همزمان با فرارسیدن اربعین شهادت حضرت سیدالشهدا(ع) و اجتماع عظیم شیعیان جهان در پیادهروی اربعین، برخی سؤالات فقهی که ممکن است برای عموم زائران حسینی پیش آید همراه با پاسخ آنها را منتشر میکنیم.
نیت نماز مسافر
سؤال: در مسافرت، نمازهای شکسته را به چه نیتی باید بخوانیم، مثلاً بگوییم چهار رکعت نماز ظهر، یا دو رکعت نماز ظهر، یا چهار رکعت نماز ظهر شکسته یا ...؟
جواب: به زبان آوردن نیت نماز لازم نیست. بنابراین، وقتی که مسافر برای خواندن نماز ظهر یا عصر یا عشا به نماز میایستد و تکبیر میگوید و به قصد قربت، نماز را دو رکعتی میخواند، صحیح است؛ ولی اگر بخواهد نیت را به زبان آورد،میتواند بگوید: «نماز ظهر به جامیآورم، قربةالی الله » یا «دو رکعت نماز ظهر به جا میآورم، قربة الی الله» یا «نماز ظهر شکسته به جا میآورم، قربةالی الله».
نماز قضا در سفر
سؤال: اگر در مسافرت بخواهیم نماز قضا بخوانیم، با اینکه نمازهای چهار رکعتی ما شکسته است، باید کامل بخوانیم یا شکسته؟ در کل، آیا میتوانیم در مسافرت نماز قضا بخوانیم؟
جواب: نمازهایی را که در غیر سفر قضا شده است، باید به طور کامل خواند و اگر در سفر قضا شده باشد، به صورت شکسته در سفر، هرچند ده روز نمانید، میتوانید قضای نمازهای چهار رکعتی را به جا آورید.
سؤال: اگر در مسافرت، نمازهای چهار رکعتی قضا شود و بخواهیم در وطن قضای آن را بخوانیم، تکلیف چیست؟
جواب: باید شکسته بخوانیم.
نذر روزه در سفر
سؤال: کسی که در ماه رمضان در سفر است، آیا میتواند نذر کند و روزه بگیرد؟
جواب: صحیح نیست. فرق ندارد که نذر کند روزه ماه رمضان را بگیرد یا روزه دیگری را.
سؤال: آیا میتوانیم نذر کنیم در مسافرت روزه بگیریم: آیا حتما باید پیش از مسافرت نذر کنیم یا در زمانی که در سفر هستیم نیز میتوانیم نذر کنیم؟
جواب: نذر روزه ماه رمضان و قضای آن در سفر، صحیح نیست؛ ولی اگر بخواهد روزه مستحب را نذر کند که در سفر به جا آورد، چنانچه روزه واجب برعهده نداشته باشد، اشکال ندارد. بنابراین، کسی که روزه قضا دارد، اگر نذر کند در سفر روزه بگیرد، صحیح نیست. نذر باید پیش از سفر باشد؛ یعنی قبل از رفتن به سفر نذر کند که در این مسافرت روزه میگیریم یا نذر کند.
نماز قضا به جماعت
سؤال: آیا نماز قضا را میتوانیم به جماعت بخوانیم؛ مثلاً در شهری مسافر هستیم و نمازمان سر دو رکعت تمام میشود. در دو رکعت بعد، میتوانیم نماز قضا اقتدا کنیم؟ یا اگر دو نماز را با نماز اول امام جماعت خواندنیم، در نماز دوم، میتوانیم یک نماز قضا اقتدا کنیم؟
جواب: اشکال ندارد و در هر دو صورت، میتوانید نماز قضا اقتدا کنید.
سؤال: آیا نماز قضای ما باید با نماز امام جماعت متحد باشد؟ مثلاً اگر امام جماعت نماز عصر را میخواند، فقط نماز قضای عصر را میتوانیم به او اقتدا کنیم یا نمازهای دیگر هم اشکال ندارد؟
جواب: در فرض سوال، لزومی ندارد نماز امام و مأموم متحد باشد و نماز قضای دیگر را نیز میتوانید اقتدا کنید.
ایستادن مسافر در صف اول جماعت
سؤال: اگر در شهری مسافر باشیم و قصد ماندن ده روز نداشته باشیم و نماز را شکسته بخوانیم، آیا میتوانیم در صف اول جماعت، به نماز بایستیم؟
جواب: اگر سر دو رکعت سلام بدهید و فاصله زیاد بشود، اتصال افرادی که بعد از شما در صف اول ایستادهاند، قطع و نمازشان فرادا میشود؛ از این رو توصیه میکنند در صف اول نایستید.
قطع اتصال صفوف جماعت
سؤال: اگر عدهای مسافران که در صف نماز جماعت ایستادهاند، سر دو رکعت سلام بدهند و اتصاف صفوف جماعت قطع شود، وظیفه ما در نماز جماعت چیست؟
جواب: اگر اتصاف قطع شود، به این معنی که از هیچ سمت، نه از صف جلو و نه از سمت راست یا چپ، اتصال نداشته باشید، نماز شما فرادا میشود و بعد از آن را باید خودتان به نیت فرادا ادامه دهید.
اقتدای مسافر به حاضر
سؤال: در رسالههای توضیحالمسائل آمده است، اقتدای مسافر به حاضر و برعکس، مکروه است. بر فرض که ما در شهری مسافر باشیم، بهتر است نماز را فرادا بخوانیم یا در نماز جماعت شرکت کنیم؟
جواب: مسافری که نماز را شکسته میخواند، اگر به امام جماعتی که نماز را تمام میخواند اقتدا کند، ثوابش از نماز جماعتی که هر دو (امام و مأموم) نمازشان تمام یا هر دو شکسته باشد، کمتر است و کراهت در اینجا به همین معنی است. ولی باز در این فرض هم ثواب نماز جماعت از نماز فرادا بیشتر است. پس، بهتر است در نماز جماعت شرکت کنید.
اقتدای نماز قضا به ادا
سؤال: اگر مسافر باشیم و در نماز جماعت، سر دو رکعت سلام بدهیم و نمازمان تمام شود، آیا در دو رکعت بعدی نماز امام جماعت، حتماً باید یک نماز دو رکعتی اقتدا کنیم؟ یا میتوانیم مثلا نماز چهار رکعتی ادا یا قضا اقتدا کنیم و بقیه آن را خودمان فرادا بخوانیم؟
جواب: هر دو صورت، اشکال ندارد و لزومی ندارد حتماً نماز دو رکعتی اقتدا کنید و وقتی که نماز جماعت تمام شد، باقی مانده نماز را فرادا میخوانید و صحیح است.
زیارت
سؤال: بوسیدن درگاه حرم و آستان مقدس و سجده روبروی قبر مطهر چه حکمی دارد؟
جواب: بوسیدن در و درگاه حرم اشکال ندارد؛ ولی سجدهکردن در مقابل ضریح و قبر مطهر، جایز نیست؛ مگر سجده شکر خدا، به جهت توفیق این زیارت. بهتر است زائران گرامی سجده شکر را هم رو به روی قبر و ضریح مطهر انجام ندهند.
نماز خواندن با غسل زیارت
سؤال: آیا با غسل زیارت میتوانیم نماز بخوانیم یا باید وضو هم بگیریم؟
جواب: نمیتوان نماز خواند و باید وضو هم گرفت.
وضو گرفتن با آبهای مخصوص نوشیدن
سؤال: وضو گرفتن از آبسردکنهای داخل صحنها که مخصوص نوشیدن است، برای نماز یا زیارت، چه حکمی دارد؟
جواب: باطل است. چون آب وضو باید مباح باشد و این آبها ویژه نوشیدن است، نه وضو گرفتن.
سؤال: اگر برای رفتن به حرم مطهر و زیارت، وضو گرفته باشیم، آیا میتوانیم با همان وضو نماز بخوانیم یا مجدداً باید وضو بگیریم؟
جواب: تا زمانی که وضو باطل نشده است، نماز خواندن و انجام دادن سایر کارهایی که نیاز به طهارت دارد، با همان وضو منعی ندارد.
ورود جنب و حائض به حرم
سؤال: جنب و حائض تا کدام قسمت از صحنها و رواقها و حرم مطهر امامان معصوم و مساجد میتوانند وارد شود؟
جواب: وارد شدن و عبور از مسجد و حرم مطهر به طوری که از یک در، وارد و از در دیگر، برون رود، اشکال ندارد؛ ولی توقف در مسجد و بنابر احتیاط واجب در حرم امام معصوم جایز نیست. البته توقف در صحنها و رواقها اشکال ندارد.
اطراف ضریح مطهر امامان معصوم زیر گنبد و به فتوای برخی از فقها، رواقهای متصل به زیر گنبد، حکم حرم را دارد و جنب و حائض در آن قسمت نباید توقف کند.
سؤال: اگر جنب یا حائض از سر ناآگاهی یا فراموشی، داخل مسجد یا حرم امام معصوم شود، آیا گناه کرده است؟ تکلیفش چیست؟
جواب: همین که متوجه شد، باید از مسجد یا حرم بیرون برود و اگر به سبب فراموشی باشد، گناه نکرده است؛ ولی اگر به جهت ندانستن مسئله باشد و در یاد گرفتن مسئله کوتاهی کرده باشد، گناهکار است.
سؤال: اگر جوانی در مسجد یا حرم امام خوابش ببرد و در خواب جنب شود، تکلیفش چیست؟
جواب: باید فوراً از مسجد یا حرم بیرون برود.
بردن مهر و قرآن حرم
سؤال: بردن مهر یا قرآن یا کتاب دعا از حرم مطهر برای تبرک یا گرو نگه داشتن برای برآمدن حاجت، چه حکمی دارد؟
جواب: بردن مهر و قرآن و کتابهای دعای حرم و مسجد جایز نیست و چنانچه کسی عمداً یا سهواً برده باشد، باید به جای آن برگرداند.
روز هفتم ماه صفر در تقویم های رسمی کشور به عنوان روز ولادت امام موسی کاظم(علیه السلام) نامگذاری شده است. اما هفتم ماه صفر در میان مراجع و علمابه خصوص در شهر قم به عنوان روز شهادت امام حسن مجتبی(علیه السلام) روز عزا و تعزیه است و علمای شیعه همواره به این موضوع ملتزم بوده اند. سابقه این موضوع در شهر قم از زمان حضرت آیت الله حائری شیرازی است و هنوز هم علما و مراجع بر اساس همان سنت، روز هفتم صفر را روز شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام) می دانند و مجلس عزاداری برپا می نمایند.
هفتم صفر از سال ها پیش در میان بزرگان و علمای حوزه به عنوان روز شهادت قوی تر بوده است و جنبه عزا و سوگواری در آن بیشتر است تا جنبه شادی و گرامیداشت ولادت امام موسی کاظم(علیه السلام) و این سیره همچنان تا امروز ادامه دارد.
همچنین از شاگردان مرحوم شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه و ایت الله بروجردی نیز نقل میشود نظر این دو بزرگوار در خصوص سالروز شهادت امام حسن مجتبی روز هفتم ماه صفر بوده است و با تعطیلی دروس این روز را به عزاداری میپرداختند حوزه علمیه نجف هفتم ماه صفر را به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی(علیه السلام) تعطیل میباشد و مراسم سوگواری برگزار میکنند
هر یک از روزهای دهه اول محرم به یک عنوان که غالبا نام شهدای کربلا است، مشهور گردیده و ستایشگران اهل بیت (ع) با ذکر مصائب صاحب نام آن روز به عنوان مقدمه، عزای حضرت اباعبدالله الحسین(ع)را اقامه می نمایند. بنا بر سنت روضه خوانی معمول، روز سوم محرم روزی است که ذاکران اهل بیت(ع)، با بیان اشعاری به ذکر مصائب حضرت رقیه(س) دختر خردسال امام حسین(ع) می پردازند که در اثر سختی روز عاشورا و نیز اسارت و از همه آنها جگرسوزتر، دیدن سر بریده پدر به دستور یزید ملعون، جان به جان آفرین تسلیم کرد و در شام به خاک سپرده شد.
در سرزمین شام قبری وجود دارد که امروزه به نام مرقد رقیه معروف و مشهور است و گفته می شود این قبر مربوط به یکی از دختران امام حسین (ع) است. اما آیا قبر مربوط به رقیه هست؟ یا اصلاً امام حسین (ع) دختری به نام رقیه داشته است یا خیر؟ میان مورخان و سیره نگاران اختلاف هست. در متون متقدم، نامی از رقیه به عنوان یکی از دختران ابا عبدالله الحسین (ع) برده نشده است در این منابع تنها از سکینه و فاطمه، و به نقلی از سکینه، فاطمه و زینب به عنوان دختران امام حسین(ع) نام برده شده است. با این حال برخی از علما و دانشمندان متأخر بر صحت انتساب این دختر به امام حسین (ع) پای فشرده دلایل و مستنداتی را بر این ادعا اقامه کرده اند بر اساس این مستندات، رقیه یکی از دختران امام حسین (ع) و از مادری به نام شهربانو-دختر یزگرد ساسانی- متولد شد از این رو او خواهر تنی امام سجاد (ع)به شمار می رفت.
زندگینامه حضرت رقیه (س) در شعاع نورانی انواری؛ همانند پدر، عمو، عمو زادگان بزرگوارش و …، تحت الشعاع قرار گرفته است؛ به همین علت در کتابهای تاریخی، به ندرت اسمی از دختری به نام رقیه که دختر خردسال امام حسین (ع) باشد، آمده است. اما در کلامی که از امام حسین (ع) نقل شده است، حضرت چنین میفرماید: «اَلا یا زِینَب، یا سُکَینَة! یا وَلَدی! مَن ذَا یَکُونُ لَکُم بَعدِی؟ اَلا یا رُقَیَّه وَ یا اُمِّ کُلثُومِ! اَنتم وَدِیعَةُ رَبِّی، اَلیَومَ قَد قَرَبَ الوَعدُ»؛ «ای زینب، ای سکینه! ای فرزندانم! چه کسی پس از من برای شما باقی می ماند؟ ای رقیه و ای ام کلثوم! شما امانتهای پروردگارم در نزد من بودید، اکنون لحظه میعاد من فرارسیده است».
با توجه به سیاق کلام و مفاد آن، بعید نیست که منظور امام (ع) از رقیه، حضرت رقیه، دختر سه ساله ایشان باشد. از طرفی، قدیمیترین منبعی که در آن از دختر سه یا چهار سال? امام حسین (ع) یاد شده است، کتاب "کامل بهایی" اثر عماد الدین طبری است.
نحوه جان سپردن رقیه(س) در خرابه شام
عماد الدین حسن بن علی طبری نیز در کتاب «کامل بهایی» که کار تألیف آن را در سال 675 هجری به پایان رسانده است از خرابه شام و از وفات دختری چهار ساله از خاندان امام حسین (ع) بدون آنکه نامی از این دختر برده باشد، سخن به میان آورده است. او این مطلب را از کتاب «حاویه فی مثالب معاویه» اثر یکی از علمای اهل سنت به نام «قاسم بن محمد بن احمد مأمونی» نقل می کند. در این کتاب آمده: «در میان فرزندان امام حسین (ع)دختری چهار ساله وجود داشت که همراه کاروان اسرا به شام رفت. اهل بیت حسین (ع) در حال اسارت، از کودکانی که پدرشان در کربلا به شهادت رسیده بودند خبر شهادت پدر را پنهان می داشتند دخترکی چهارساله از حسین (ع) شبی از خواب بیدار شد و با گریه سراغ پدر را گرفت. اهل بیت نیز با او هم ناله شدند و صدای گریه شان به گوش یزید رسید. او از علّت این گریه پرسید. قصه را برایش گفتند. یزید دستور داد سر مقدّس امام حسین(ع) را برای آن دختر ببرند. هنگامی که سر مقدّس را در مقابل او قرار دادند، او که تازه متوجه شهادت پدر خود شده بود سر پدر را برداشت و بغل نمود و شروع به سخن گفتن با سر پدر کرد. او لبان خود را بر لبان پدر نهاد و به شدّت می گریست تا اینکه از شدت گریه بی هوش بر زمین افتاد. بانوان حرم کنار آن دختر آمدند؛ اما هنگامی که او را حرکت دادند دیدند که او از دنیا رفته است. اهل بیت(ع) با دیدن این واقعه به شدّت متأثر شده و ناله سر دادند. گویند در این روز تمام اهل دمشق نیز گریان بودند.»
ترمیم قبر حضرت رقیه(س) به دستور خود حضرت
مرحوم شیخ هاشم خراسانی در کتابش نقل کرده که یکی از علمای نجف به نام محمد علی شامی برایم نقل کرده که: «جد او مرحوم سید ابراهیم دمشقی که نسبش به سید مرتضی می رسید سه دختر داشت. شبی دختر بزرگش رقیه بنت الحسین علیه السلام را در خواب می بیند که به او فرمود: «به پدرت بگو به والی بگوید که قبرم را آب فرا گرفته و در اذیتم، بیاید قبر مرا تعمیر نماید.» دختر خواب خود را برای پدر بازگو کرد؛ اما سید از ترس آن که خواب صحیح نباشد و اهل سنت آنان را مسخره نمایند به این خواب ترتیب اثر نداد. شب دوم دختر وسطی ابراهیم همین خواب را دید و به پدر آن خواب را بازگو کرد. سید ابراهیم باز هم اعتنا نکرد. شب سوم دختر کوچک و شب چهارم سید شخصاً خواب دید که آن بانو ایشان را با عتاب خطاب کردند و فرمودند: «چرا والی را خبردار نکردی؟»
سید بیدار شد و صبح به سراغ والی شهر رفت و داستان را بازگو کرد. والی فرمان داد علماء و صلحای شهر اعم از شیعه و سنی غسل کرده لباس تمیز بپوشند و در حرم حاضر شوند. پس درب حرم شریف به دست هر کس که باز شد همان شخص، قبر را نبش کرده و تعمیر نماید. همه غسل کردند و نظافت نمودند و در حرم حاضر شدند؛ اما قفل جز به دست سید ابراهیم به دست هیچ یک از آنان باز نشد، پس کلنگ به دست گرفتند و بر زمین قبر زدند؛ اما هیچ یک از ضربات آنان بر زمین اثر نکرد؛ مگر ضربه سید ابراهیم. حرم را خلوت کردند و لحد را شکافتند؛ بدن و کفن آن بانو را صحیح و سالم یافتند؛ اما لحد را آب فرا گرفته بود سید بدن شریف را روی زانوی خود گذاشت و سه روز نگه داشت و مرتب گریه می کرد تا آن که لحد آن بانو را از پایه تعمیر نمودند. سید در اوقات نماز بدن را روی چیز تمیزی می گذاشت و بعد از نماز، آن را بر می داشت و بر زانوی خود قرار می داد. پس از سه روز لحد آماده شد و او بدن شریف را سر جای خود قرار داد. در این مدت به لطف عنایت آن بانوی خردسال، سید نه محتاج به آب و غذا شد و نیازمند تجدید وضو. مرحوم سید ابراهیم پسر نداشت پس در این هنگام دعا کرد تا خداوند به او فرزند پسر عطا کند با آنکه سن او از نود سال تجاوز کرده بود دعایش مستجاب شد و خداوند پسری به او عنایت نمود که او را سید مصطفی نام نهادند.»
مشخصات این فیلتر شکن در زیر می آید:
نــمـــــاز : بهترین فیلتر شکن دنیا که خود خدا هم زیر این فیلتر شکن را امضا و مهر کرده خصوصیت مهم این فیلتر شکن این است که مانع میشود انسان با گناه کردن فیلترهایی بین خود و خدا ایجاد کند … اگر باور ندارید این آیه را بخوانید.
” ان الصلاه تنهی عن فحشا و المنکر عنکبوت/44 “
بدرستی که نماز انسان را از فساد و فحشاء دور می کند.
قــــــرآن ، همانند ندارد همه کسانی که متخصص هستند و به جایی رسیده اند از این فیلتر شکن بی بدیل استفاده می کنند راه قطعی آرامش پیدا کردن با این فیلتر شکن است برای استفاده از این فیلتر شکن آن را بخوانید و بفهمید و به آن عمل کنید.
أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد.
ولـایـــت : این فیلتر شکن بسیار قوی عمل می کند و کاملا تست شده است .برای استفاده از آن باید علاوه بر اعتقاد و محبت اهل بیت علیهم السلام انسان به سلاح عمل هم مجهز باشد و اطاعت پذیری از ولایت جزء لا ینفک وجودش باشد.
من کنتم مولاه فهذا علی مولاه.
محبت اهل بیت : متاسفانه این نوع فیلتر شکن ها همه جای دنیا پخش نشده اند و به گفته ی صاحبانشان (ائمه ع) استفاده از آن ها برای کسانی مفید است که واقعا به اهلبیت اعتقاد داشته و پیرو آنها باشندخوشبختانه این ورژن و مورد قبلی در ایران گسترش فراوانی دارد.
امام صادق علیه السّلام، فرمودند:
کسى که خداوند خیر را براى او اراده کرده باشد در قلبش محبّت امام حسین علیه السلام را قرار داده و در دلش محبت زیارت آن جناب را می اندازد.
و کسى که خداوند سوء و بدى را برایش بخواهد در قلبش بغض امام حسین علیه السلام قرار داده و در دلش بغض زیارت آن حضرت را می اندازد.
(وسائل الشیعة ج14 ص496)
ذکر: از این فیلتر شکن در همه جا میشود استفاده کرد و تاثیر زیادی در از بین رفتن فیلترهایی دارد که در طول روز با گناه کردن ایجاد می شود.
امیرالمومنین (ع) : نگاه حرام تیری از تیرهای شیطان است که بر قلب انسان می نشیند.
ذکر استغفار و ذکر پرفضیلت صلوات ازجمله این فیلترشکن ها است.
اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم.
اخطار اخطار اخطار !!!
درباره این نوع از فیلتر شکن ها باید بگوییم نسخه های تقلبی زیادی وجود دارد مواظب باشید.
متاسفانه افراد سودجو با عنوان عرفان های نوظهور از این مورد سوء استفاده می کنند.
دلیل فیلتر شدن !!! : وقتی انسان گناه می کند به دلیل غفلت از پروردگار با هر گناه یک قدم از خدا دور می شود.
این گناهان بر چشمان ؛ گوش ها و قلب ما پرده انداخته و ما را فیلتر میکنند و اما اگر کسی دچار این گناهان شد اگر به یکی از این فیلتر شکن ها مجهز شود
انشا الله به راه مستقیم هدایت می شود.وعاقبت بخیر خواهد شد.
یادمان باشد که بعد از این زنگ تفریح حساب داریم.
ان الله سریع الحساب
توجه !!! توجه !!! توجه !!!
از نسخه های اصلی و اورجینال استفاده کنید ؛ نه نسخه های کرک شده !!!
« رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود: هر بنده ى که چهل روز
گناه نکند و اعمالش برای رضای خدا باشد ، چشمه هاى حکمت از
قلب او بزبانش جارى شود».
دهم محرم سال 61 هجری، حادثه عظیم عاشورا، شهادت امام حسین علیه السلام و 72 تن از یاران از جان گذشته ایشان رقم خورد. قیامی که حضرت اباعبدالله حسین (ع) برای برپایی و اقامه دین مبین اسلام، همراه خانواده خویش، حج خود را نیمه تمام رها کرد و برای ادای رسالت مهمی به سوی کربلا حرکت کردند.
نام | نقش وی در کربلا | سرانجام و چگونگی مرگ |
شمر بن ذیالجوشن | نقشآفرین اصلی جنایات کربلا، صدور دستور یورش همه جانبه به امام حسین(ع) و یارانش | دستگیری توسط مختار ثقفی، گردن زدن او و انداختن وی در روغن داغ |
محمد بن اشعث بن قیس | نقشآفرین و فراهم کننده حوادث روز عاشورا، فرمانده نیرویی بود که مسلم را دستگیر کردند | روز عاشورا در پی نفرین امام حسین(ع) عقرب سیاهی او را نیش زد و با خواری تمام مُرد |
عبید الله بن زیاد | در حادثه کربلا، همه جنایتها به دستور مستقیم عبیدالله تحقق یافت و بعد از یزید بیشترین نقش را در فاجعه عاشورا داشت | چکیدن قطره خونی از سر مبارک امام حسین(ع) بر ران او و باقی ماندن آن زخم تا آخر عمر، جسدش توسط ابراهیم بن مالک اشتر به آتش کشیده شد |
یزید بن معاویه | چوب زدن بر دندانهای مبارک امام حسین(ع) | هنگام رقص و مستی به زمین خورد و مغزش متلاشی شد و صورتش همچون قیر، سیاه شد |
سنان بن انس | نقش مؤثری در کشتن اباعبدالله الحسین(ع) داشت | زبانش گرفت، عقلش زائل شد و با وضع ناگواری از دنیا رفت |
عمر بن سعد | مجرم شماره سوم فاجعه کربلا و فرماندهی عملیات کربلا را بر عهده داشت | به دستور مختار ثقفی به قتل رسید و سرش از تن جدا شد |
حرملة بن کاهل | پرتاب تیر بر گلوی علیاصغر(ع) | مختار ثقفی دستور داد تا بدنش را تیرباران کنند |
حصین بن نُمیر | فرمانده تیراندازان لشکر عمر بن سعد و تیراندازی به امام حسین(ع) | ابراهیم بن اشتر جسد او را سوزاند و سرش را برای مختار به کوفه فرستاد، سر او در مکه و مدینه آویزان ماند تا درس عبرتی برای دیگران باشد |
مالک بن نُسیر کِندی | فرود آوردن ضربه بر فرق مبارک سیدالشهدا(ع) | قطع دستانش توسط همسرش و تا آخر عمر فقیر ماند |
زرعه دامی | از قاتلان امام(ع) | هنگام مرگ از گرمای شکم و سردی پشتش صیحه میزد و میگفت به من آب دهید |
محمد بن اشعث | هتک حرمت امام حسین(ع) | توسط نیش عقرب در هنگام قضای حاجت مُرد |
عبدالله بن حَوزه | تیراندازی به سوی لشکر ابا عبدالله(ع) | قطع پای راست او توسط مسلم بن عوسجه، اسب با حرکت تند، سر او را به هر سنگ و کلوخی کوبید تا به دوزخ رفت |
شبث بن ربعی | با شمشیر به صورت مبارک امام حسین(ع) زد | ابراهیم بن مالک اشتر آنقدر رانهایش را برید تا مرد. سپس سرش را جدا و جسدش را سوزاند |
ابحر بن کعب | برداشتن مقنعه حضرت زینب(س) و کشیدن گوشواره از گوش ایشان | ابراهیم بن مالک اشتر، دست و پاهایش را قطع کرد، چشمهایش را از حدقه درآورد |
شرحبیل | از پشت بر صورت امام حسین(ع) زد | مختار او را با آتش سوزاند |
عمروبن حجاج | در روز عاشورا آب را بر روی اباعبدالله الحسین(ع) و یارانش بست، امام(ع) را خارج شده از دین نامید و از جمله حاملان سرهای شهداء به کوفه بود | به نفرین امام حسین(ع) گرفتار و از شدت تشنگی در بیابان هلاک شد |
احبش بن مرثد(اخنس) | با اسب بر بدن مبارک امام حسین(ع) تاخت و عمامه حضرت را به غارت برد | پس از واقعه عاشورا وقتی در صحنه جنگ ایستاده بود، تیری از کمان، رها و به قلبش اصابت کرد و مرد |
عبدالله بن ابی حُصین | آب را بر سیدالشهداء(ع) بست و با بیشرمی به امام گفت: ای حسین! به خدا سوگند، جرعهای از آب نخواهی چشید تا از تشنگی بمیری | به نفرین امام حسین(ع) مبتلا و به بیماری استسقاء گرفتار شد، هرچه آب مینوشید تشنگیاش برطرف نمیشد تا اینکه هلاک شد |
بَجدل بن سُلیم | انگشت مبارک امام(ع) را برای در آوردن انگشتر برید | مختار او را دستگیر، دست و پاهایش را برید آنقدر در خون غلتید تا هلاک شد |
اسحاق بن حَیوه حضرمی | داوطلبانه بر پیکر امام حسین(ع) تاخت و پیراهن حضرت را به غارت برد | با پوشیدن پیراهن اباعبدالله(ع) به مرض پیسی مبتلا شد و موهایش ریخت، توسط مختار دستگیر شد و دستور داد بر بدنش تاختند تا به هلاکت رسید |