده مطلب دیگران باشید و به دوستان خود اجازه دهید مسائل و مشکلاتشان را برای شما بیان کنند.
تنها ادعا کردن در دوستی کافی نیست بهتر است در عمل دوستی خود را ثابت کنید.
دوستی را در دل خود با خداوند شروع کنید و فکرتان این باشد که خدمتی که به دوست خود می کنید، خدمت به خداوند و برای رضای او بوده است و به این ترتیب به دیگران ثابت کنید که بی ریا و چشمداشت دوستشان دارید.
با کسی که نسبت به شما ابراز دوستی بی ریا می کند دوست باشید و هیچگاه گفتار دیگران را که از روی صداقت و دلسوزی نباشد در روابط دوستانه تان تاثیر ندهید.
دوستان خود را همانگونه که هستند بپذیرید و دوستشان بدارید تا آنها نیز شما را همانگونه که هستید بپذیرند.
بر اساس برخی از روایات، اولین فردی که روزه گرفت، خود حضرت آدم(ع) بود. روایت در این باره چنین میگوید: «إِنَّ آدَمَ ع لَمَّا أَکَلَ مِنَ الشَّجَرَةِ بَقِیَ فِی بَطْنِهِ ثَلَاثِینَ یَوْماً فَفَرَضَ اللَّهُ عَلَى ذُرِّیَّتِهِ ثَلَاثِینَ یَوْماً الْجُوعَ وَ الْعَطَشَ وَ الَّذِی یَأْکُلُونَهُ بِاللَّیْلِ تَفَضُّلٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِمْ وَ کَذَلِکَ کَانَ عَلَى آدَمَ (ع)...»؛[1] هنگامی که حضرت آدم(ع) از میوه درخت ممنوعه خورد، آن میوه سی روز در شکمش باقی ماند. پس از آن بود که خداوند بر حضرت آدم و نسل او سی روز گرسنگی و تشنگی را واجب نمود. و اگر در شب چیزی میخورند تفضلی است از جانب پروردگار. این روایت تصریح دارد به اینکه اولین فردی که در تاریخ بشر روزه گرفت، خود حضرت آدم(ع) بود و تاریخ وجوب روزه بازگشت به خلقت آدم میکند. اما طبق برخی از روایات، اولین شخصی که از پیروان پیامبر(ص) و از مسلمانان روزه گرفت، امام علی(ع) بود: «...قَالَ أَبُو سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ کُنْتُ مَعَ النَّبِیِّ (ص) بِمَکَّةَ إِذْ وَرَدَ عَلَیْهِ أَعْرَابِیٌّ طَوِیلُ الْقَامَةِ عَظِیمُ الْهَامَةِ مُحْتَزِمٌ بِکِسَاءٍ وَ مُلْتَحِفٌ بِعَبَاءٍ قُطْوَانِیٍّ قَدْ تَنَکَّبَ قَوْساً لَهُ وَ کِنَانَةً فَقَالَ لِلنَّبِیِّ (ص) یَا مُحَمَّدُ أَیْنَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ مِنْ قَلْبِکَ فَبَکَى رَسُولُ اللَّهِ (ص) بُکَاءً شَدِیداً حَتَّى ابْتَلَّتْ وَجْنَتَاهُ مِنْ دُمُوعِهِ وَ أَلْصَقَ خَدَّهُ بِالْأَرْضِ ثُمَّ وَثَبَ کَالْمُنْفَلِتِ مِنْ عِقَالِهِ وَ أَخَذَ بِقَائِمَةِ الْمِنْبَرِ ثُمَّ قَالَ یَا أَعْرَابِیٌّ وَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ وَ سَطَحَ الْأَرْضَ عَلَى وَجْهِ الْمَاءِ لَقَدْ سَأَلْتَنِی عَنْ سَیِّدِ کُلِّ أَبْیَضَ وَ أَسْوَد وَ أَوَّلُ مَنْ صَامَ وَ زَکَى وَ تَصَدَّقَ وَ صَلَّى الْقِبْلَتَیْنِ وَ بَایَعَ الْبَیْعَتَیْنِ وَ هَاجَرَ الْهِجْرَتَیْنِ وَ حَمَلَ الرَّایَتَیْنِ وَ فَتَحَ بَدْراً وَ حُنَیْنَ ثُمَّ لَمْ یَعْصِ اللَّهَ طَرْفَةَ عَیْنٍ قَالَ فَغَابَ الْأَعْرَابِیُّ مِنْ بَیْنِ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِأَبِی سَعِیدٍ یَا أَخَا جُهَیْنَةَ هَلْ عَرَفْتَ مَنْ کَانَ یُخَاطِبُنِی فِی ابْنِ عَمِّی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِب...»؛ ابو سعید خدری میگوید: با رسول خدا در مکه بودم که مردی اعرابی بلند قامت... وارد شد، گفت ای محمد .... پیامبر(ص) گریهای شدیدی کرد به گونهای که اشک بر صورت حضرت جاری شد.... بعد از فرمود ای اعرابی.... اولین کسی که روزه گرفت، زکات داد، صدقه داد، به سوی دو قبله نماز خواند، دوبار بیعت نمود، دوبار مهاجرت کرد.... پسرعمویم علی بن ابیطالب(ع) بود.