چرا ما «شیعیان» وقتی میگوییم یا رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم و یا علیعلیه السلام و مانند اینها اهل تسنن به ما اعتراض میکنند و میگویند صدا زدن کسی که از دنیا رفته شرک است و فقط باید خدا را خواند و فقط گفتن یا اللَّه بی اشکال است؟
پاسخ:
منشأ و اصل این اعتراض و این تهمت، حرف ابن تیمیه وبن باز است کهگفتهاند: صدازدن وخواندن اموات شرک و کفر است: «و دعاء الاموات... من الشرک باللَّه و الکفر به» [1] ولی اوّلاً ملاک اسلام و مسلمان بودن انسان گفتن شهادتین است، یعنی کسی که شهادتین را به زبان جاری کرد مسلمان است و جان و مالش محترم میباشد و به این چیزها از اسلام خارج نمیشود.
در صحیح بخاری از عمر بن الخطاب نقل کرده که:
«قال رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم اُمِرتُ أن اقاتل الناس حتّی یقولوا: «لا اله الا اللَّه» فمن قال «لا اله الا اللَّه» عَصَمَ منّی ماله و نفسه الا بحقّه و حسابه علی اللَّه» [2] .
رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: من مأمور شدم با مردم جنگ کنم تا بگویند: «لا اله الا اللَّه» پس کسی که «لا اله الا اللَّه» گفت، مال و جانش مصون است مگر کاری بکند که مستحق مجازات شود. [مانند ظلم به غیر یا قتل نفس محترمه]. و حساب او با خدا است.
همین روایت با سندهای مختلف در صحیح مسلم از رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم آمده است. [3] .
ثانیاً در صحیح بخاری است که:
رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم در جنگ بدر امر فرمود اجساد بیست و چهار نفر از کشته شدههای قریش را در چاهی از چاههای بدر ریختند و آن حضرت پس از سه روز در حالی که اصحاب همراه بودند، تشریف آورد کنار آن چاه ایستاد و یکایک آنها را به اسم و اسم پدر صدازد و فرمود: یا فلان پسر فلان، یا فلان پسر فلان آیا مسرور نمیشدید اگر اطاعت خدا و رسول خدا را مینمودید؟ بدرستی که ما حقانیت آنچه را خدا بما وعده داده بود یافتیم، آیا شما حقانیت آنچه را خدا به شما وعده داده بود یافتید؟ عمر گفت: یا رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم با اجساد بی روح صحبت میکنی؟ حضرت فرمود: قسم به آن کسی که جان محمد در دست او است، شما در شنیدن آنچه من میگویم، شنواتر از آنها نیستند.
[یعنی همانگونه که شما زندهها صدای مرا میشنوید آنها نیز میشنوند]
«اِنّ نَبیّ اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم اَمَرَ یومَ بَدرٍ بأربعَةٍ و عشرین رجُلاً مِن قُریش فَقُذفُوا فی طَوِیٍّ مِنْ أطْواءٍ بَدْرٍ خَبیث مُخْبِثٍ، وکان اذا ظهر علی قومٍ اقام بالعرصة ثَلاث لیالٍ... ثم مشی و تبَعهُ اَصحابُه... حتی قامَ علی شفة الرَّکّی فَجَعَلَ یُنادیهم بأسمائهم وَ أسماء آبائهم، یا فُلان بن فُلان، و یا فُلان بنَ فلانٍ، أیَسرُّکُم أنکّمُ اَطَعْتُمُ اللَّه و رَسُولَهُ؟ فانّا قَدْ وَجَدْنا ما وَعَدنا رَبُّنا حقّاً فَهَل وَجَدْتُم ما وَعَدَ رَبُّکُمْ حقّاً؟ قال: فَقالَ عُمر: یا رسولَ اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم ما تُکَلّم من اَجساد لا اَرواحَ لَها، فقال رَسُول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم «وَ الّذی نفس مُحّمدٍ بِیَدِهِ ما اَنتُمْ بِاَسْمَعَ لِما اَقُولُ مِنْهُم» [4] .
همین مطلب را در چند روایت دیگر با این عبارت نقل کرده که:
«ثم قال النبی صلی الله علیه وآله وسلم: انهّم الآن یَسمَعُون ما اقُول».
رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم کنار چاه بدر ایستاد و فرمود: آنها الآن آنچه من میگویم میشنوند.
همچنین رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم در زیارت اهل قبور، اموات را صدا زد و خطاب به آنها فرمود:
«السلام علیکم یا اهل القبور، یغفر اللَّه لنا و لکم، انتم سلفنا و نحن بالاثر»؛ [5] «سلام بر شما ای اهل قبور خداوند ما و شما را بیامرزد شما پیش از ما بدرود حیات گفتید و ما به دنبال شما میآییم.»
نیز نقل کردهاند که عبداللَّه پسر عمر در زیارت رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم و ابوبکر و عمر گفته است:
«السلام علیک یا رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم السلام علیک یا ابابکر، السلام علیک یا ابتاه» [6] .
ثالثاً همه مسلمانان در سراسر جهان در تشهد تمام نمازهایشان، میگویند:
«السلام علیک ایّها النبی و رحمة اللَّه...» یعنی: سلام بر تو یا رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم.
اگر بنا باشد گفتن یا رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم، یا علیعلیه السلام، یا حسنعلیه السلام و یا حسینعلیه السلام و مانند اینها شرک باشد، اگر بناباشد صدا زدن اموات حرام و موجب شرک و کفر بشود باید العیاذ باللَّهگفته شود صدا زدن رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم کشته شدههای قریش را و صدا زدن اهل قبور را نباید انجام میداد، عبداللَّه عمر که گفت یا رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم یا ابابکر، یا ابتاه، و آنها را صدا زد - طبق گفته ابن تیمیه و بن باز - مشرک است.
همچنین همه مسلمانان که در تشهد نمازها از دور و نزدیک رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم را مخاطب قرار میدهند و به او سلام میکنند، و میگویند: «السلام علیک ایها النبی» سلام بر تو یا رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم همه العیاذ باللَّه مشرک و کافر هستند.
مناظره ای کوتاه در مورد اینکه گفتن یا علی و... شرک است
مناظره ای مفصل در مورد اینکه گفتن یا علی و... شرک است
[1] رساله، زیارة القبور و الاستنجاد بالمقبور، تألیف ابن تیمیه ص12. (استنجاد: استمداد و کمک خواستن). و تحفة الاخوان، تألیف عبداللَّه بن باز، ص18.
[2] صحیح بخاری، کتاب استتابة المرتدین، باب قتل من ابی قبول الفرائض صفحه 1193، ح 6924.
[3] صحیح مسلم، کتاب الایمان، باب الامر بقتال الناس حتّی یقولوا لا اله الا اللَّه، صفحه 73، ح 23-20.
[4] صحیح بخاری، کتاب المغازی، باب قتل ابی جهل، ص671، ح3976.
[5] صلاة المؤمن القحطانی، ص 139 به نقل از ترمذی، ح 153 و التحقیق و الایضاح، تألیف عبداللَّه بن باز، ص 106.
[6] صلاة المؤمن القحطانی، صفحه 1395 و مجموع فتاوی بن باز کتاب الحج و العمرة، ج 9، ص 289.
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و پنجم دی 1387ساعت توسط روح اله عظامی |
آرشیو نظرات
مناظره کوتاه
در صحن مسجد النبی صلی الله علیه وآله وسلم بعد از نماز، صورت به سمت مرقد رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم گفتم: السلام علیک یا رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم، یک نفر کنارم بود، گفت: چرا با این فاصله زیاد یا رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم گفتی؟ از فاصله زیاد، صدا زدن و یا رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم گفتن جایز نیست؟
گفتم: مگر تو همین جا در تشهد نمازت نگفتی، السلام علیک ایها النبی و رحمة اللَّه؟
گفت: آری.
گفتم: آیا معنای یا رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم با معنای یا أیها النبّی فرق میکند؟ کمی فکر کرد و گفت: خیر فرقی نمیکند.
گفتم: پس چرا اعتراض کردی؟ چرا گفتی جایز نیست؟
گفت: ببخشید و رفت.
البته گاهی میگویند اموات نمیشنوند، گاهی میگویند صدا زدن آنها عبادت آنها است، ولی پاسخ همان است که از فعل رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم و از کتابهای معتبر نزد خودشان نقل کردم و هرگز کسی با گفتن یا رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم و یا علیعلیه السلام و مانند اینها قصد عبادت و پرستش آنان را ندارد.
از همه اینها گذشته اهل تسنن، حتی خود ابن تیمیه و بن باز اعترافکردهاند کهاموات سلامزائر رامیشنوندوخداوند روح آنهارابهآنها بازمیگرداند تاجوابسلامزائرینخودرا بدهند. [1] .
در عین حال همین ابن تیمیه و بن باز در جای دیگر گفتهاند: صدا زدن اموات، عبادت اموات است و موجب شرک و کفر است. [2] .
اما همان گونه که قبلاً گفته شد کدام مسلمان است که اموات را عبادت کند؟
کدام مسلمان است که رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم یا علیعلیه السلام یا دیگر ائمه علیهم السلام را بعنوان خالق، رازق، شفا دهنده و ربّ و معبود، صدا بزند و او را بخواند؟
خلاصه باید به آنها گفت:
معنای شرک این است که کسی را در عرض و ردیف خدا بدانی، اما کسی که در طول دیگری کار میکند، مثل شاگرد نسبت به استاد، شریک او محسوب نمیشود.
در خارج مسجد النبی شنیدم یک نفر از آنها (ظاهراً افغانی بود و در مدارس مدینه درس میخواند) به یک نفر ایرانی میگفت: شما میگویید «یا علیعلیه السلام» و علیعلیه السلام را خدا میدانید و از او چیز میخواهید، ایرانی دستش را به سمت آسمان بالا برد و اشاره کرد و گفت: آن علی که بگوید من خدا هستم، من چنین علی را اصلاً قبول ندارم، اینجانب دیدم آن مرد ایرانی با صدای بلند جواب او را داد لذا توقف نکردم.
[1] مجموع فتاوی بن باز ج 13، صفحه 235 و صلاة المؤمن القحطانی، صفحه 1391.
[2] رساله، زیارة القبور و الاستنجاد بالمقبور ابن تیمیة، صفحه 15 و تحفة الاخوان بن باز صفحه 12.
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و پنجم دی 1387ساعت توسط روح اله عظامی |
آرشیو نظرات
مناظره مفصل
یک نفر از آنها به اینجانب گفت: شیعیان، رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم و ائمه بقیع علیه السلام را عبادت میکنند و رو به قبر آنها میایستند و دست به دعا بلند میکنند و از آنها حاجت میطلبند، شفای بیمارانشان رامیطلبند، و سایر حاجاتشان را از آنها میخواهند.
گفتم: شیعیان میگویند: «اِنَّ صلاتی و نسکی و محیای و مماتی للَّه رب العالمین»؛ «همانا نمازم و پرهیزگاری و عبادتم و زندگی و مرگم برای خداوند، پروردگار عالمیان است.»
نیز شبهای جمعه دعای کمیل میخوانند و میگویند «الهی و ربی من لی غیرک أسئله کشف ضریّ و النظر فی أمری»؛ «ای خدای من و ای پروردگار من جز تو که را دارم که رفع گرفتاری و توجه در کارم را از او درخواست کنم.»
همچنین در ضمن دعاهایشان آیه شریفه «اَمّن یجیب المضطرّ إذا دعاه و یکشف السوء» [1] میخوانند [2] .
و تو چگونه چنین تهمتی را به شیعه میزنی؟ بیا ایران، خراسان و ملاحظه کن مسجد بزرگ گوهرشاد جلو مرقد امام رضاعلیه السلام ساخته شده و در تمام اوقات نماز، هزاران زن و مرد، پیر و جوان به نماز میایستند در حالی که قبر مقدس امام رضاعلیه السلام پشت سر آنها قرار گرفته است.
هرگز شیعه امامان معصوم خود را عبادت نکرده و نمیکند و اینکه گاهی رو به قبر آنها دست به دعا بر میدارند. اوّلاً در کتابهای زیارتی آمده که مستحب است بعد از زیارت برای دعا رو به قبله کنند و دست به دعا بر دارند، ولی توجه ندارند، ثانیاً در صورتی هم که رو به قبر ایستاده، دست به دعا بلند کنند، این طور نیست که از صاحب قبر و از غیر خدا حاجت بخواهند بلکه در همان حال نیز از خدا حاجات خود را میطلبند و اگر هم از رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم یا از ائمهعلیه السلام بخواهند، بعنوان واسطه و وسیله میخواهند، یعنی از آنها میخواهند که آنها از خداوند متعال بخواهند دعایشان مستجاب و حاجاتشان را برآورد و هیچ یک از شیعیان و پیروان اهل بیتعلیهم السلام معتقد نیستند که شخص رسول اللَّهصلی الله علیه وآله وسلم یا ائمهعلیه السلام حاجتشان را برآورده میکند یا بیمارشان را شفا میدهد بلکه همگی معتقدند که شفا و نصرت و تمام امور و تمام خیرات بدست خداوند متعال است.
گفت: مشرکین نیز بتها را واسطه قرار میدادند
و الَّذِینَ اتَّخَذوا مِنْ دُونه اَولیاءَ ما نَعبدُهُم اِلّا لِیُقَرِّبُونا اِلی اللَّه زُلْفاً [3] .
آنانکه غیر خدا را [چون بتان] بدوستی و پرستش گرفتند و گفتند ما آن بتان را نمیپرستیم مگر برای اینکه ما را هر چه بیشتر به درگاه خدا نزدیک گرداند.
و شیعیان هم امامان خود را واسطه قرار میدهند که آنان را بخدا نزدیک کنند.
گفتم: جواب تو را خود آیه داده است و فرق آنها را با شیعه با جمله «وما نعبدهم» بیان فرموده است، زیرا آیه شریفه فرموده است: مشرکین بتها را پرستش و عبادت میکردهاند. و شرک آنها بجهت عبادت کردن بتها بوده است ولی شیعیان هرگز غیر خدا را عبادت و پرستش نمیکنند، و برای امامان خویش هرگز سجده نمیکنند، روزه نمیگیرند، نذر نمیکنند و....
بعد گفتم: اگر شما فقط یک کتاب فقهی یا یک رساله عملی فقهای شیعه را میدیدی هرگز چنین حرفی نمیزدی، زیرا در تمام کتابها و رسالههای عملی شیعیان است که نماز باید قربةً الی اللَّه خوانده شود، و الا باطل است، روزه، حج، زکات، صدقات، نذر و سایر عبادات، باید به قصد قربت وللَّه انجام شود و در غیر این صورت باطل است.
گفت: ما ظاهر برخی اعمال شیعه و گفتههای آنها را میبینیم و بما هم گفتهاند، شیعیان بجای یا اللَّه، یا علی میگویند و بجای اینکه از خدا مدد بطلبند از علی و حسین و ابوالفضل مدد میطلبند.
گفتم: اوّلاً صدا زدن آنها هرگز عبادت کردن آنها نیست زیرا عبادت به معنای تذلّل و تعظیم در برابر غیر است بقصد اینکه او ربّ و پروردگار و خالق و رازق است و شیعه هرگز در برابر غیر خدا تذلل و تعظیم به این قصد نمیکند و تو خود هم این معنا را از اعمال و دعاهای شیعیان میفهمی، بعد گفتم: شب جمعه دعای کمیل میخوانند، در ماه مبارک رمضان دعای افتتاح و ابوحمزه میخوانند، شبهای قدر دعای جوشن کبیر میخوانند که صد بند و در هر بند یک بار میگویند:
«سبحانک یا لا اله الا انت، الغوث الغوث خلّصنا من النار یا رب» و این دعاها در مفاتیح الجنان موجود است.
گفت: بما گفتهاند شیعیان خلفای راشدین را سب و لعن میکنند، آیا این حرف صحیح است؟
گفتم: اوّلاً در روایات شیعه از شتم و سبّ و لعن مؤمن نهی شده است و ائمه ما «شیعیان» فرمودهاند: اگر کسی شخصی را لعن کند، آن لعن میرود به سمت آن شخص، پس چنانچه لعن او بجا و بمورد بوده و او استحقاق لعن داشته است مانعی ندارد «صَدَر مِن اَهْلِهِ وَ وَقَعَ فِی مَحَلَّه» ولی اگر لعن آن شخص بجا نبوده و او استحقاق نداشته است، لعن بر میگردد به خود لعن کننده [4] و لذا این مسائل موجب حکم خاص و اعتراض و چون و چرا نمیشود.
ثانیاً بگو بدانم آیا علی بن ابیطالب علیه السلام از خلفای راشدین و از اهل بهشت هست یا خیر؟
گفت: البته که او از اهل بهشت و از خلفای راشدین است.
گفتم: پس چرا معاویه او را دشمن میداشت، چرا با او جنگ کرد و چرا معاویة بن ابی سفیان مردم را بخاطر اینکه علی بن ابیطالب صلی الله علیه وآله وسلم را سبّ نمیکردند مؤاخذه میکرد و امر میکرد که آن حضرت را سبّ کنند.
«قال: اَمَرَ معاویة بن ابی سفیان سعداً فقال: ما مَنَعک اَن تَسُّبَ اَبَا التراب؟» [5] .
همچنین چرا آل مروان که حاکم مدینه منوره شدند به صحابه رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم امر میکردند که علی بن ابیطالب علیه السلام را شتم و لعن کنند.
«اُستُعمل عَلی المدینة رجل من آل مروان: قال: فدعا سَهلَ بن سعد، فأمره أن یشتم علَیّاً، قال: فَأبی سَهْل. فقال له: اَمَّا اِذا اَبَیْتَ فَقُل: لَعَن اللَّه اَبا التُرَّابِ. فقال سهل...» [6] .
آیا سبّ و لعن علی علیه السلام از شرک و کفر بدتر است یا نیست؟
ثالثاً: آنچه مسلّم و قطعی است سبّ و لعن مؤمن و اهل بهشت حرام است و هیچ مسلمانی حاضر به سبّ و لعن اهل بهشت نمیشود و لذا شیعه، معاویه و آل مروان را به همین جهت که سبّ و لعن علیعلیه السلام را نمودند و با او دشمنی کردند، قبول ندارد و نسبت به آنها بدبین است.
گفت: چنین روایتی نیامده که معاویه سبّ کرده باشد، یا آل مروان چنین امر و دستوری داده باشند.
گفتم: صحیح مسلم را مطالعه کن تا به تو ثابت شود.
گفت: نگاه میکنم ولی صحت این مطلب خیلی بعید است. گفتم: در جایی که در بصره با آن حضرت جنگ کردند، در صفین با او جنگ کردند در نهروان با او جنگ کردند و سرانجام هم در مسجد او را شهید کردند سبّ و لعن او بر آنها امری سهل و غیر مستبعد است.
در اینجا سر به زیر انداخت و گفت: من این مسأله را حتماً پیگیری میکنم.
گفت: در کتابی خواندم که شیعیان بُزِ زَرْد رنگی را میآورند و دورش حلقه میزنند و او را به عنوان امّ المؤمنین عایشه توهین و مسخره میکنند، این داستان تا چه اندازه صحت دارد؟
گفتم: یکی از تهمتهایی که به شیعیان زده و در کتابها نوشتهاند همین مطلب است که من هم در کتابهای ضدّ شیعه دیدهام ولی روح شیعه از چنین قضیهای اطلاع ندارد و میتوانی از هر ایرانی که اینجا هست سؤال کنی و این قضیه کذب است.
چون صحبت طولانی شده خسته شدم، اگر مطلب دیگری هست بماند برای فردا، گفت: بلی چند سؤال دیگر دارم که مایل هستم بدانم، گفتم: وعده ما و شما فردا بعد از نماز ظهر، در همین مکان و خداحافظی کردیم و رفتیم.
روز بعد با یک نفر آمد و گفت: این آقا رفیق من است و او هم چند سؤال دارد، گفتم: مانعی ندارد، گفت: برویم گوشهای از مسجد که رفت و آمد نباشد، رفتیم جای خلوت و پس از احوال پرسی اولین سؤال آنها این بود:
چرا شیعیان از خاک کربلا شفا میطلبند و آنرا برای شفا به بیماران خود میخورانند مگر ممکن است خاک شفابخش باشد و روی بیمار اثر بگذارد؟
گفتم: آیا در قدرت خداوند متعال شک دارید؟ آیا خداوند نمیتواند در خاک اثر بگذارد و آنرا دوای درد و موجب شفای بیمار قرار دهد؟
گفتند: در قدرت خدا شک نداریم ولی قبول و اصلاً تصور چنین امری برای ما مشکل است.
گفتم: چه اشکالی دارد همان خدایی که در عسل شفا قرار داده است: یَخْرُجُ مِنْ بُطوُنِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ اَلْوانُهُ فیهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ [7] همان خدایی که در پیراهن حضرت یوسفعلیه السلام اثر گذاشته و وی امر میکند آنرا ببرند و روی چشمان پدرش بیندازند و خبر غیبی هم میدهد که چشمان نابینای پدرش حضرت یعقوب با انداختن پیراهن روی آنها، بینا میشود: اِذْهَبُوا بِقَمِیصِی هَذا فَاَلقُوهُ عَلی وَجهِ اَبی یَأْتِ بَصِیراً [8] فَلَمّا اَنْ جاءَ البَشِیرُ اَلقاهُ عَلی وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِیراً [9] همچنین آن خدایی که قادر است در قسمتی از گاو ذبح شده اثری بگذارد که وقتی به انسان کشته شده میزنند زنده شود و قاتل خود را معرفی کند وَ اِذْ قال مُوسی لِقَومِهِ اِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُم اَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً [10] و همان خدایی که در عصای حضرت موسیعلیه السلام اثر میگذارد و... این خداوند قدرت دارد در خاک کربلا اثر بگذارد و آنرا برای بیمار شفابخش قرار دهد.
سپس گفتم: و از شما تعجب است که اهل لسان هستید و مرتب قرآن میخوانید در عین حال به این قبیل آیات توجه نمیکنید ودر نتیجه وقتی میشنوید در تربت کربلای حسینعلیه السلام شفا است، برایتان مشکل میشود و نمیتوانید باور کنید.
البته وقتی این آیات را میخواندم و توضیح میدادم، دهانشان بازمانده بود و گویا تا بحال این آیات بگوششان هم نخورده بود لذا به گرمی استقبال کردند و پذیرفتند، بعد گفتند: ما شنیدهایم که شیعیان برای امامهایشان نذر میکنند و میگویند نذر امام حسینعلیه السلام یا نذر امام رضاعلیه السلام و حال اینکه نذر باید برای خدا باشد.
گفتم: مقصودشان این است که ثواب آن عمل و کاری را که نذر کردهاند هدیه به امام حسینعلیه السلام یا هدیه به امام رضاعلیه السلام باشد و الا نذر باید للَّه و برای خدا باشد و حتی صیغه نذر هم بهعربی «للَّه علیّ ان افعل کذا» یا به فارسی «بر عهده من است که برای خدا چنین کاری را انجام دهم» لازم است و الا نذر صحیح نیست.
صحبت به اینجا که رسید مأمورین متوجه ما شدند و آنها فوراً خداحافظی کردند و رفتند و الحمدللَّه.
[1] سوره نمل / 62.
[2] پروردگارا کشف ضرّ و مسکنت و بیچارگیام را بجز تو از که بخواهم.
مَن: استفهامیه است که سلب صلاحیت از دیگری میکند.
ضرّ: ضرر و زیان نفسانی و روحانی و جسمانی و هموم و اندوه و بلیات است. یعنی بنده ناتوان عرضه میدارد بار پروردگارا چه کسی غیر از تو قادر است که سؤال مرا پاسخ دهد و دردهای مرا درمان نماید. و ضرر و بدبختیهای مرا برطرف و مرتفع سازد؟ بدیهی است جز تو خدای قادر هیچ کس قدرت بر دفع و رفع بیچارگی و گرفتاریها را ندارد.
به همین معنا است آیه شریفه: «امن یجیب المضطر إذا دعاه...» (آیا کسی هست پاسخ دهد مضطر بیچاره را و بدی را از او مرتفع سازد؟) معلوماست هیچ کس از پیش خود چنین قدرتی را ندارد جز خدای جهان.
[3] سوره زمر / 2.
[4] عن الصادق علیه السلام قال: انّ اللعنة إذا خرجت من صاحبها، ترددّت بینه و بین الذی یلعن فان وجدت مساغاً والّا رجعت الی صاحبها و کان احق بها فاحذروا ان تلعنوا مؤمناً فیحلّ بکم». وسائل الشیعة، ج8؛ کتاب الحج، ص613؛ أبواب أحکام العشرة، باب160، ح1 و 2.
[5] صحیح مسلم، کتاب فضائل الصحابة، باب: من فضائل علی بن ابی طالبعلیه السلام، صفحه 1042، ح 2404.
[6] صحیح مسلم، کتاب فضائل الصحابة، باب: من فضائل علی بن ابی طالب علیه السلام، صفحه 1044، ح 2409.
[7] سوره نحل / 69. ترجمه: «آنگاه از درون شکم آن شهدی که به رنگهای گوناگون است بیرون میآید در آن برای مردم درمانی است.».
[8] سوره یوسف / 93. ترجمه: «این پیراهن مرا ببرید و آن را بر چهره پدرم بیفکنید تا بینا شود.».
[9] سوره یوسف / 96. ترجمه: «پس چون مژده رسان آمد آن پیراهن را بر چهره او انداخت پس بینا گردید.».
[10] سوره بقره / 67.
موضوع مطلب :