ذکر با تسبیح ارجح است یا با دست؟ آیا روایتی درباره استفاده از تسبیح شاهمقصود وارد شده است؟
همه موجودات در دایره هستی به نوعی خدای متعال را تسبیح می گویند: " یُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزیزِ الْحَکیمِ ؛(1) آن چه در آسمان ها و آن چه در زمین است، همواره تسبیح خدا مىگویند، خداوندى که مالک و حاکم است و از هر عیب و نقصى مبرّا، و عزیز و حکیم است!
تسبیح در اصل تقدیس و تنزیه مبدأ هستی و آفرینش است. هر موجودی به نوعی ذات اقدس متعال را تسبیح می کند.
در عین حالی که همه موجودات هستی خدای متعال را تسبیح می کنند، انسان نیز به عنوان موجود برتر، عالی ترین تسبیح را انجام می دهد، به گونه ای که حتی تمام اعضا و جوارحش می توانند در دنیا مشغول و در قیامت مسئول تسبیح خدا شوند.
جدای از این که انسان ها با قلب بیدارشان حتی اگر کلمه ای هم بر زبان نیاورند، تسبیح گوی خدای متعال هستند، اما زبان این عضو کوچک در بدن، ابزار اصلی وانمودن تسبیح خدای متعال است. مولای متقیان امیر مومنان امام علی سلام الله علیه در دعای شریف کمیل بیانی عالی و نغزی دارند:
" یا ربّ قوّ علی خدمتک جوارحی" یعنی ای خدای بزرگ! جوارح مرا بر خدمتت قوی گردان!
جوارح به تک تک اعضای بدن می گویند. دست، پا، گوش، چشم، زبان و غیره که می تواند در مسیر تعالی به کار گرفته شود. پس زبان نیز جزیی از جوارح می باشد که کار اصلی اش این است که علاوه بر سخن گفتن، خدا را تسبیح کند. زبان ابزار ذکر و بند انگشتان ابزار شمارش تسبیح است، شمارش به عدد معین مطابق با سفارش خدای متعال و اولیای دین که البته با دیگر ابزار نیز امکان پذیر است. از این رو است که امام صادق سلام الله علیه فرمود:
"البتّه تسبیح کردن با انگشتان یا حساب تسبیح و ذکر گفتن را با انگشتان نگاه داشتن بهتر و با فضیلتتر است تا با سایر چیزهاى دیگر، زیرا از انگشتان در روز قیامت پرسش مىکنند و شهادت می گیرند.(2)
بیان امام صادق سلام الله علیه می تواند به نوعی تفسیر سخن مولای متقیان باشد که خدایا !جوارحم را در مسیر خدمت به خودت قوی گردان .
هر کدام از اعضای بدن انسان، روز قیامت با اذن و اراده الهی به حرف خواهند آمد و بر آن چه انجام داده ، شهادت خواهند داد.
در عین حال در سیره معصومین دیده شده است که از غیر از بند انگشتان، از نوعی ابزار شمارش اذکار الهی استفاده می کردند که امروزه با صورت های مختلف متداول می باشد. مثلا نقل شده است:
"تسبیح در ابتدا تابیده شده از رشتهاى پشم بود که حضرت فاطمه علیها السّلام گرههایى در آن زده بود، ولى هنگامى که عموى پیامبر سلام الله علیه، حمزة بن عبد المطّلب به شهادت رسید ، حضرت از تربت آن شهید تسبیحى ساخت.(3)
در این حدیث شریف، از دو نوع ابزار شمارش ذکر خدا که توسط حضرت فاطمه سلام الله علیه به کار گرفته می شد، نام برده شده است . این نشان می دهد که چنین سیره ای برای ما، حسن تبعیت داشته و ارزش ذاتی دارد .
اثبات چیزی مستلزم نفی چیز دیگری نیست، به این معنا که اگر در میان بعضی از روایات مشاهده می کنیم که برای تسبیح خدا سفارش به شمارش با بند انگشت و در بعضی دیگر سفارش به ذکر با دانه های تسبیح (البته با تربت امام حسین سلام الله علیه) شده، اثبات هر کدام لزوما به معنای نفی دیگر نیست و هر کدام ثواب خاص خود را دارد .
چون گریزی از استفاده از نوعی ابزار تسبیح که میان عرب به " سبحه" و میان فارس به " تسبیح" معروف است، و برای شمارش تعداد ذکر الهی به کار می رود، نبوده و نیست، اولیا بعد از شهادت سالار شهیدان امام حسین سفارش زیادی به ذکر تسیبح با تربت سید الشهدا کردند و این به خاطر فضیلت آن خاک مطهر است.
در کتاب تهذیب تألیف شیخ طوسى، از حضرت بقیة اللَّه الاعظم روایت شده:
تسبیحى که دانههاى آن از تربت امام حسین علیه السّلام باشد، بهترین وسیلهاى است که مىتوان اذکار را با آن شمارش کرد، زیرا کسى که آن را در دست داشته باشد، حتى اگر ذکر تسبیح را فراموش کند و آن را در دستانش بچرخاند، ثواب تسبیح براى او نوشته مىشود.(4)
نتیجه این که: ذکر خدا هم با بندهای انگشتان دست ثواب خاص خود را دارد که توضیح آن بیان شد و هم با ابزار شمارش به نام تسبیح .البته تسبیحی که از تربت پاک سیدالشهدا سلام الله علیه ساخته شده باشد، ولی در مورد استفاده از سایر تسبیح های ساخته شده مثل تسبیح شاه مقصود، مستند قابل ذکری مشاهده نشده است
پی نوشت ها:
1. جمعه(62) آیه 1 .
2.شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه،ترجمه غفارى،تهران، انتشارات صدوق،چاپ اول، 1367 هجری شمسی، ج1، ص 408.
3. روحانی علی آبادی محمد، زندگانى حضرت زهرا علیها السلام،تهران،انتشارات مهام،چاپ اول، 1379 هجری شمسی، ص 995.
4.همان، ص 998.