سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شمس نامه

قال علی علیه السلام: أَلاَ وإِنَّ مِنَ الْبَلاَءِ الْفَاقَةَ وَأَشَدُّ مِنَ الْفَاقَةِ مَرَضُ الْبَدَنِ، وَأشدُّ مِنْ مَرَضِ الْبَدَنِ مَرَضُ الْقَلْبِ. أَلاَ وإِنَّ مِنَ النِّعَم سَعَةَ الْمَالِ، وَأَفْضَلُ مِن سَعَةِ الْمَالِ صِحّةُ الْبَدَنِ، وَأَفْضَلُ مِنْ صِحَّةِ الْبَدَنِ تَقْوَى الْقَلْبِ. (1) آگاه باشید!فقر یکى از بلاها است و بدتر از آن بیمارى بدن است، و از آن بدتر بیمارى قلب است. بدانید که تقواى قلب دلیل صحت‏ بدن خواهد بود(منظور امام از بیمارى قلب فساد اخلاق و انحراف عقیده است) .

مرض روحی زمینه بیماری جسم


گاهی می بینیم که امراض روحی، بیماری های جسمی در پی دارند اما آدمی چون از روح خود غافل است علت اصلی بیماری خود را درک نمی کند و فقط در صدد رفع امراض جسمی خود برمی آید.

و قال علی علیه السلام: الْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ عَنْ سَلاَمَةِ الاْجْسَادِ(2) از غفلت ‏حسودان نسبت ‏به سلامتى تن خویش در شگفتم.(چرا که‏ حسد انسان را بیمار مى‏سازد).

"و قال علی علیه السلام: لَقَدْ عُلِّقَ بِنِیَاطِهذَا الاْنْسَانِ بَضْعَةٌهِیَ أَعْجَبُ مَا فِیهِ: وَذلِکَ الْقَلْبُ، وَلَهُ مَوَادّ مِنَ الْحِکْمَةِ وَأَضْدَادٌ مِنْ خِلاَفِهَا، فَإِنْ سَنَحَ لَهُ الرَّجَاءُ أَذَلَّهُ الطَّمَعُ، وَإِنْ هَاجَ بِهِ الطَّمَعُ أَهْلَکَهُ الْحِرْصُ،إِنْ مَلَکَهُ الْیَأْسُ قَتَلَهُ الاْسَفُ." (3) در درون سینه انسان قطعه گوشتى آویخته است که عجیب‏ترین ‏اعضاى وجود او است: و آن قلب او است. و این شگرفى بخاطر آنست‏ که انگیزه‏هائى از حکمت و ضد آن در آن جمع است. هر گاه آرزوها در آن ‏ظاهر شود طمع او را ذلیل خواهد کرد و هنگامى که طمع در او به هیجان آید حرص‏او را هلاک مى‏کند، و هنگامى که یاس مالک او گردد تاسف او را از پاى درمى‏آورد...

این چنین است که امراض روحی امراض جسمی را در پی دارد.
گاهی می بینیم که امراض روحی ،بیماری های جسمی در پی دارند اما آدمی چون از روح خود غافل است علت اصلی بیماری خود را درک نمی کند وفقط در صدد رفع امراض جسمی خود برمی آید
درمان بیماری روح وجان

فَإِنَّ تَقْوَى اللَّهِ دَوَاءُ دَاءِ قُلُوبِکُمْ وَ بَصَرُ عَمَى أَفْئِدَتِکُمْ وَ شِفَاءُ مَرَضِ أَجْسَادِکُمْ وَ صَلَاحُ فَسَادِ صُدُورِکُمْ وَ طُهُورُ دَنَسِ أَنْفُسِکُمْ وَ جِلَاءُ [غِشَاءِ] عَشَا أَبْصَارِکُم‏(4) تقوا و ترس از خدا، داروى بیماریهاى قلوب، بینائى دلها، شفاى آلام جسمانى، صلاح و مرهم زخمهاى جانها، پاکیزه کننده آلودگى ارواح، جلاى نابینائى چشمها.

امام علی بن ابیطالب علیه السلام در این روایت درمان امراض قلبی را پرهیزگاری و تقوا دانسته اند. ایشان تقوا را نه تنها مرهم دردهای روحی بلکه دواء دردهای جسمی نیز می دانند.

تقوا به معنى نگهدارى و حفاظت است، و نگهدارى در هر محیط و در هر راه و به مناسبت هر مقصدى؛ خصوصیات آن فرق مى‏کند. و به طور کلى نگهدارى خویشتن است از برخورد با موانع و پیش آمدهاى مخالف و آنچه ما بین انسان و مقصد خود حایل باشد. و چون انسان از روى فطرت و به حکم عقل و حکمت به سوى خداى خود که آخرین هدف و کمال و نهایت درجه سعادت بشر است، سیر مى‏کند، لازمست در این مسیر از هر گونه انحراف و گمراهى و لغزش و عصیان و خلاف و توجه به غیر خدا و پیروى از هوى و هوس و موانع دیگر، پرهیز و خوددارى کند. البته نتیجه چنین خود دارى، رسیدن به سعادت حقیقى و روحانیت انسانى و مقام صدق و قرب الهى و بهشت برین است.


امام علی بن ابیطالب علیه السلام در این روایت درمان امراض قلبی را پرهیزگاری و تقوا دانسته اند. ایشان تقوا را نه تنها مرهم دردهای روحی بلکه دواء دردهای جسمی نیز می دانند

عوامل بیماری قلب


عشق غیر الهی:

امیر م?منان(علیه السلام) فرمودند: " وَم َنْ عَشِقَ شَیْئاً أَعْشَىبَصَرَهُ، وَ أَمْرَضَ قَلْبَهُ، فَهُوَ یَنْظُرُ بِعَیْنٍ غَیْرِ صَحِیحَةٍ، وَیَسْمَعُ بَأُذُنٍ غَیْرِ سَمِیعَةٍ،"(5) هر کس به چیزى(دیوانه‏وار) عشق ورزد نابینایش می کند، و قلبش را بیمار می سازد، با چشمى ‏معیوب می نگرد، و با گوشى غیر شنوا می شنود.

گناه:

قَالَ أَمِیرُ الْمُ?ْمِنِینَ علیه السلام‏:" لَا وَجَعَ أَوْجَعُ لِلْقُلُوبِ مِنَ الذُّنُوب‏"(6) هیچ دردی بر دل ها دردناک تر از گناهان نیست.

پیمان شکنی:

خدای متعال فرمود:" فَبِما نَقْضِهِمْ میثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِیَة ...."(7) پس به سبب اینکه پیمانشان را شکستند لعنتشان کردیم و دل هایشان را سخت و حق ناپذیر گردانیدیم.

زیاده گویی:

رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: "به راستی زیاده گویی در غیر یاد خدا دل را سخت می کند."(8)

لهو و لعب:


رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: " سه چیز موجب قساوت دل می شود. گوش سپردن به لهو ، در پی شکار(تفریحی) رفتن و رفت و آمد به دربار سلطان. "(9)

کلام آخر

تو کز سرای طبیعت نمیروی بیرون کجا به کوی طریقت گذر توانی کرد

دلا ز نور هدایت گر آگهی یابی چو شمع خنده زنان ترک سر توانی کرد

پی نوشتها:

1- نهج البلاغه ،حکمت 388

2- همان ،حکمت 225


3- همان ،حکمت108

4- همان ،خطبه 198

5- همان ،خطبه 109

6- الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏2 ؛ ص275


7- سوره مائده،آیه 13

8- بحار الانوار ،ج68 ،ص 281.

9- الفقیه، ج4، ص366




موضوع مطلب :


یکشنبه 92 آذر 10 :: 11:47 عصر :: نویسنده : شمس

درباره وبلاگ

صفحات وبلاگ
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 38
کل بازدیدها: 175714