اهل بیت علیهم السلام شعیان خود را دوست داشتند. زندگی پیروانشان برای آن بزرگواران اهمیت داشت. برای خوشبختی در دنیا و سعادت آخرتشان دل می سوزاندند. سختی های زیادی را به جان می خریدند تا دیگران در آسایش و آرامش باشند. خود را سپر بلای بندگان خدا می کردند تا آنها به مشقت و گرفتاری نیفتند. اصلا آن محبوبان حضرت حق، در جوار عرش الهی بودن را برای هدایت بندگان خدا رها نموده و پا به زمین خاکی گذاشتند تا وسیله نجات دیگران از هلاکت و بدبختی باشند. حتی در این راه جان خود را هم نثار نموده تا رشته ارتباط بندگان با خدای مهربان برقرار بماند. به شیعیان خود مهر و محبت ورزیده تا جایی که خود را پدر امت دانسته و در ناراحتی شیعیان خود، محزون و در مصائب آنها متاثر و حتی در بیماریشان بیمار می شدند.
اهل بیت علیهم السلام همواره با مهربانی و عطوفت با شیعیانشان حتی با گنهکاران آنها برخورد می کردند. نظر لطف و رحمت خود را حتی از بندگان خاطی خدا دریغ نمی داشتند. خود به سراغ بندگان عاصی می رفتند تا آنها را با خداوند مهربان آشتی داده و آشنا نمایند.
اما با تمام مهربانی و عطوفت و مهر و محبتی که اهل بیت علیهم السلام به شیعیانشان دارند، در یک موقعیت، خود حاضر به تنبیه و تادیب شیعیانشان می شوند. حتما باید برای کار و امر مهمی باشد که آن نمونه های رحمت خداوند دست به چنین کاری می زنند؟ حتما پیروان آنها کار بسیار زشت و ناپسندی را مرتکب می شوند؟ لاجرم شیعیان فریضه مهمی را اهمال و درآن سهل انگاری نموده اند که آن پداران مهربان حاضر شده اند دست به تنبیه و تادیب ببرند؟
بهتر است پاسخ را از امام محمدباقر علیه السلام بشنویم که فرمود:
اگر جوانى از جوانان شیعه را نزد من بیاورند که به مسائل دین آشنا نباشد، او را تنبیه و تأدیب خواهم کرد (تا به دنبال تحصیل و یادگیری مسائل دین برود)